شورای نگهبان یکی از مهمترین ارکان حفظ نظام اسلامی است
حجت الاسلام والمسلمین دشتی امام جمعه موقت بوشهر:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
خطبه اول
ایام متعلق به آقا امیر المؤمنین علی (ع) است در آستانه عید غدیر هستیم و مناسب است که از ولایت بحث بشود و بحث ولایت عنوانی است که ریشه در مباحث دینی دارد و این برای دیگرانی که با مبانی دین آشنا نیستند غریب است و نیاز به بحث دارد.
در تابیرات قرآنی و روایی تابیرات ولایت زیاد تکرار شده با الفاظ مختلف. چند معنا از آن بیان می شود که هر کدام از این معانی مورد توجه است و باید عنایت داشته باشیم.
معنای اول ولایت محبت است و در برابر این مفهوم از ولایت در تابیرات دعایی و قرآنی ما عداوت و برایْت داریم . کسی که ولایت شما را دارد ولایت خدا را دارد و کسی که دشمنی شما دشمنی خدا در قلب او می باشد و اینجا به یقین ولایت در برابر دشمنی قرار گرفته ، یعنی محبت اولیای الهی انسان باید در درون داشته باشد همچنین برائت هم همین است و اگر می بینید در اعمال مکه امام (ره) برائت از مشرکین را عنوان قرار داد خود عنوانی است در برابر ولایت همین طور که ولایت الله لازم است و محبت خدا در دل ها باید باشد برائت از مشرکین هم واجب است و انسان باید در درون برائت داشته باشد که البته موارد شرک مختلف است. البته مراتب شرک مختلف است، کافر داریم، کافر های سطح بالا داریم، کفاری که در برابر ما می جنگیم که ما برائت از آمریکا و هم پیمانان آن تا کسانی که شرک در برابر خدا دارند و طاغوت هستند و در برابر خدا قرار می گیرند، این ها هم باید اعلام برائت داشته باشیم و بی زار باشیم و ما هر چیزی که منسوب به خدا است باید محبت آن ها را داشته باشیم لذا ایت تأبیرات در روایات و آیات زیاد داریم و شاید در فروع دین تولی و تبری که تأبیر می کنند ، ده تا فرع دین داریم که مهم است و از کودکی به ما یاد داده اند کسانی که در خانواده های مسلمان متعبد سال های اول فروع دین و اصول دین را یاد می کردند که ده تا می باشد که آخرینش تولی و تبری می گفتند که شرط دین است که این همان ولایت و برائت است، همان محبت اولیای الهی و برائت از دشمنان اولیای الهی است و جزء ارکان دین است و در روایات هم داریم و مجموعه دعا ها مثل زیارت عاشورا پر است از تولی و تبری که اقل مرتبه آن محبت است و می دانید که در معارف دینی اگر دشمنی اهل کسی داشته باشد او را کافر و نجس می دانند و تآبیر ناسبی کسی که عداوت اهل بیت در دل دارد ، دشمنان اهل بیت هستند و اگر کسی عداوت حضرت زهرا(س)، عداوت حضرت (ع) را داشته و ابراز بکند ، در دل داشته باشد کافر است و طبق معارف دینی ما می باشد و بین شیعه و سنی هم اختلافی نیست. آن ها محبت اهل بیت را جزء ضروریات دین می دانند و قرآن بر این گواهی داده که محبت اهل بیت را باید داشته باشیم، کسی که دشمن اهل بیت باشد از جبهه دین بیرون است. این یک معنا است و مهمترین معنا و قدم اول همین مرتبه است ، محبت درون دل است، عشق است، عشقی که به اهل بیت دارید و فرزندانتان می بینید با یک سرود دل های همه شیعیان بر ده می شود و عاشق می شود و اشک برای اهل بیت می ریزند و این همان محبت به اهل بیت است.
