نمازجمعه ۸ دی ماه ۹۱

خطبـه اول

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 

شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش می‌کنم چرا که تقوا بهترین زاد و توشه برای سعادت اُخروی و برترین راه برای جلب محبت الهی در حیات دنیوی است.

در خطبه اول بنابراین گزارده‌ایم که از راه خدا سخن بگوییم. راهی که خدا با ماست و ما هم با خدا هستیم. راهی که راه انبیاء، اولیای خدا، راه ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه اطهار (سلام‌الله علیهم اجمعین) و راه قرآن است. راهی که سرانجام آن رستگاری، محبوبیت الهی و معراج کمال انسانی است.

راه خدا عبودیت است. عبودیت یعنی اعتقاد، رفتار و اخلاق اسلامی داشتن، و جوهره‌ی عبودیت، ایمان است. ایمان نقطه‌ی آغازِ معماریِ انسان مطابق با عنایت الهی و دستورات الهی است. ایمان یعنی بر مملکت جان خود، خدا را حاکم کردن، خود را در محضر خدا دیدن، مطابق با دستورات دین عمل کردن و نگاهی فرا دنیایی داشتن.

در رابطه با ایمان موضوعات بسیاری مطرح است که یکی از آن موضوعات اوصاف مؤمنان است و یکی از این ویژگی‌های انسان با ایمان، اخلاق مداری اوست. انسان با ایمان دارای فضائل اخلاقی است و از رذائل اخلاقی چه در حوزه‌ی اخلاق فردی، چه اجتماعی، چه خانوادگی و چه اداری و کاری مبراست. در رابطه با اخلاق اجتماعی سخن می‌گفتیم و امروز راجع به یکی دیگر از فضائلِ اخلاقِ اجتماعی سخن گفته و به آن می‌پردازیم.

یکی از آموزه‌ها و فضائل اخلاق اجتماعی، صیانت و حراست از خود و اطرافیان از تهاجم فتنه است. زندگی انسان، چه زندگی خانوادگی، چه زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کاری سراسر میدان آزمونِ انسان در طریقِ بندگی خدا است. امتحاناتی سخت که گاهاً تمام وجود انسان را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد و اگر انسان مراقب خود نباشد، زبانه‌ی آتشِ این آزمون سخت او را می‌سوزاند.

در فرهنگ دینی آزمون‌های سخت و آزمون‌های بسیار انسان‌گداز را فتنه می‌گویند. به همین خاطر است که در کتب لغت، فتنه را بحرانی تفسیر کرده‌اند که آتشِ‌ آن دامن‌گیر انسان می‌شود و انسان‌های خالص و تمام عیار از این بحران سالم بیرون می‌آیند. در قرآن کریم آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا»[۱] ای انسان، ای مؤمنان، خود و خانواده‌ی خویش و اطرافیان را حفظ و حراست کنید از آتشی که در انتظار است. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لاَ یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ»[۲] ای مؤمنان مراقب خویش باشید، از وجود خود نگهبانی کنید، چرا که گمرا‌هان در پیِ بد راهیِ شما هستند.

فضای زندگی انسان، سراسر آزمون و آزمایش است، اما یک‌سری آزمون‌ها و امتحان‌ها‌ی بسیار پیچیده، سخت و آتشین ولی در یک چهره بسیار دلربا. این آزمون‌های سخت، آزمون‌های آتشین و آزمون‌های انسان‌گداز که در چهره‌ی زیبا روی به انسان می‌آورد، فتنه است. لذا فتنه اولین ویژگی آن، حق به جانبی، دلربایی و جذابیت است، اما در درون سمّ مهلک است.

بزرگ‌ترین فتنه در حیات انسان، دنیاگرایی است. «رأس کلّ خطیئه حبّ الدنیا»[۳] بزرگ‌ترین فتنه، حبّ دنیا است، چرا که انسانی که محبوبش دنیا، قدرت، ثروت، شهوت، شُهرت، منیّت و مانند اینها شد، که این‌ها اضلاعِ دنیاگرایی هستند، این شخص چنان در تارِ به هم تنیده‌ی دنیا به دام می‌افتد که دیگر هیچ راه نجاتی ندارد. به همین خاطر است که در تمامی متون فاخر دینی از حبّ دنیا به عنوان فتنه عظمی تعبیر شده است. این فتنه‌ها گاهی در قالب، ساختار و مدل‌های مختلفی به انسان روی می‌آورد، با همان ویژگی‌ها: جذابیت، دلربایی، زیبانمایی و حق به جانبی، اما در درون، آتش و سمّ مهلک است، گاهی ثروت این‌چنین می‌شود.

