نمازجمعه ۹ فروردین ماه ۹۲
«بسمالله الرّحمنالرّحیم»
شما عزیزان نمازگزار و به ویژه خودم را به مراعات تقوا الهی سفارش میکنم چرا که تقوا بهترین زاد و توشه برای سعادت اخروی و برترین راه برای جلب محبت الهی در حیات دنیوی است.
در خطبه اول بنابراین گزاردهایم که از راه خدا سخن بگوییم. راه خدا، راه عنایت، توجه، رحمت، رشد و کمال برای انسان است. راهی که راه انبیاء و خاتمالمرسلین محمدبنعبدالله (صلیالله علیه وآله وسلم) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) است.
راه خدا عبودیت است و جوهره عبودیت، ایمان است و یکی از موضوعات مهم در عرصه ایمان، اوصاف مؤمنان است و یکی از ویژگیهای مهم انسان با ایمان، اخلاقمداری و است. هم در عرصه اخلاق فردی، هم اجتماعی، هم خانوادگی و هم اداری و کاری، نماد فضائل انسانی است و وجودش پیراسته است از همه رذایل اخلاقی.
یکی از فضائل اخلاقی انسان مؤمن، «توجه و اساس گذاری زندگیِ خود بر مدار معنویت» است. زندگی انسان مشتمل بر دو بخش است: بخش مادی و بخش معنوی. بخش مادی آن مشتمل است بر تغذیه، بهداشت جسمی، ازدواج و توالی نسل، مسکن، استراحت و تعاملات اجتماعی؛ و بُعد معنوی آن مشتمل است بر اعتقادات، اخلاقیات، عبادات و رفتارهای انسانی. خداوند در حوزه دین فرموده است که انسانها هم باید به بُعد مادی زندگی توجه کنند و هم به بُعد معنوی، اما اساس زندگی انسان باید توجه به بُعد معنوی زندگی باشد. و بُعد مادی، بسترساز و زمینه رشد انسان در بُعد معنوی گردد.
تمام برنامه شیطان و جبهه دین ستیزی این است که انسان وارانه فکر کند یعنی بُعد مادی اساس باشد و بعد معنوی تحتالشعاع بعد مادی قرار گیرد. انسان صیح تا شب بکوشد و تلاش کند برای امرار معاش، و بُعد معنوی، بُعد اخلاقی و بُعد ارتباط با خدا، تحتالشعاع آن قرار گیرد و اساساً انسان به دنبال امور معنوی نرود. اما انبیاء و کتب آسمانی، آمدهاند که به انسان این توجه را دهند که اساس زندگی انسان، بُعد معنوی او است و بُعد مادی، زمینهسازِ بقا و رشد جسمانی انسان است که بتواند در مسیر معنوی، رشد کند؛ نه این که ابعاد مختلف مادی زندگی انسان، اساس باشد.
اگر شما ملاحظه میکنید آن بُعد مادی انسان با حیات حیوانات مشترک است، نیاز به تغذیه دارند، نیاز به توالی نسل دارند، نیاز به لانه و مسکن دارند، نیاز به تعاملات جمعیتی دارند، انسان هم در بُعد مادی خود همینگونه است لذا در این بُعد با حیوانات فرقی نمیکند. تمایز انسان به بُعد معنوی او است، به بُعد اخلاقی اوست، به بُعد ارتباط و انس با خدای اوست، وگرنه اگر انسان بر روی بُعد مادی تمرکز کند با حیوانات در حیوانیت مشترک خواهد بود.
بنابراین، این دو حیات (حیات مادی و حیات معنوی)، برای هر انسانی ضروری است؛ اما باید این نکته را توجه داشت که بُعد مادی، باید درصد پایینی از زندگی انسان را تشکیل دهد و باید برای انجام امور معنوی و امور دینی، زمینه ساز و فضاساز باشد. خداوند در قرآن میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ»[۱]
«ای مردم، پاسخ مثبت دهید به خدا و پیامبرش، آنگاه که شما را میخواند به چیزی که به شما حیات میدهد»
یعنی همان حیات معنوی، وگرنه انسان که حیات مادی دارد.
انسانها در زندگی، به سه گروه تقسیم میشوند:
- انسانهای دنیاگرا. انسانهایی که همیشه به دنبال دنیا و مادیات دنیا هستند و اساساً نه کاری به آخرت و نه کاری به دین دارند. حتی اگر دعایی هم میکنند آن دعا برای دنیایشان است.
«فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلَاقٍ»[۲]
برخی از مردم اینچنین هستند که میگویند: خدایا در دنیا به ما چیزی عطا کند یعنی برخی از انسانها هستند که خداشناس هستند و در حوزه دین حضور دارند اما نگاهشان، نگاه دنیاگرایی است لذا دعا هم که میکنند از خدا دنیا را میخواهند. در آخرت اینها چیزی ندارند، حتی ما به آنها دنیا را هم میدهیم چون اینها دنیاگرا هستند، دنیاطلب هستند، دنیاخواه هستند و دین گرا نیستند، ما به آنها دنیا هم میدهیم؛ در آیت دیگر میفرماید ما به آنها دنیا هم میدهیم تا سرگرم دنیا باشند و این بزرگترین تنبیه آنهاست.
