خطبه های نمازجمعه ۴ دی ماه ۸۸

۴/۱۰/۸۸

خطبه اول

در خطبه اول بنابراین گزاردیم که از کسانی  سخن بگوییم که خداوند در قرآن تصریع کرده است آنان را دوست ندارد و آنان از مهر و محبت خدا محرومند در بحران ها  شدائد گرفتاری ها مشمول رحمت خدا نمی شوند وخلاف اون کسانی که محبوب خدایند و خداوند آنان را در همه امور در همه مواقع مورد لطف و عنایت خود قرار می دهد ۱۱ گروه هستند در قران که نام برده شده اند آنان محبوب خدا نیستند خدا آنان را دوست ندارد که یکی از آن گروه ها مفسدین هستند ان الله لا یحب المفسدین یا لا یحب الفساد عرض شد که فساد اقسامی دارد فساد شخصی خانوادگی اجتماعی اداری فرهنگی اخلاقی اقتصادی نظامی سیاسی و بین المللی که به برخی  از این اقسام پرداختیم و امروز به اخرین قسم ان که فساد بین المللی است می پردازیم با توجه به اینکه ایام و لیالی متعلق است به حضرت اباعبدالله الحسین یارانش نهضت آسمانی کربلا و در این رابطه نیز سخن به تفصیل خواهیم گفت . آخرین قسم  فسادی که امروز بررسیمیکنیم به اختصار و جریان کربلا نیز در این رابطه که یک مبارزه ضد فساد بود مورد تحلیل قرار دهیم فساد بین المللی است فسادی است که دارای آثار بسیار مخرب اجتماعی فکری  فرهنگی و عملی است فساد بین المللی عبارت است از آلودگی ابتذال به هم زدن معادلات صحیح انسانی  در جغرافیای وسیع جهان برای سلطه چپاول و دستیابی به منافع و منابع کشورها با ابزارهای مختلف تهاجم نرم و سخت تهاجم بین المللی و فساد بین المللی سران استکبار جهانی متصدی اون هستند سردمدار اون هستند و تمامی عواملی که موجب آسایش رفاه اعتلای فرهنگ دینی اخلاقی و معنوی و رشد اقتصادی  برای کشورهای در حال توسعه هست و جوامع بشری به سود خود مصادره می کنند با تمام ابزارهایی که در این رابطه کاربرد دارد  هیچ جای جغرافیای جهان را نادیده نمی گیرند و با تمام ابزارهای مهم که رد اختیار دارند به جهان استضعاف در حال توسعه و مردمی هجوم می آورند و اون جامعه ها را به فساد می کشند فساد بین المللی دارای اقسام خلفی است فساد نظامی جهانی و بین المللی ایجاد جنگ ها ایجاد ترور برقراری جو وحشت و رعب ساخت جنگ افزارهای تسلیحاتی و شیمیایی و فروش انها از موارد فساد نظامی و بین المللی است یکی دیگر از فساد بین المللی از اقسام  ان فساد حقوقی جهانی است جهان استکبار حقوق مردم در  جغرافیای وسیع جهان پایمال می کند و در این  رابطه فساد ایجاد می کند سازمان هایی که برای تامین و دفاع از حقوق بشر تاسیس شده به سود خود  در  اونها انحراف ایجاد می کند یا خود سازمان هایی به اسم حقوق بشر و اندیشه هایی استکباری ایجاد می کند  سازمان ملل شورای امنیت سازمان های حقوق بشر دادگاه هایی مثل لاهه که اینها همه تاسیس شده اند برای دفاع حقوق بشر به سود خود مصادره می کند  انحراف ایجاد می کند و به اسم حقوق بشر  علیه بشر  برنامه ریزی می کند با اندیشه ای استثماری  و استبدادی و مصادره تمامی منافع و منابع کشورها یکی  دیگر از موارد فساد بین المللی فساد سیاسی است کودتاهای نرم مثل گرجستان کودتاهای سخت و نظامی مثل کودتاهایی که رد کشورهای افریقا ایجاد می کند فشارهایسیاسی فریب های سیاسی که با آخرین تکنولوژی مبارزات سیاسی در اختیار دارددر جامعه فساد سیاسی ایجاد می کند یکی دیگر از موارد فساد بین المللی فساد فرهنگی اخلاقی می باشد که در این رابطه جهان استکبار تهاجم  بسیار سیاه فرهنگی در جهان ایجاد کرده و به دنبال ضد دینی کردن  جامعه جهانی است به دنبال