ثروت گرایی به شکل بسیار زیبایی به طرف انسان روی می‌آورد اما در درون خود، آتش گناه، رانت‌خواری و بسیاری از امور دیگر را در خود دارد. شخصی که دچار فتنه‌ی ثروت شده است ثروت او را مدیریت می‌کند. مدیریت ثروت این چنین است که می‌گوید تو باید ثروتمند شوی به هر قیمتی لذا دچار مشکلات عدیده‌ی اقتصادی می‌شود، برای این که تسلط بر ثروت پیدا کند و این روحیه و رویّه هیچ‌وقت تمامی ندارد، انسان‌های بسیار بزرگ را به زانو درآورده است. در تاریخ اسلام، طلحه‌ها و زبیر‌ها را به زانو درآورد. طلحه و زبیر کسانی بودند که در صف اول لشکر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بودند اما به خاطر مسائلی که بعد از پیامبر رخ داد و این دو به دنبالِ جمع آوری ثروت در سایه‌ی جریانات سیاسیِ بعد از پیامبر شدند، ثروتی انبوه به دست آوردند که در کتبِ بسیاری از تاریخ نگاران اسلام، ارقامِ نجومی ثروت آنان ثبت شده است. برخی از اینان، طلاهایی را که داشتند با تبر می‌شکستند. طلحه روزانه هزار دینار طلا عائده‌ی او از عراق بود، ده‌ها خانه در شهرهای مهم اسلامی داشت، میلیون‌ها درهم و دینار داشتند، این‌چنین در پرتوی مسامحه‌ای که خلفا بعد از پیامبر داشتند رشد کرده بودند، این‌ها فربه شده بودند، دانه درشت شده بودند و وقتی علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) آمد و حکومت را به دست گرفت و آن عدالت علوی را می‌خواست اعمال کند این‌ها دیدند که آن سامانه‌ی رانت‌خواری و ثروت‌اندوزی که داشتند همه به هم ریخت، لذا جنگ جمل را به راه انداختند.

دنیاگرایی و ثروت پرستی چنان می‌کند و فتنه‌ای می‌شود که صحابیِ رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) مقابل علی‌بن‌ابیطالب (علیه السلام) و نظام الهی قرار گرفتند و هر دو هم در جنگ جمل کشته می‌شوند و تمام تاریخ مثبتِ خود را تبدیل به سیاهی می‌کنند.

گاهی دنیاگرایی و فتنه در قالب قدرت‌گرایی ظهور پیدا می‌کند. جبهه‌ی قاسطین، معاویه، مروان بن حکم، ولید بن عقبه و عَمربن‌عاص، این‌ها قدرت پرستانی بودند که به دنبال سلطه بر سرزمین‌های اسلامی و مَناسب کلیدی بودند و در این راه هیچ خط قرمزی را مراعات نمی‌کردند. این‌ها آمدند جامه‌ی سفید را به نظام اسلامی تحمیل کردند حتی حاضر شدند قرآن را به سر نیزه کنند و از آن طرف مبانی را زیر پا بگذارند به خاطر اینکه به خلافت برسند. این فتنه، آنان را سوزاند و متأسفانه فتنه‌ این چنین است که گذشته از این که شخص موردِ فتنه را می‌سوزاند بلکه این آتشِ فتنه نیز توسط آن فرد به دیگران سرایت می‌کند، لذا کسی که فتنه‌گر است اول خود می‌سوزد بعد دیگران را می‌سوزاند، مثل کشتی درونِ دریای آتش است، اول خود غرق می‌شود، بعد سرنشینانش را نیز غرق می‌‌کند. در جنگ صفّین این چنین کردند و در مقابل علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) قرار گرفتند، هم خود سوختند و هم سوزاندند.