اما معانی دیگری باز ولایت دارد که مهم است و از جمله آن ها ولایت و رهبری دینی و اندیشه ای است . ما معتقد هستیم که ولایت و رهبری دینی مال اولیای الهی است، کسانی که ولی الله هستند و ما از میان همه کسانی که رهبری را انتخاب می کنند، کمتر کسی را داریم در جهان که برای خود رهبر قائل نیست و الگویی برای زندگی خود انتخاب نکند و ممکن است کسانی ادعا بکنند که ما تابع عقلمان هستیم و کاری به کسی نداریم ولی عقل کامل نیست، عقل از همان کودکی که شروع بکنیم تا برسیم به پیری مراتب کمال عقل ادامه و کودک نیاز دارد که پدرش او را راهنمایی بکند و همین طور جوان و میانسال شود باز عقل انسان کامل نیست و لذا ما معتقد هستیم وحی الهی در کنار عقل باید هدایت گر باشد و امامت باید در کنار عقل انسان باشد و اینجا است که پیشوایی پیشوایان ما، هدایتگری زندگی ما را می کنند و باید در زندگی این را بپذیریم که خداوند هدایت می کند، دست ما و برنامه الهی را از خدا می گیریم و عقل ما در کنار خدا است، عقل ما نماینده خدا است اما کامل نیست و اگر شما وحی الهی را کنار و قرآن و امامت را کنار بگذارید و بگویید هر چه عقل ما بگوید ، امروز عقل بشری انسان ها را به کجا کشانده است، دانشگاه ها را می بینید که وضعیت علم و تکنولژی به کجا رسیده اما آیا مردم دنیا به سعادت رسیده اند؟، آیا خوشبختی که وعده می دهند همین است که می بینیم؟، امروز جهان پر از خشونت و فساد است و این ها ناشی از چه چیزی است؟، دانشگاه وجود ندارد؟، علم و عقل وجود ندارد . ما اگر هدایت هادیان الهی وجود نداشته باشد نمی توانیم زندگی کاملی داشته باشیم و اینجا است که ولایت و رهبری دینی را باید بپذیریم و اندیشه های الهی. اگر آقا امیر المؤمنین را به عنوان ولی جامعه اسلامی را نپذیرد یقین بدانید که به سعادت نمی رسد و امروز ما نیاز به پرچم امیرالؤمنین در جهان داریم و در کنار عقل این مسأله مهم است. «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ» ما این ها را راهنمای شما قرار دادیم و رهبران شما هستند که هدایت می کنند شما را. لذا یکی از معناهای ولایت یعنی مرجعیت، مرجعیت فکری، دینی، من سؤال می کنم از هر کس در زندگی برنامه ای دارد رهبرت کیست؟، برنامه زندگی را از کجا می گیرید؟، باید و نباید های زندگی را از کجا می گیری؟. ما باید رهبریت دینی را در زندگی خود احیا کنیم. امام معصوم، امام زمان، نمایندگان امام زمان، مرجعیت تقلید، ولایت فقیه، این ها هدایتگران اندیشه ما هستند و دین را به ما آموزش می دهند و لذا باید دستمان را در دست آن ها قرار دهیم.
