نمازجمعه ۲۹ شهریور ماه ۹۸
خطبه اول
خوف و خشیت از پروردگار عالم که یکی از درس های بسیار مهم عاشورا و نهضت ابی عبدالله به همه ما مسلمانان و ما شیعیان خوف و خشیت از پروردگار عالم است.
ما دو مرحله از خوف را در قرآن بیان شده و به ذهن انسان متصور می شود. یکی خوف مضموم ، خوفی که نباید داشت، خوف از دست دادن دنیا و مطامع دنیا و نرسیدن به پست و مقام های دنیوی و ترس از اینکه مبادا دشمن بر ما فارق بیاید و این خوف خوف مضموم است چون خداوند هم فرموده است اولیاء خدا ترسی بر آن ها نیست و حزن و اندوهی ندارند.
اما خوفی که ممدوح است و شایسته است و بایسته است که مؤمن داشته باشد آن خوف از پروردگار عالم است، خوف از معاد است. این که می گویند از خداوند بترسید نه به این معنا است که خداوند یک پدیده ای است که ترس آور یا رعب آور است. ترس از خدا یعنی ترس از عظمت خدا.
«مگر شما نمی دانید که خدا می بیند»، ترس از این. بترسم از اینکه وقتی گناه می کنم خدا مرا می بیند، در منظر پروردگار عالم هستم و منظور از خوف این است.
شکل دیگر خوف که می گویند از خدا بترسید خوف از معاد است چون در فردای قیامت خداوند عالم ذره ای خوب و بد ، خیر و شر را محاسبه می کند و خوف از خدا یعنی خوف از حسابرسی و حسابکشی پروردگار عالم در روز قیامت.
ترس از خدا یعنی ترس از قیامت، ترس از اینکه پروردگار عالم فردای قیامت همه نهان های همگان را آشکار می کند. لذا یکی از ویژگی های قیامت روزی که نهان های انسان ها آشکار می شود است.
الآن نهان ما و درون ما برای دیگران مخفی است و من نمی دانم شما چه در دل دارید، شما خبر ندارید از درون ضمیر من اما فردای قیامت همه این ها روشن می شود و اگر من در دنیا عملی می کنم و ریا در آن وجود دارد مردم ممکن است متوجه نشوند و خدا می داند ولی در این دنیا آبروی انسان را خداوند حفظ می کند و این هم لطف و رحمت و شفقت پروردگار عالم است ولی فردای قیامت این طور نیست و پرده ها می افتد، فردای قیامت نهان های انسان آشکار می شود و لذا اگر می گویند خوف از خدا ، خوف از عظمت خدا، خوف از سمیع و بصیر بودن پروردگار عالم در این دنیا و خوف از معاد پروردگار عالمآ
.
سومین خوفی که شایسته است انسان داشته باشد خوف از عاقبت است. خیلی ها در زندگی خوب شروع می کنند ولی بد تمام می کنند، خیلی ها اول زندگی در کنار پیغمبر و اهل بیت بودند، در کنار ائمه بودند اما در وسط و یا پایان کار یا بریدند و یا آن ها فریب دادند و یا تهدید کردند و یا تطمیع شدند و از مسیر برگشتند و یا حداقل باز ماندند.
خوف یعنی این، بترسیم که نکند آخرت سوئی در آینده ما پناه بر خدا باشد.
قرآن فرمود: نمی رید مگر اینکه مسلمان بمیرید، یعنی عاقبت بخیر بمیرید. در دعاها قرآن هم به ما یاد داده که خدایا ما را با ابرار مهشور کند، لحظه مرگ لحظه سعادت و آبرومندی باشد و نکند خدایی ناکرده من مدت ها برای اسلام ، نظام ، انقلاب خدمت کنم اما روزهای پایان عمرم وضعیتم تغییر کند و آنچنان که شیطان می خواهد در آن مسیر پای بگذارم.
لذا همیشه باید این دعا را داشته باشیم که خدایا آخر و عاقبت امر ما را ختم به خیر بکن.
اما نمادهای خداپرستی.
چگونه ما خداترس بشویم و خوف واقعی را در زندگی نسبت به پروردگار عالم در وجود خودمان نهادینه کنیم.