بنابراین برخی از انسانها هستند که دنیاگرا هستند، اندیشهشان از دنیا فراتر نمیرود، به دنبال کسب امتیازات دنیایی هستند، به فکر دین و آخرت نیستند.
- گروهی دیگر، بالعکس هستند، یعنی انزوا گرا هستند. فقط به دنبال امور معنوی هستند و کل دنیا را کنار گذاشتهاند و رهبانیت دنبال میکنند. این هم اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) رسول خدا (صلیالله علیهوآلهوسلم) و آیات شریفه قرآنی، آن را رد میکند.
«لا رُهبانِیَّهَ فِی الْإسْلامِ»[۳]
انزواطلبی، گوشهگیری، و در سابق، غار نشینی و دنیا را کنار زدن، صحیح نمیشمارند، حتی میفرمایند: «لیس منا» از ما نیست کسی که آخرتش را به دنیایش و دنیایش را به آخرتش بفروشد، هر دو را باید داشت اما در توازن و تعادل فی ما بین این دو، دنیا و امور مادی، مقدمه است، ارزش اصالی ندارد، اصلی نیست و برای رشد انسان در امور معنوی بسترساز است.
- اما گروهی دیگر، دین گرا هستند. نه دنیاگرا هستند نه انزوا گرا، بلکه دین گرا هستند. دین یعنی برنامهی جامعِ سعادت انسان در دنیا و آخرت از طرف خدا. لذا خداوند میفرماید: هم باید دنیا را داشته باشید، از فضای دنیا استفاده کنید، در امور مادی، متنعم شوید و هم در عرصه معنویت ، رشد کنید و اساس بر امور معنوی است. نباید در معادله دنیا و آخرت، و معامله دنیا و دین، انسان دنیا را انتخاب کند. استفاده از مواهب دنیوی باید حلال و برای رشد در امور معنوی باشد.
به همین خاطر است که در قرآن میفرماید: برخی از انسانها اینطور دعا میکنند، دین گراها این طور دعا میکنند، میگویند:
«وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ»[۴]
میگویند: خدایا، در دنیا به ما نیکوکاری و نیکی عطا کن و در آخرت نیز این چنین، و ما را از عذاب آخرت حفظ فرما. انسانهای دینمدار این چنین هستند، دنیا را برای آخرت میخواهند، دنیا و امور مادی را میخواهند که باشند که در امور معنوی رشد کنند. به این خاطر است که انسانهای آگاه، با معرفت و با بصیرت، زمان زندگی خودشان را تقسیم میکنند حسب فرمایش امام کاظم (علیه السلام) به چهار بخش:
«إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات: ساعَهً لِمُناجاهِ اللهِ، وَساعَهً لْاَمْرِالْمَعاشِ، وَساعَهً لِمُعاشَرَهِ الْاِخْوانِ والثِّقاهِ الَّذینَ یعَرِّفُونَکُمْ عُیوبَکُمْ وَیخَلِّصُونَ لَکُمْ فِی الْباطِنِ، وَساعَهً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فی غَیرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَهِ تَقْدِروُنَ عَلَی الثَّلاثِ ساعات»[۵]
«بکوشید که اوقات شبانه روز شما چهار قسمت باشد: بخشی از روز برای نماز، عبادت و انس با خدا، بخشی برای امور اقتصادیِ زندگی و کسب درآمد حلال میگذارد، بخشی برای تعاملات اجتماعی و رفت و آمد میگذارند، و ساعتی هم میگذارند برای اینکه لذت و نشاط از زندگی خود با خانوادهی خود ببرند، با فرزندان خود، با همسر خود و در کنار خانواده خود، لذت زندگی الهی با خانواده خود و فرزندان خود داشته باشند».
بدین خاطر است که انسان باید در زندگی، هم دنیا را داشته باشد برای آخرت و هم اساس زندگی خود را بر امور معنوی قرار دهد. اگر این معادله به هم بخورد و مادیت اساس زندگی انسان شود و سایه بر زندگی انسان بگذارد، بر نماز انسان، قرائت قرآن انسان، دعای انسان، نماز شب انسان، خدمتگزاری به مردم، همه را تحت تأثیر قرار میدهد و فضای زندگی انسان را مخدوش میکند.
بنابراین، انسان با ایمان، انسانی است که هم متوجه مدیریت و تدبیر در دنیا و امور دنیوی خود است و هم بر اساس نگرش الهی، زندگی خود را در امور معنوی نیز طراحی و مدیریت میکند و در توازن و تعادل بین این دو، اساس را میگذارد بر امور معنوی و امور مادی را بستر و مقدمهای برای رشد و انجام امور معنوی قرار میدهد.
خدایا همه ما را در این راه موفق بدار، دعای خیر آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را شامل حال ما بگردان …
خطبه دوم
«بسماللهالرحمنالرحیم»
شما عزیزان نمازگزار و به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش میکنم، زیرا که تقوا کلید رستگاری و طریق جلب محبت الهی در حیات دنیوی و اُخروی است.