اما یکی از ابعاد و شئون ولایت که عید غدیر نشان دهنده آن ولایت است که آقا رسول اکرم (ص) فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» کسی که من ولایت او را دارم، من مولای او هستم علی مولای او می باشد. این چه ولاتی بود، اگر این ولایت را در حد محبت قرار بدیم که نیاز به این همه سختگیری نبود، نیاز به تشریفات نبود که صد ها هزار آدم در بیابان جمع شوند برای ابراز محبت امیر المؤمنین جمع شوند چرا که در آیات قرآن هم تأکید بر محبت اهل بیت وجود داشت و، چرا که مرجعیت دینی امیرالمؤمنین هم نیاز به تأکید نداشت و تمام خلفا معتقد بودند که اگر علی نبود آن ها نبودند چونکه علم و اندیشه او نیاز جامعه بود و آن چیزی که ما از آیات نازله آن روز می شناسیم که به پیامبر تأکید شد:«» آن چیزی که به تو گفتیم حتما باید به مردم برسانی و اگر نگویی رسالتت را انجام ندادی. این همه پیامبر کار کرده، حکومت الهی تشکیل داده و اخر سال عمر پیغمبر می گوید اگر این کار نکنی تمام آن اعمال ایجاد تمدن الهی همه هدر است پیامبر چه کرد و این جواب می خواهد، پیامبر همه را جمع کرد که بگوید همه امر المؤمنین را دوست داشته باشد و این یک جواب نا بجایی است و اینجا است که با تأبیرات و آیات می بینیم که خداوند می فرماید: امروز دیگر کفار از شما مأیوس شدند. چه شد که کفار مأیوس شدند خداوند فرمود این رهبریت دینی که شما تسلیم شدید و بیعت کردید از دشمن نترسید و بگذار دنیا با شما دشمن باشد و اگر دستتان در دست رهبریت دینی است بدان که خداوند باشماست و کمک می کند شما را . این نحوه دیگر از ولایت است که ما ولایت را به معنای حاکمیت می گیریم ، حکومت، ما قبول نمی کنیم آن ادعایی را که بگوید ما حکومت نیاز نداریم، متأسفانه بعضی از مذاهب دینی مثل خوارج گفتند که ما حکومت را نمی خواهیم، نه علی و نه معاویه که چنین فکری غیر قابل قبول است و هیچ عاقلی در جامعه جهانی هم وجود ندارد که امروز هم تأبیراتی وجود دارد که نیاز به حاکمیت نداریم ولی به تأبیر آقا امیر المؤمنین علی (ع) می فرماید: هر امتی نیاز به امیر دارد ، می خواهد ارزشی دارد و یا حتی آن امیر فاجر باشد ، یعنی اگر ما مردد شدیم بی امیری و هرج مرج یا امیری مثل شاه وجود داشته باشد، امیر داشتن مهمتر است و باید حاکم وجود داشته باشد که اصل حکومت عقلایی است و اسلام این را قبول دارد.
اما حاکمیت مال کیست؟ آخرین ادعایی که امروز متأسفانه بعضی از روشنفکران انجام می دهد می گویند حاکمیت مال مردم است، مردم سالاری می خواهیم، همان چیزی که به عنوان دموکراسشی در جامعه جهانی به آن احترام می گذارند اما هیچ یک از عقلا قبول ندارند که هر چه را مردم انتخاب کردند رهبر شود، رهبریتی که مردم با هیچ شرایطی انتخاب کنند رهبریت صالح نخواهد بود. امروز جامعه جهانی رئیس جمهور و حاکم مناسب پیدا نمی کند، مگر در جاهای دیگر مردم سالاری وجود ندارد؟، کی انتخاب می شوند ؟ کسانی که اگر زبان به اسم آن ها بگشاییم زبان نجس می شود حاکمان امروز و مردم هم انتخاب کرده اند، مگر امنخاب مردم فضیلت می دهد حتی در بهترین مردم سالاری برای رهبریت امت شرایط داریم، انسان های با فضیلت لنتخاب شوند و لذا باید شرط بگذاریم و این بی حساب نیست و هر کسی را به عنوان رهبریت دینی انتخاب نمی کنیم و شرایط رهبریت دینی خیلی سخت است و لذا امروز رهبر جامعه اسلامی باید مثل امام، مقام معظم رهبری باشد و شرایط را مشاهده کنیم و مردم ولو با واسطه باید چنین افرادی را انتخاب کنند و اینجا رهبریت دینی می شود که ما معتقد هستیم انتخاب رهبریت دینی بالاصاله مال خدا است چون حکومت مال خدا است و خدا این حق را به افراد انتقال می دهد، پیغمبر را انتخاب کرده، امیرالمؤمنین به عنوان حاکم بود ولو انتخاب نکردند و ۲۵ سال ازلت کشید ولی موجب نشد رهبریت او لغو باشد و از دیدگاه الهی او منسوب است گویی که مردم از او اطاعت نکنند و خود او هم ارزشی برای حکومت قائل نبود و می فرمود چون اصرار کردید و حکم خدا نبود این حکومت را انتخاب نمی کردم اما برای احقاق حقوق و ایستادگی در برابر ظلم از این ابزار استفاده کنم و می فرمود حق را از من گرفتند و من این ظلم را تحمل کردم ، این حق او بود و ولایت الهی مال امیر المؤمنین و ائمه و امروز هم طبق نظر ائمه (ع) ولایت و رهبریت امت اسلامی مال فقه ها می باشد ، غیر فقه ها، کسانی که اسلام شناس نیستند ، دین را نمی شناسند نمی توانند رهبریت دینی را بر عهده بگیرند.