شرطش این است که خدا را حاضر و ناظر بدانیم، در همه جا ، در فضای مجازی هستیم، کنار ماهواره، در اینترنت هستیم، در بازاریم، در محل کسب هستیم، در دانشگاه هستیم، در محل کار هستیم، هر جا هستیم خدا را ناظر بدانیم، تصمیمم را خدا می بیند، حرفم را خدا می شنود، من مدیر امضای مرا خدا می بیند، باید فردا امضا امضا را جواب دهم، هم در این دنیا و هم فردای قیامت که به چه نیتی امضا کردم یا اصلاً چرا امضا نکردم، این دستوری که دادم، این تنبیهی که کردم، این تشویقی که کردک در سیستم اداری مثلاً خودم چه جهتی بوده، این انتصابی که کردم آیا برای خدا بود و یا برای حزب و جناهم، برای قوم و فامیلم یا برای عرق شهر و شهرنشینی خودم. انتصاب ها و انتخاب های ما ، تصمیم های ما، سخن گفتن های ما ، ازدواج ما همه و همه باید برای رضای خدا باشد، همه رفتار و سکنات زندگیمان باید برای رضای پروردگار عالم باشد و دقت کنیم که آیا خدا به این تصمیم من رضایت دارد و اگر دارد بسم الله.
امام حسین (ع) فرمود رضای ما اهل بیت در رضای پروردگار عالم است. رضایت ما در رضایت و خشنودی خدا است و هر آنچه را خداوند عالم بخواهد و بپسندد ما می پسندیم.
لذا اولین معیار خوف در زندگی حاضر و ناظر دانستن پروردگار عالم است.
دوم ترجیح دادن خدا بر همه چیز.
عزیزان در زندگی بعضی وقت ها امر دایر می شود بین اینکه من کاری برای خدا بکنم یا برای فرزندم، یا برای حزب و گروه و جناحم، یا فامیلم، اینجا است که باید رضای خدا را مقدم بر این ها داشت.
همچنان که ابراهیم خلیل رضای خداوند را در قربانی اسماعیل می بیند و اسماعیل را به قربانگاه می برد، همچنان که سید و سالار شهیدان رضای خدا را در قربانی کرد علی اکبر و علی اصغر و جوانان عزیز بنی هاشمی می داند و رضای خدا را بر میل خود ترجیح می دهد. چه کسی است که فرزند خود را کفن کند و به جبهه بفرستد جز کسی که رضای خدا را می خواهد، جز کسی که حفظ دین خدا و کیان توحید را می خواهد.
خوف از خدا یعنی وقتی که امر دایر شد که بخاطر فرزندت گناه کنی، بخاطر قوم و قبیله ات گناه کنی، بخاطر همسرت گناه کنی، خدا را در نظر بگیری و نه رضایت همسرت در اینجا، نه رضایت فرزند و جناح و باند و این حزب و آن حزب، خدا را و خدا را و خدا را.
خوف از خدا یعنی تعهدات اخلاقی را عمل کند. اگر قولی داده ای به قولت عمل کن، امانتداری را رعابت کن، حرمت پدر و مادر راحفظ کن.
خوف از خدا یعنی غلبه بر هوای نفس.
غلبه بر هوا و هوس های دنیوی که ممکن است انسان را بیچاره دنیا و آخرت کند.
و بالاخره خوف از خدا یعنی استقامت، یعنی مقاومت در راه خدا، استقامت در برابر شیاطین درون و برون.
خطبه دوم
مناسبت ها و مباحثی که در خطبه دوم باید اشاره بکنم یکی رهنمودهای روز سه شنبه مقام معظم رهبری است در درس خارج از فقه خود که نکات بسیار مهمی را بیان کردند.
با توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان و فضای سیاسی اجتماعی شکل گرفته در خارج از کشور و بعضاً در داخل کشور در اثر تبلیغات رسانه ای دشمن در رابطه با مذاکره مجدد و یا ادامه مذاکره با آمریکا نکات راهبردی را حضرت آقا بیان کردند.