کناره گذاری اخلاق و معنویت از جامعه جهانی است به دنبال دنیایی کردن مردم مادی کردن مناسبات زندگی انسان ها در هندسه بزرگ جهان است که خود مدیریت کند تهاجم فرهنگی آپارتاید علمی حتی  علم رابه حساب خود درآورده علم هایی که استراتژیک نیستند موثر نیستند اجازه می دهد کشورها در اون رابطه دانش آموزی داشته باشند تحقیق و پژوهش کنند اما  علوم استراتژیک مثل دانش هسته ای بیوتکنولوژی تکنولوژی نانو دانش هوا و فضا اینها را ممنوع می کند و در انحصار  خود در می آورد تهاجم اخلاقی بسیار شدید به جوامع بشری می کند و با یک مبارزه ضد اخلاقی رذائل  اخلاقی را به اسم فضائل اخلاقی در جهان  اشاعه می دهد و جامعه را به فساد می کشاند فساد بین المللی  هم در حوزه نظامی  هم در حوزه حقوقی هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه فرهنگی علمی و اخلاقی در پی دین زدایی اسلام زدایی و به دنبال این است که اندیشه های استکباری در جوامع حاکم شود جهت سلطه سیاسی و چپاول و مصادکه کردن تمامی منابع و منافع انسانی کشورها و این فساد یکی از  سخت ترین بدترین و شوم ترین فسادهای موجود در طول تاریخ است چرا که هم سلطه سیاسی برای  استکبار ایجاد می کرده و هم در نهایت زدودن فرهنگ اخلاق علم استقلال آزادگی  و فرهنگ دوستی کشورها را به بار می آورد منابع و منافع  موجود در کشورها را به یغما می برده و کشورها را در  فقر و عدم توسعه یافتگی نگه داشته الان فساد  بین المللی و سردمداران ان به دنبال دو چیز اساسی هستند یک  اسلام زدایی دوم ستیز با ولایت اسلام زدایی چون تنها اندیشه و مکتبی که می تواند در مقابل این تفکر و این فساد بایستد اسلام هست لذا طراحی و برنامه اسلام زدایی  در همه لایه های اجتماعی در دستور کارها قرار دارد و اگر  شما می بینید که در برخی از بیانات سخنان شعارها اسلام  را حذف می کنند این یک برنامه ای است که  سردمداران فساد بین المللی طراحی کرده اند ولایت ستیزی در برنامه  اونها جایگاه خاصی دارد چرا که ولایت نماد اندیشه فرهنگ ونماد قدرت جهان اسلام هست حضرت اباعبدالله الحسین و یارانش در کربلا به دنبال دو چیز بودند یک اسلام خواهی دو ولایت مداری جبهه  دین ستیزاموی به دنبال حذف اسلام بود سسردمداران این جبهه به ویژه یزید شعار اون این بود که اسلام باید از مناسبات مختلف جامعه حذف شود و اهانت می کرد به رسول خدا و امیرمومنان لعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلا بعد از آن اینگونه می گفت خَبَرٌ جاءَ وَلا وَحْیٌ نَزَلْ‏  اندیشه اسلام زدایی داشت طراحی  ولایت ستیزی داشت و حضرت اباعبدالله الحسین در کربلا این را افشا کرد و پرچم اسلام خواهی را چون خورشیدی تابناک در تاریخ افراشت گفت لو کان دین محمد (ص) لم یستقل الا بقتلی فیا سیوف فضیلی گفت اگر دین رسول خدا که اینان در پی حذف آن هستند جزبا شهادت من برقرار نمی ماند و احیا نم شود ای شمشیرها مرا دریابید آنان در پی اسلام زدایی بودند و امام حسین در پی اسلام خواهی آنان در پی ولایت ستیزی بودند و در پی این ستیز که ولایت را از اسلام حذف کنند از  جامعه حذف  کنند اما حضرت اباعبدالله الحسین فریاد ولایت مداری برداشته بود و در این رابطه سخنان بسیار مهمی هم در کربلا و هم قبل از جریان کربلا در مسیر کربلا بیان کرد پیام حضرت اباعبدالله الحسین یک افشاء اندیشه و استراتژی جبهه دین ستیزی بود که آنان رد اندیشه اسلام زدایی و ولایت ستیزی هستند و فریاد حسین و حرکت حسیبن اسلام خواهی و ولایت مداری است .