لذا این خز ولایت با تمام این شئون مقبول ما می باشد به عنوان مرام شیعه.
البته ولایت دیگری داریم که اختصاص دارد به اولیای دین که ولایت تکوینی است و آن ولاتی است که تصرف می کند در قلوب و ائمه (ع) این ولایت را دارد و امام زمان واسطه فیض است و نورانیت قلب ماست، او واسطه بین ما و خدا است و این ولایت خاصه ای است که هر کسی ندارد.
خطبه دوم
مناسبت هایی وجود دارد که یکی دو مورد را توجه می کنم و عذرخواهی می کنم مناسبت های دیگر بعداً ارائه خواهد شد.
این هفته هفته نورانیی است، هفته و در حقیقت خداوند دریای فیض و نعم خود را بر ما باز کرده است، هم ولادت انوار الهیه است، نور پر فروغ امامت خود را در دو روز این هفته نشان می دهد، ولادت امام هادی (ع) امروز داریم و همچنین ولادت امام هادی (ع) را چهارشنبه داریم و در میان این دو بحث عید غدیر کل این هفته را یک نورانیتی داده و ان شاءالله که خداوند به ما توفیق بدهد ما چیزی از خود نداریم واحساس نمی کنیم کاری کرده ایم و آن چیزی که برای خود ثروت می بینیم محبت اولیای الهی است، خداوند را به انوار خمثه و ائمه (ع) قسم می دهیم بر این سرمایه بیافزاید و محبت آن ها را برای ما بیشتر بکند و مشمول عنایتشان قرار بگیریم.
۱۸ ذی حجه عیدالله اکبر ایت و غدیر خم. از امام سؤال کردند عیدی غیر از عید قربان و فطر وجود دارد ، فرمود بله، عید بالاتری داریم که حرمت بیشتری دارد و آن هم عید ولایت امیر مؤمنین است. لذا بر ما واجب است، هم اهل بیت تأبیر کرده اند در روایات که ایام ولادت ها و سرور اهل بیت خصوصاً عید غدیر را باید اهتمام قائل شویم و این بی حساب نیست. ما باید پرچمدار ولایت باشیم و اگر این ولایت در جهان بروز نکند بدانید جهان محروم می ماند از این هدایت الهی لذا بروزش در جامعه واجب است و ما باید ابراز بکنیم این ولایت را، این مسیر هدایت را. الحمدلله شیعه با همین روش توانسته است جایگاه خود را در جهان نشان بدهد و امروز ایران به عنوان ام القرای اسلامی حاکمیت دین اعلام کرد و یک روز حاکمیت دین را در عربستان می دیدند و نمی دیدند آن اسلام خالص را و لذا مأیوس بودند، جامعه جهانی هم خیلی رغبتی نداشت ولی حاکمیت دین در اینجا وقتی که حاکمیت دین خالص باشد، دین همراه با ولایت باشد در جهان خود را ارائه می دهد مشتری پیدا می کند دین، اسلام مشتری پیدا کرده، نه تنها اسلام، مذاهب و ادیان دیگر هم مشتری پیدا کردند، مسیحیت هم بیشتر مورد احترام قرار گرفت چون دیدند دین دارد کاری می کند. روزی گفتند دین تخدیر و مخدر امت ها است و در برابر ظلم کوتاه می آید اما امروز دیدند دینی حاکمیت را پذیرفته است که در برابر کل جهان استکبار نه می گوید و استقامت می کند و این را از درون دین پیدا کرده اند، پرچمدار آن غدیر و امام حسین (ع) و محرم است و لذا باید علی و امام حسین را در جهان زنده کنیم و اینجا است که جشن ها، کمک های صدقاتی که وارد شده در همین ایام و در عید غدیر، اطعام ها، پرچم گذاری ها و این ها در حقیقت پرچم ولایتمداری را شما افراشته تر می کنید و محبت خود را ابراز می کنید ، به هم می رسید باید همدیگر را تبریک بگویید و این خود ابراز ظهور ولایت است و این ولایتمداری خود را نشان می دهد و الحمدلله ما هم در خوشی های اهل بیت و هم در غم و غصه اهل بیت این پرچمداری را داریم نشان می دهیم و به یقین محرم و اربعین در پیش ، پیاده روی اربعین پرچم اسلام و ولایتمداری را در جهان اسلام و نه تنها در اسلام بلکه در جهان کفر هم برافراشته تر خواهند کرد.