گاهی فتنه در قالب بی بصیرتی جلوه می‌کند مانند: عدم فهم صحیح دینی و نداشتن تربیت صحیح سیاسی. می‌آید شخصی را دچار انحطاط و انحراف می‌کند و او را حق به جانب جلوه می‌دهد، خود محور می‌کند و در مقابل دین و ولیّ دین قرار می‌دهد و خوارج می‌شوند، به علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) می‌گفتند ما از شما در دینداری جلوتر هستیم و شما باید اندیشه‌های ما را دنبال کنید، یعنی این قدر دچار انحطاط می‌شوند که برای ولیّ خدا که با او بیعت کرده‌اند، راه تعیین می‌کنند، دستور می‌دهند، به فکر خود اصالت قائل می‌شوند، پیروزی‌ها را چنان می‌کنند که به شکست تبدیل ‌می‌شوند، شیرینی های نظام را به تلخی تبدیل می‌کنند، اینان انسان‌هایی ساده‌لوح، ساده‌اندیش و ظاهرگرا هستند که توسط امواج فتنه گرفتار می‌شوند، خود می‌سوزند و جامعه را نیز می‌سوزانند. ابن ملجم، محصولِ اندیشه‌ی خوارج بود.

برخی مواقع، فتنه در قالب خود به خطر نینداختن و خود را هزینه نکردن جلوه می‌کند، این چنین است که فتنه می‌آید و می‌گوید تو یک عمر زحمت کشیدی، یک عمر یک شخصیتی برای خود معماری کردی، شخصیتِ سیاسی، علمی، اقتصادی، اجتماعی و قومی، الان در میدان آزمون اگر ورود پیدا کنی و به سمت حق بروی قطعاً دچار مشکلات عدیده خواهی شد بنابراین سکوت کن تا سالم بمانی. ابوموسی اشعری، سعد‌بن‌ابی وقاص و حسان بن ثابت، این فتنه‌ی سکوت آن‌ها را گرفت و با اینکه می‌دانستند امام علی (علیه السلام) حق است و بارها به زبان آورده بودند در مقابل تهاجم همه‌جانبه‌ی جبهه ضد ولایت و ولایت ستیز، از علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) حمایت نکردند. فتنه این کار را می‌کند.

این‌چنین می‌شود که چنان انسان را فریب می‌دهد و انسان را مدیریت می‌کند و انحراف را توجیه می‌کند که خودِ انسان هم باور می‌کند که مسیرش گاهی مسیر حق است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَلا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ»[۴] ای مردم، پیروی از کسانی نکنید که اینان میراث‌داران و منحرفان و فتنه‌گران سابق هستند. بنابراین زندگیِ دنیاییِ انسان، همیشه در معرض آزمون است و این چنین است که خداوند می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ»[۵] انسان‌ها می‌پندارند که همین که گویند ما ایمان آوردیم خدا آن‌ها را رها می‌کند و دچار آزمون‌های سخت که سره از ناسره تشخیص داده می‌شود، نمی‌کند. «وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ»[۶] قبل از شما ما این آزمون‌های سخت را به عنوان یک سنّت تاریخیِ الهی انجام داده‌ایم تا این که خدا برای جامعه معلوم بدارد که چه کسانی اهل صدق و راستی در طریق عبودیت الهی هستند و چه کسانی اهل دروغ، انحطاط و انحراف هستند، این مبنای خدا است.

لذا در جامعه، انسان مؤمن انسانی است که از خود حراست می‌کند و (در مقابل) فتنه‌هایی که چون شبِ تاریک، هجوم می‌آورند و انسان را در یک فضای غبارآلود با جاذبه‌های ویژه می‌خواهند دچار انحطاط کنند این انسان مؤمن کسی است که دچار این فتنه‌ها نمی‌شود و دیگران را نیز صیانت می‌کند، حراست می‌کند و نمی‌گذارد دچار فتنه شوند. قبل از فتنه همه می‌گویند ما اهل دین هستیم. «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَی حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَهٌ انقَلَبَ عَلَی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ»[۷] با زبان می‌گویند اهل دین هستیم تا زمانی که همه چیز بر وفق مراد است، در اینکه ما اهل دین و دیانت و انقلاب هستیم گردن فرازی و سینه سپر می‌کنند ولی تا یک فتنه‌ای آمد، مثل جریان کربلا، پشت می‌کنند و می‌گویند ما دیگر نیستیم. خداوند می‌فرماید: این‌ها هم در دنیا و هم در آخرت مورد خسران هستند و این همان زیانِ بسیار آشکار و پیدا است که این‌ها چون دچار فتنه شده‌اند درک نمی‌کنند.