با تأکید بر اینکه علاج تمام مشکلات مملکت در دست مردم است و در داخل باید حل شود فرمودند به بیگانه و فلان دولت نباید نگاه کرد و امید بست. آمریکایی ها هر روز یک چیز می گویند، گاهی می گویند مذاکره بدون پیش شرط گاهی می گویند مذاکره با دوازده شرطی که ما داریم و این گونه سخنان یا ناشی از سیاست آشفته آمریکایی ها است و یا ترفندی است برای سردرگم کردن طرف مقابل، کشور و مسئولان کشور مقابل که البته فرمودند جمهوری اسلامی سردرگم نمی شود برای این نوع مذاکره باید به سراغ همان کسانی بروند که بعنوان گاو شیرده آن ها عمل می کند و جمهوری اسلامی جمهوری مؤمنین است، جمهوری عزت است و اگر دشمن هشدار داد که بعضی در داخل می گویند چرا مذاکره نکنیم که متأسفانه بعضی هنوز امید به مذاکره با آمریکا دارند با اینکه مسئولین عالی رتبه نظام ما و مقام معظم رهبری هم اعلام کردند که مذاکره با آمریکا دیوانگی است ولی برخی می خواهند با این دیوانه مذاکره کنند.
ایشان فرمودند اگر دشمن توانست اثبات کند که فشار حداکثری ، علاج کار ایران و مؤثر بر روی ایران است در این صورت ایران و ملت عزیز ما دیگر روی آسایش را نخواهند دید و هر چه را قلدرانه از ایران مطالبه کنند، اگر چشم گفتیم مسأله تمام است و اگر نه گفتیم دوباره فشار حداکثری و دباره و همین قصه ادامه دارد.
ضمن اینکه خود حضرت آقا در فرمایشات خود فرمودند مشکل ما با آمریکا بحث هسته ای و تروریسم نیست، این ها بهانه است، مشکل ما هویتی است، مشکل ما اعتقادی و ایدئولوژی است. آن ها یک اعتقاد و ایدئولوژی مستکبرانه ظالمانه دارند، ما یک اعتقاد بر مبنای توحید و خط انبیاء داریم.
بعد هم حضرت آقا فرمودند که اگر آمریکا حرف خود را پس گرفت چون ما مذاکره کردیم و آمریکا هم امضا کرد و تعهد کرد که برجام را عملی کند و خودش زیر برجام زد و خود کنار رفت. فرمود اگر آمریکا حرف خود را پس گرفت و توبه کرد و به معاهده هسته ای بازگشت آن وقت جزء کشورهای عضو معاهده کشورهایی که با ایران صحبت می کنند آمریکا هم می تواند بنشیند و صحبت کند اما در غیر این صورت هیچ مذاکره ای در هیچ سطحی بین مسئولین جمهوری اسلامی و آمریکا اتفاق نخواهد افتاد نه در نیویورک و نه در جای دیگر.
مطلب بعد که باید عرض کنم تشکری است از ریاست محترم قوه قضائیه و دستگاه قضا.
آنچه در روزهای اخیر از دستگاه قضا به معرض آگاهی رسید حاکی از عدالتخواهی، رویکرد انقلابی، مدیریت جهادی و عزم قاطع قوه قضائیه برای مبارزه با فساد می باشد و ما ضمن تشکر از دستگاه قضا همچنان می خواهیم در این بلای گرفتار شده مملکت ما که یکی از آن ها فساد است بدون هیچ ملاحظه ای فقط برای حفظ اسلام و انقلاب و مقدسات انقلاب و منویات امام و رهبری و عدالت گستری اقدام خود را انجام دهد ولو بعضی ها ممکن است ناراحت شوند ولی اجرای عدالت یک عده را خشمگین می کند.
اگر عدالت اجرا شود ولو عده ای خشمگین می شوند ولی عده زیادی از مردم خشنود می شوند و رضایت پروردگار عالم را خواهد داشت.
یکشنبه ۳۱ شهریور ماه سالروز آغاز جنگ تحمیلی و هفته دفاع مقدس است که واقعاً حماسه ایستادگی و مقاومت مردم دلیر ایران در طول ۸ سال دفاع مقدس این جنگ را به یکی از کم نظیر ترین پدیده های تاریخ بشر و معاصر تبدیل کرده.
امام چه زیبا در باره برکات جنگ در سال ها و روزهای پایانی عمر فرمودند، جملات ارزشمندی را امام دارند.