در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن میگوییم:
روز دوازدهم فروردین، روز جمهوری اسلامی ایران است. روزی که این مملکت منور شد به عنوان جمهوری اسلامی ایران، و مردم عزیز این مملکت چه مسلمان و چه غیر مسلمان، چه برادران اهل سنت و چه شیعیان، زن و مرد و همگان، با رأیای قاطع و کم نظیر در تاریخ سیاسی جهان، رأی به استقرار جمهوری اسلامی ایران در این مملکت و این کشور مهم ، تاریخی و استراتژیک دادند.
جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ معاصر نقطه آغازی شد برای بیان تمامی ارزشهای سیاسی، اعتقادی، رفتاری، اخلاقی و عدالت اجتماعی در نظامهای سیاسی جهان. استقلال واقعی در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و مبارزهی جدی با کشورهایی که به دنبال سلطه و استعمار هستند و از آن طرف، آزادی در تمامی ابعاد چه ابعاد فردی و چه اجتماعی در پرتو جمهوری اسلامی.
در این ۳۴ سالی که از این انقلاب میگذرد تمامی جهان سلطه با تمام وجودِ جنایت کار خود و با تمام تکنولوژی تهاجم، علیه این نظام فعالیت کردند و در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و حقوقی در فضای ملی و فراملی، این نظام را تحت فشار قرار دادند اما هدایتهای امام راحل عظیمالشأن و بعد از آن این هدیه خداوند و ذخیره الهی، بزرگی از تبار اهلبیت عصمت و طهارت مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای (دامت برکاته العالیه) تلاش مسئولین صدیق و ولایتمدار و مردم گرانقدر، عزیز، بزرگوار و ولایی، یک مجموعهای در فضای تاریخ و جهان معاصر ایجاد کرد که جهان سیاسی شرق یعنی شوروی متلاشی شد، رژیم اشغالگر قدس رو به تضعیف فزاینده گذاشت چنانی که در سابق ارتش کشورهای عربی را شکست میداد ولی الان از حماس و حزبالله شکست میخورد، اروپا و مجموعه استعمارگران و آمریکا و کشورهای حامی و اقماری آنها، چنان دچار ورشکستگی اقتصادی شدهاند که به زودی فروپاشی آنان را نیز مشاهده خواهیم کرد.
و از آن طرف فضای جمهوری اسلامی ایران با تمام فراز و نشیبها، رو به پیشرفت است. در عرصه علمی و فناوری به رتبههای بالای جهانی دست یافتهایم، در عرصه توسعه و پیشرفت بر مدار سند چشماندازِ نگاشته شدهی مقام معظم رهبری روز به روز به آن اهداف نزدیکتر میشویم. در عرصه فرهنگ اجتماعی و فرهنگی دینی، رشد در عرصههای توسعه، در عرصه حتی اقتصاد با این تحریمها و تهدیدها با اقتصاد مقاومتی پیش رفتهایم و در عرصه نظامی و دفاعی چنان شدهایم که دارای تکنولوژی برتر نظامی در منطقه گردیده که هیچگاه هیچ کشوری حتی فکر تعرض به ایران اسلامی را به خود راه نخواهد داد.
استقرار جمهوری اسلامی ایران در شرایط سیاسی معاصر، یک فراز تاریخی بزرگ در جهان است و امید داریم این طلوع خورشید اسلام، مجدداً از ایران موجب این میشود که خورشید عالمتاب عالم وجود، مهدی آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خداوند در ظهورش تعجیل بفرماید.
روز سیزدهم فروردین، روز طبیعت نامگذاری شده است. طبیعت یکی از آیات الهی است، یکی از نشانههای وجود خدا، طبیعت است یعنی عالمی که مورد مشاهده ما است. هر گیاهی که در زمین روید اگر انسان چشم بصیرت داشته باشد «وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ» گوید.
«وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ آیَاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»[۶]
طبیعت برای انسانهای خردمند، نشانهای از وجود خداست. وقتی انسان به طبیعت نگاه میکند بعد از آن که زمستان آمده بود و تمامی این گیاهان از بین رفته بودند و دوباره خداوند با حلول سال جدید آنها را احیا میکند، این نشان از عظمت خدا دارد. طبیعت، آیه و نشانهای از آیات الهی است.
امید داریم که انشاءالله مردم گرانقدر ایران اسلامی و مسئولین عزیز در امر حراست از فضای طبیعی و توسعه آن کوشش کنند و مردم از این طبیعت با معرفت دینی و نگاه ایمانی، انشاءالله درسها بیاموزند و استفاده کنند.
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
خدایا در ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل بفرما …
[۱] . سوره انفال (۸)، آیه: ۲۴.
[۲] . سوره بقره (۲)، آبه: ۲۰۰.
[۳] . مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۵.
[۴] . سوره بقره (۲)، آیه: ۲۰۱.
[۵] . تحف العقول، ص ۴۳۳.
[۶] . سوره جاثیه (۴۵)، آیه: ۵.