بنابراین در عرصه زندگی، تهاجمِ فتنه‌ یک چیز عادی است، این ما هستیم که باید بر مدارِ بندگی خدا که همان عبودیت است یعنی ایمان، تقوا و اخلاق، فتنه را بشناسیم و از گرفتاری به آن پرهیز کنیم، آن را افشا کنیم و دیگران را نیز نجات دهیم، و لازمه این کار، بصیرت است. بصیرت، اساس کار است. «فاقد البصر فاسد النّظر»[۸] انسانی که بصیرت ندارد نظریاتش فاسد است. «فقد البصر اهون من فقد البصیره»[۹] نابینایی خیلی راحت‌تر است تا اینکه انسان، دلش کور باشد و بر دلش فتنه حاکم باشد.

بزرگ‌ترین فتنه در زندگی انسان، فتنه سیاسی است. چنانی که عرض کردم در زمان امیرالمؤمنین (علیه السلام)، این فتنه‌ی سیاسی چه شخصیت‌هایی بزرگی را که زمین نزد. بزرگ‌ترین گناه، گناه سیاسی است، چون گناه سیاسی، انسان را مبتلا به هزاران گناه دیگر می‌کند. بزرگ‌ترین خطا، خطای سیاسی است، چون انسان را در سراشیبی و فاصله‌ی عجیب و مقابله با نظام دینی قرار می‌دهد.

در عرصه فتنه سیاسی، تنها یک راه برای نجات وجود دارد و آن، ولایت مداری است. اگر در زمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) جامعه، ولایت مدار بودند فتنه‌گران کار را پیش نمی‌بردند. ولایت گریزی در زمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) توسط خواص، موجب شد که ولایت ستیزی و ولایت شهیدی در کربلا ایجاد شود. امیر مؤمنان (علیه السلام) می‌فرماید: تنها راه نجات از فتنه سیاسی، ولایت مداری است «وَ قَامَتِ الْفِتْنَهُ عَلَى الْقُطْبِ، فَاءَسْرِعُوا إِلَى اءَمِیرِکُمْ»[۱۰] زمانی که فتنه بر مدار خودش قرار گرفت و تهاجم کرد هر چه سریع‌تر کنار ولایت قرار بگیرید.

بنابراین یکی از آموزه‌های مهم اخلاق اسلامی برای انسان مؤمن، حراست و صیانت از خود در مقابل فتنه‌های ریز و درشت، چه اقتصادی، چه سیاسی، چه خانوادگی، چه کاری و چه فرهنگی است.

خدایا همه‌ی ما را از شرّ فتنه‌ها نجات بده و ما را قدردان ولایت بگردان.

 

خطبـه دوم

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 

شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش می‌کنم، چرا که تقوا کلید رستگاری و طریق جلب عنایات ویژه الهی است.

در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن می‌گوییم:

روز شنبه نهم دی، سالروز حماسه‌ی باشکوهِ بصیرت و میثاق اُمت با ولایت است. یوم الله‌ای است که در تاریخ اسلام و ایران نظیر نداشته است. مردمِ ولایت مدار ایران با بصیرت و نگاهی که به مکتب سرخ شهادت حسینی داشتند و با تحلیل دقیقی که از اوضاع در دست داشتند در مقابل جبهه فتنه ایستادند و چون سیلی خروشان، جبهه فتنه را شکست دادند و سرکوب کردند.

فتنه ۸۸ نماد تمام فتنه‌های تاریخ اسلام و ایران بود که چهار گروه در این جبهه فتنه نقش داشتند: یکی فتنه‌گران طراح، دوم فتنه‌گران عامل، سوم فتنه گران حامی و چهارم فتنه گران ساکت. یک مربع فتنه درست کرده بودند و با بررسی‌ها و طراحی‌های دقیقی که سیاست‌گذارانِ طرح‌های براندازی در کشورهای رومانی، اُکراین، گرجستان و نیکاراگوئه به نتیجه رسانده بودند و آمده بودند با تمامی آن تجارب و دانشِ براندازی که داشتند با حمایت‌های مالی کشورهای ضدایران و اسلام، توسط مزدوران داخلی به شکل براندازی نرم و مخملین در انتخابات اجرایی کنند. اینان در بسیاری از کشورها به ویژه اروپای شرقی این کار را کرده بودند و حتی اگر فرد مورد نظر در رأی‌گیری رأی نمی‌آورد مثل گرجستان، با شعار تقلب چنان فشاری بر آن نظام مستولی می‌کردند که آن‌ها راضی بشوند که یک انتخابات دیگر برگزار کنند و یا از همان ابتدا کار را تمام می‌کردند.