فرمودند ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر کردیم، ما مظلومیت خویش و ستم ستمکاران و متجاوزان را در جنگ ثابت کردیم، ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم. امام فرمود جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت و فرمایشات مقام معظم رهبری که الآن تبلور پیدا کرده و اسرائیل را مثل آمریکا رو به افول می بیند و این نتیجه جنگ نابرابری بود، البته ناگفته نماند جنگ برای ما هزینه های مادی زیادی داشت، جوانان عزیز و برومند، فرماندهان رشید و مخلص و باتقوایی را از ما گرفت اما برکاتش بیش از این صدماتی بود که جنگ بر ما تحمیل کرد.
قدرت و ظرفیت زایندگی مقاومت مردم ایران را این روزها ما در عرصه های مبارزه نیروهای جبهه مقاومت در میدان های عراق، لبنان، سوریه و یمن داریم می بینیم و این همان صدور انقلاب اسلامی ما است.
دفاع مقدس ظرفیت و قابلیت عظیم مدیریت منحصر به فرد نظام دینی ولایت فقیه است که در دوران ۸ ساله دفاع مقدس که همه شما می دانید تمام دنیای ظلم و استکبار در مقابل ما بودند و ما با کمال رشادت و شجاعت و دلاوری و توکل بر خدا و رهبری ولایت فقیه امام الحمدلله این جنگ را به نفع خودمان و با نتیجه روسیاهی دشمن و متجاوزان و کمک کنندگانشان به پایان رساندیم و این مایه عزت است و لذا گرامی می داریم در این روزها یاد و خاطره شهیدان عزیز دفاع مقدس، فرماندهان شهید دفاع مقدس، امام امت (رض) که فرماندهی بسیار منحصر به فرد و خاصی را در دوران دفاع مقدس داشتند.
خداوند ان شاءالله به ما توفیق بدهد که بتوانیم در این دفاعی که همچنان باقی است، بله جنگ نظامی تمام شد ولی جنگ اقتصادی، روانی، سیاسی دشمن همچنان ادامه دارد و لذا دفاع هم همچنان باید ادامه داشته باشد.
آخرین مسأله چهارشنبه ۲۵ محرم الحرام به روایتی شهادت حضرت امام زین العابدین علی بن الحسین (س) است ، تسلیت عرض می کنم شهادت این امام بزرگوار را ، حاضر در کربلا، قهرمان کربلا و قهرمان پیام رسانی کربلا که واقعاً اگر امام سجاد (ع) و در کنارش عقیله بنی هاشم (س) نبود پیام کربلا در همان کربلا دفن می شد و هیچ کس از آرمان و پیام حسینی خبردار نمی شد ولی امام سجاد (ع) در حدود ۳۵ سال بعد از واقعه کربلا که در قید حیات بودند گاهی با گریه ها، گاهی با دعا و گاهی با بیان حقایق مکتب حسینی این مکتب را پویا کرد و فریاد حسین (ع) را به همه مردم و جهانیان ابلاغ کرد.
در آستانه بازگشایی مدارس هستیم و امیدواریم مسئولین محترم آموزش و پرورش، دست اندرکاران امر مهم و خطیر و در عین حال امر پر ارزش آموزش و پرورش همچنان سال های گذشته و بهتر از آن فرزندان مردم را بعنوان امانت مردم در دستانشان قلمداد کنند و امانتدار خوبی باشند.
در تهذیب، در پرورش، در تزکیه و در آموزش صحیح فرزندان این مرز و بوم که مدیران آینده هستند و نسل آینده و مدیریت آینده کشور و حرکت بالنده آینده کشور دست این نوجوانان و جوانان عزیز است و لذا مسئولیت مدیران آموزش و پرورش در وهله اول و پس از آن معلمین و آموزگاران مسئولیت بسیار خطیری است همچنان که معلمی شغل انبیاء است و قداست دارد هم باید مسئولین قدر معلم را بدانند و رفع مشکلات معیشتی اینان کوشا باشند و هم مدیران آموزش و پرورش و معلمین هم قدر این نسل جوان پاک معصومی که دست این عزیزان داده می شود بدانند و هر چه بهتر در آموزش و تزکیه و تعلیم و پرورش این عزیزان تلاش کنند.