خطبه دوم

در خطبه دوم پیرامون  چندئموضوع به اختصار سخن می گوییم و در اخر فضای  عاشورایی این زمان و  این فضا را گرامی می داریم و متوسل می شویم به شهدایمان تهاجم غیر انسانی امریکا یمن و عربستان را به شیعیان مظلوم منطقه  سعده یمن محکوم می کنیم شیعیانی که جز مراعات حقوق مشروع خود چیزی نمی خواهند امروز سالروز تولد حضرت مسیح است به تمام متدینان عالم وجود به ویزه مسیحیان تبریک عرض می کنم و امیدوارم سران کشورهای مسیحی از  آموزه های الهی حضرت مسیح درس بگیرند و اینطور جهان به ویژه کشورهای اسلامی و کشورهای در حال توسعه و مستضعف تحت فشار  و اشکال مختلف آن قرار ندهد قطعا حضرت مسیح از ظلم و جور و ستم که اینها به جامعه روا می دارند ناراحت است روز ۷ دی روز تجلیل از آزادگان  و مفقودین  عزیز است گرامی میداریم شجاعت مقاومت این عزیزان و مردم  ایران که هیچگاه شجاعت و مقاومت اینان را از خاطر نخواهیم برد همچنین در اون روز  سوادآموزی و  سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی است گرامی میداریم آن روز را و قدردانی و تشکر می کنیم از مسئولین مدیران معلمان کسانی که در این عرصه پرتلاش که کوشا هستند و امیدواریم  به زودی صد در صد مردم  عزیز ایران دارای سواد کافی شوند اما ایام متعلق است به اباعبدالله الحسین و یارانش و شب تاسوعای حسینی است متعلق است به قمر بنی هاشم این بزرگمرد تاریخ اسلام نماد ولایت مداری است اون حضرت آنقدر ولایت مدار بود که اگر رهبرش تشنه بود او آب نمی خورد ولو خود تشنه بود این اسوه ولایت مداری چرا محبوب همه مردم است چون ظلم در ولایت شده بود با تمام وجود حامی  ولایت بود وقتی که امیر مومنان در بستر شهادت بودند خطاب کردند که همه از کنارم بروند جز فرزندان فاطمه همه بیرون رفتند جز امام حسن و حسین  زینب و ام کلثوم حضرت یک نگاهی اطراف کردند فرمودند عباسم کجاست عرض شد بیرون از اتاق رفتند چون شما فرمودید فرزندان فاطمه اینجا باشند گفت نه ایشون فرق می کند با دیگران امام مجتبی به حیات رفتند دیدند ابوالفضل العباس گوشه ای نشسته گفتم پدر شما را می خواند و  به اتاق شوید گفت آخه من فرزند فاطمه که نیستم گفتم حضرت شما را خواسته است رفتم در اتاق وصایایی داشتند بیان کردند اما یک نگاهی  به ابواتلفضل می کردند یک نگاهی به ححضرت اباعبدالله دست حسین را در دست ابوالفضل گذاشتند فرمودند هیچگاه از همدیگر جدا نشوید و حضرت ابوالفضل العباس تا دست در بدن داشت این دست را از حسین جدا نکرد مادری داشتند ام البنین اینقدر این بانو پارسا بزرگ بامعرفت نام اون هم فاطمه بود یک روز که در منزل نشسته بودند زنان مدینه خطاب  کردند فاطمه حضرت زینب خردسال بود نشسته بود به یاد مادر افتاد شروع کرد به گریه کردن این بانوگفت زنان مدینه هیچگاه به من فاطمه خطاب نکنید دیگر چون زینب نگران می شود یاد مادر می افتد چهار پسر داشتند که حضرت ابوالفضل بزرگترین آنان بود افتخار می کردند که چهار  سرباز جان نثار برای ولایت دارد در جریان کربلا پیر شدهبودند و دو فرزند  حضرت ابالفضل را نگهداری می کردند در مدینه و حضرت ابوالفضل در کنار ولایت  و امام خود و برادر خود  در کربلا بودند جریان کربلا بر ابوالفضل خیلی سخت بود هیچگاه فرزندان حسین از او چیزی نخواسته بودند مگر اینکه او اجابت کرده باشد