آکادمی‌ها و یا مؤسسات بسیار بزرگی در جهان مثل مؤسسه‌ی جورج سوروس[۱۱] و جین شارپ[۱۲] و بسیاری در کشورهای اروپایی طراحی کرده بودند، در پنتاگون در اینتلیجنس سرویس[۱۳] تمام این فضاهای سیاسی و اتاق فکرهای سیاسی خود را با استفاده از بهترین تئوریسین‌های براندازی، یک بسته قوی و به قول خود یک بمبِ سیاسی برای سرنگونی نرم و براندازی آرامِ ایران اسلامی درست کرده بودند که شک نداشتند که موفق خواهند شد.

فتنه‌گران طراح در خارج طراحی کرده بودند و فتنه‌گران عامل در ایران این طرح را عملیاتی می‌کردند. فتنه گران حامی در ایران و خارج حمایت می‌کردند، چه حمایت‌های مالی و چه حمایت‌های مطبوعاتی، و فتنه گران ساکت هم سکوت کرده بودند. همان‌هایی که می‌توانستند با بیان خود جلوی فتنه را بگیرند و فتنه را افشا کنند اما با سکوت خود، آتش فتنه را شعله‌ورتر ‌کردند.

اما مردم ایران مردمی هستند که هم از متون فاخر دینی آموخته‌اند و هم از تجربه‌های فتنه‌ها، به ویژه فتنه‌هایی که حکومت امیر مؤمنان (علیه السلام) را مورد تهاجم قرار داد عبرت آموخته‌اند که تنها راه نجات از فتنه‌های سیاسی، ولایت‌مداری است. در کنار مقام معظم رهبری ایستادند و چون اصحاب وفادار اباعبدالله الحسین (علیه السلام) یکصدا حمایت از ولایت کردند و به فتنه و فتنه‌گران چنان درسی دادند که در تاریخ ماندگار خواهد بود.

اینان می‌اندیشیدند که دو فتنه نظامی و سیاسی که مکمل یکدیگر هستند، کار ایران را تمام خواهد کرد، هشت سال تهاجمِ نظامی کردند اما ایران اسلامی چون کوه ایستاد و در عرصه‌ی صنایع نظامی، خودکفا شد، تولیدات و تجهیزات فوق الکترونیکی درست کرد، در صنعت نظامی موفق شد که به دیگر کشورها صادر می‌کند. در حوزه عملیاتی، بسیج، سپاه، نیروهای مسلح حماسه آفریدند و مردم ایران با تمام وجود به صحنه آمدند، دیدند اسلام و ایران مستحکم‌تر شد. گفتند طرح دوم یعنی فتنه سیاسی ایجاد کنیم، انقلاب ما از ابتدا مورد تهاجم فتنه سیاسی بود اما اوج آن در جریان فتنه‌ی ۸۸ تحقق پیدا کرد اما باز شکست خوردند، و اینکه شما می‌بینید الان فتنه اقتصادی به راه انداخته‌اند این اوج ذلّت آن‌ها است، این نشان از شکست آن‌ها در فتنه نظامی و سیاسی است و اینجا هم شکست خواهند خورد. اینان فکر می‌کنند با فتنه اقتصادی می‌توانند مردم ایران را از انقلاب جدا کنند و امت را از امامت و ولایت جدا کنند، همان کاری که در صدر اسلام می‌خواستند انجام بدهند. «هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنفَضُّوا»[۱۴] می‌گفتند محیط و جغرافیایی پیرامونی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) را تحریم اقتصادی کنید تا مردم دور بشود، مردم از دین بِبُرند، از رسالت، از نبوت و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بِبُرند، اما نتوانستند، الان هم عرض می‌کنیم، الان هم بیان می‌کنیم مردم ایران هر فتنه‌ای که این عمّال آمریکایی و حامیان آنها انجام دهند با تمام قوا کنار مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای (دامت برکاته العالیه) ایستاده‌ایم.

ما جان خود را برای رهبر خود گذاشته‌ایم، کسی که جان خود را برای رهبر کنار گذاشته، تحمّل مشکلات اقتصاد برای او چیزی نیست ما جان خود را برای دین خود گذاشته‌ایم. اگر اینان فکر می‌کنند با فشار سیاسی، اقتصادی و فشار نظامی، جامعه‌ی ایران و مردم ایران سستی به خود راه می‌دهند، اشتباه کرده‌اند، شما که در دفاع مقدس آزمودید و در فتنه‌ی ۸۸ امتحان کردید، در عرصه‌ی اقتصادی هم این چنین است، در همه عرصه‌ها این چنین است. ملت ایران یک صدا بیشتر ندارند، داخل و خارج ایران بدانند که ملت ایران یک صدا دارد و آن، ولایت مداری است و اینکه هیچ گاه مقام معظم رهبری را تنها نخواهیم گذاشت.