۲۶ تیر ماه سالروز تأسیس شورای نگهبان است. من نکته ای را خدمتتان تقدیم بدارم. هم تبریک عرض بکنم به نظام برای تأسیس این نهاد مبارک. این نهاد هر چند محل هجوم خیلی زیاد افرادی است و متأسفانه حق او ادا نشده است این را بدانید این نهاد در نظام اسلامی ساز و کار اعمال ولایت فقیه است.
شما وقتی رهبری فقیهی پذیرفته ای، وقتی که رهبری امت را به دست امام امت دادید ، به دست مقام معظم رهبری دادید، این ها که مستقیماً ورود نمی کنند در کشور ، عزل و نسب نمی کند، شأن مقام معظم رهبری بالا تر از این است که در مسائل جزئی دخالت کند اما ساز و کار دخالت در نظام جمهوری اسلامی از طریق ولایت فقیه از طریق شورای نگهبان است. دو راه وجود دارد برای نفوذ در نظام یا قانون ها تحریف بشود یا با آن ساز و کاری که جاسوس ها وجود دارند بتوانند شخصیت هایی را در بدنه نظام نفوذ دهند و این نفوذباعث شود استهاله نظام انجام شود . از هر دو راه که بخواهند پیش روند باید از راهرو شورای نگهبان بگذرند و این سدی شده که قانون های خلاف شرع لغو شود و اگر وجود داشته باشند افرادی که مقداری در شرایط آن ها شک وجود داشته باشد گویی اینکه اشتباه هم باشد، ما این ها را مصون از اشتباه نمی بینیم چرا که هیچ کس در این نظام اسلامی تا رهبریت آن هم معصوم نیستند و خود امام هم می فرمود من اشتباه کردم این کار را کردم ولی وجود این رهبریت و نظام و مسئولینی که جلو خطا را بخواهند بگیرند جزء ضرورت ها می باشد. کسی که جلو قانون خلاف اسلام را گرفتن را بر نمی تابد و نبودن کسانی که جلو ورود افرادی که برای نظام ایجاد مشکل می کنند اگر وجود نداشته باشند نظام در محل خطر قرار می گیرد، در حقیقت اعمال ولایت فقیه را قبول ندارد. این ها نمایندگان ولی فقیه هستند و ولایت فقیه به این شکل خودش را در شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت خط و نشانی برای ما ایجاد نمی کند و اگر شورای نگهبان نبود مسیر درخشنده ای که امروز وجود دارد متحول شده بود و استهاله پیدا کرده بود و کسانی که تفکرات دیگری دارند و از جای دیگر می آورند جامعه ما را به جای دیگر برده بودند.
لذا ما سالروز را تبریک می گوییم و امیدواریم که هر روز که بر این نظام می گذرد توفیقات مقام معظم رهبری و کسانی که مجری دستورات ایشان هستند افزوده شود.