اما الان آب  برای زنده ماندن می خواستند و حضرت ابوالفضل توانایی نداشت بارها خدمت اباعبدالله رسیدند گفتند اجازه بدید من به میدان روم و حضرت منع کردند اما در  آخرین مرحله دستور دادند که اگر کسی نمانده است این  بچه ها نیاز به آب دارند شما اول آب را برای این بچه ها تهیه کنید گریه فریاد العطش حضرت ابوالفضل را آزرده کرده بود وقتی می خواستند وارد صف دشمن شوند برای باز کردن راه جهت آب آوردن یکباره حضرت اباعبدالله الحسین گفت عباسم اجازه دهید من هم بیایم برویم همان دستی که در دست  هم داشتند در زمان وصیت پدر امام حسین هم اجرا کرد اونا را باز کردند  آب که آوردند اطلاع دارید دستها بریده شد از دور حضرت ابوالفضل هر کس که می دید چون تلی از تیر شده بود با نیزه به ایشون ضربه می زدند شما می دانید کسی که می خواهد به زمین بخورد دست ها را حائل قرار می دهد اما ایشون دست در بدن نداشتند و این تیرها با فشار بیشتری به بدن حضرت اصابت می کرد حضرت اباعبدالله الحسین آمدند کنار پیکر مطهر ابوالفضل دیدند یک  صدایی از این دهان مبارک تنها نشان از حیات ایشون دارد سر در دامن هست حضرت ابوالفضل گفت از من راضی  هستی  چشمم پاک کن یکبار دیگر تو را ببینم حسین جان تقاضایی دارم و اون این هست که منو مثل شهدا به خیام نبر نمی خوام  شرمنده باشم از فرزندان تو هیچگاه دست خالی به سویشان نرفتم حضرت فرمودند الان ان کسر زعری و قلتی الان کمرم  شکست و هیچتدبیری برایم باقی نمانده اما عزیزان در مدینه هم غوغایی بود ام البنین دست های این دو تا  طفل ابوالفضل را می گرفتند  و کنار دروازه های مدینه می امدند و  از کاروان ها سئوال می کردند عباسم  کجاست کاروان حسین  کجاست اونها برایشان  توضیح می دادند هر روز کار بانو این گونه بود  اما یکباره مردم مدینه دیدند یک کاروان سیاه پوش از طرف شام میاد و بشیر نوحه  سرایی می کند یا أهلَ یَثرِبَ لا مُقامَ لَکُم بِها مردم مدینه چرا نشسته اید قتل الحسین حسین را چرا کشتند الجِسمُ مِنهُ بِکَربَلاءَ مُضَرَّجٌ جسمش در کربلاست تکه تکه شده و رفت وَالرَّأسُ مِنهُ عَلَى القَناهِ یُدارُ سر او بر نیزه هست از این منزل به اون منزل می برند مردم دویدند به بشیر  گفتند که نخوان ام البنین نمی داند که جریان این شده می میرد این بانو اما از صدای همهمه ی مردم این بانو از خانه آمد بیرون دست های دو  طفل ابوالفضل العباس هم در دست داشتند و دیدند که  مردم می روند به طرف بیرون از مدینه ایشون هم دوان دوان آمد بیرون اما دید کاروان سیاه پوش میاد  به طرف مدینه هرچه که نزدیک شد دید این کاروان خیلی آشناست می گفت این کاروان کیست ارام آرام  متوجه شد این بانو دوید و مردم منتظر بودند این بانو از چه کسی چه سئوالی می کند از ابوالفضلش  از فرزندان دیگرش این بانو امد جلوکاروان  و فریاد زد حسینم کجاست حسینم کجاست فردای اون روز زنان مدینه جمع  شدند ایشون به قبرستان بقیع رفت هر چهار فرزندش شهید شده بود به قبرستان بقیع رفت برای عزاداری اما دیدند این بانو با انگشت های دست بر خاک های بقیع قبرهایی را ترسیم می کند اما پنج تا قبر هست ایشون چهار فرزند دارد سئوال کردند که اون قبر دیگر ازان کیست گفت قبر حسین است چون مادر ندارد برایش عزاداری کند .

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.