دیگر تیغِ فتنه‌ی معاویه‌ها، عمروبن‌عاص‌ها، عبدالله بن زبیرها و مروان بن حکم‌ها نمی‌تواند به جان این مردم بیافتد. بیگانگان و عُمّال داخلی بدانند، نخواهند توانست اثری بر ایران اسلامی داشته باشند، فقط هشدار می‌دهم نکند اصحاب فتنه دوباره به جریان سیاسی ایران نفوذ پیدا کنند، اینها زخم خورده‌هایی هستند که به دنبال قصاص سیاسی و جبران عقب‌ماندگی سیاسی هستند. ورود فتنه گران به مناصب سیاسی حرام است، ساکتین سیاسی دوباره مطالبه‌ی قدرت و مطالبه‌ی حضور در مناصب داشته باشند حرام است. اگر ابوموسی اشعری بخواهد دوباره به حکومت علوی ورود پیدا کند، همان کاری خواهد کرد که با عمربن‌عاص کرد، با او همراه می‌شود: علی علی.

در آخر کلامی برای همه‌ی مسئولین که در نظام ما دارای پُست و مسئولیت هستند: مشروعیت و مقبولیت همه‌ی شما به درجه‌ی ولایت مداری شماست، مشروعیت و مقبولیت همه‌ی مسئولین به درجه‌ی ولایت مداری آنان است. اگر از ولایت فاصله بگیرید مردم خود شما را حذف خواهند کرد.

مردم ایران با علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) عهد بسته‌اند که در کنار فرزندش با تمام قوا و جان بایستند و حمایتش کنند و آن فرزند هم‌اینک در هدیه‌ی بزرگ الهی به جامعه‌ی اسلامی، مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای (دامت برکاته العالیه) تجلی دارد.

خطِ قرمز مردم ایران، تنها ولایت نیست بلکه حریم ولایت است. خط قرمز ما حریم ولایت است. اگر کسی بخواهد تعرّضی به حریم ولایت کند مثل سپاه خیبر امیر مؤمنان (علیه السلام) و سپاه خندق امیر مؤمنان (علیه السلام)، عمربن عبدود‌ها زمین خواهند خورد و اسلام و ولایت پیروز خواهد گشت.

موضوع دیگر روز سیزدهم دی، روز ولایت‌مداری استان ولایت‌مدار بوشهر است. من تشکر می‌کنم از همه‌ی شما عزیزان که در پی این مقام هستید که ان‌شاءالله روز سیزدهم دی که روز ورود مقام معظم رهبری به بوشهر و دلوار عزیز است که ان‌شاءالله حماسه‌ی ولایت مداری استان بوشهر را به گوش جهانیان برسانید و در این رابطه اندیشه‌ها و برنامه‌هایی است که ان شاءالله همه در پی آن هستیم.

روز پنجشنبه هم روز اربعین حسینی است. اربعین حسینی یعنی آموختن آموزه‌های ولایت‌مدارانه حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام). برنامه‌ها و آموزه‌های فرهنگ حسینی غنی سازی شود و به جامعه آموزش داده شود.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

خدایا در ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل بفرما.

[۱] . سوره تحریم (۶۶)، آیه: ۶.

[۲] . سوره مائده (۵)، آیه: ۱۰۵.

[۳] . سفینه البحار، ج ۱، ص ۳۶۱.

 [۴]. سوره مائده (۵)، آیه ۷۷.

[۵] . سوره عنکبوت (۲۹)، آیه ۲.

[۶] . سوره عنکبوت (۲۹)، آیه: ۳.

[۷] . سوره حج (۲۲)، آیه: ۱۱.

[۸] . غرر الحکم و درر الکلم، جلد ۴،  ۶۵۴۸.

[۹] . الحیاه، ج ۸، ص ۳۵.

[۱۰] . نهج البلاغه، نامه: ۱.

[۱۱] . George Soros.

[۱۲] . Gene Sharp.

 . [۱۳] Secret Intelligence Service (سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا).

[۱۴] . سوره منافقون (۶۳)، آیه: ۷.

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.