نمازجمعه ۲۰ اسفند ماه ۹۵
در خطبه اول بنا بر این گذارده ایم که از راه خدا سخن بگوییم. سبک زندگی اسلامی که راه انبیاء، راه قرآن، راه اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است، راهی که سرانجامش محبوبیت الهی، یعادت و فرجامش بهشت برین است. با توجه به اینکه ایام منتسب است به حضرت فاطمه زهرا (س) یکی از آموزه های فاطمی که برخواسته از متون فاخر دین همچون قرآن است محضر مبارک شما عرض می کنم و آن اخلاص در عمل که شرط قبولی عمل است. حضرت زهرا (س) فرموده اند:« مَنْ أصعَدَ الی اللهِ خالِصَ عبادَتهِ اهبطَ اللهُ لَهُ افضَلَ مصلَحَهِ» می فرمایند که هر کس در زندگی عبودی خود، در زندگی رهروی راه خدا من جمله عبادت و نیایش خود اخلاص بورزد و کار خود را برای خدا انجام دهد خداوند در پاسخ آن بهترین مصلحت و خیر برای او نازل می کند. قابل توجه است که عبادت بر دو قسم است: یکی عبادت عام که در لسان فقهی و معرفتی گفته می شود عبادت بالمعنی العمم و دیگری عبادت به معنای خاص. عبادت به معنای عام یعنی تمامی اعمال انسان، کارش در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علم، فن آوری، ارتباطات اجتماعی، ارتباطات عاطفی و خانوادگی، همه ی اعمال انسان، این عبادت عام است و یک عبادت خاص است که آن دعا، نماز و نیایش است. حضرت زهرا می فرمایند که هر کس در زندگی خود عبادت چه به معنای عام، چه به معنای خاص تمام زندگیش، تمامی اعمالش و عبادت به معنای خاص ، نمازش، دعایش خالص بگرداند، یعنی فقط برای خدا این کار را انجام بدهد، یعنی کار خدایی باشد طبق موازین شرع و از آن طرف برای خدا باشد، یعنی از خدا باشد و برای خدا باشد. اگر کسی اعمالش این گونه انجام دهد خداوند بهترین خیر و مصلحت زندگی او برای او مقدر می کند.« مَنْ أصعَدَ الی اللهِ خالِصَ عبادَتهِ اهبطَ اللهُ لَهُ افضَلَ مصلَحَهِ». حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی (ص) به ابن مسعود همین اخلاص را سفارش می کند:« ابْنَ مَسْعُود إذا عَمِلْتَ عَمَلا فَاعْمَلْ لِلّهِ خالِصاً» اگر خواستی یک عملی را انجام بدهی، چه عمل عادی باشد، شغلت، کارت، تعاملات اجتماعیت و چه نیایش باشد، نماز باشد، دعا باشد، فقط برای خدا انجام بده، ریا و شرک در آن نباشد.« لانّه لا یقبل اللَّه من الاعمال الاّ ما کان لَهُ خالصاً» خداوند هیچ عملی را قبول نمی کند مگر اینکه خالص باشد، یعنی صد در صد برای خدا. اگر اندک درصدی غیرخدایی باشد، نفسانی باشد خداوند آن را کنار می گذارد و قبول نمی کند. لذا فرموده اند:« أَنَا خَیْرُ شَرِیکٍ» من بهترین شریک هستم « فَمَنْ عَمِلَ لِی وَ لِغَیْرِی» اگر کسی کاری برای من و برای دیگری انجام دهد، یعنی درصدی برای من و درصدی هم برای شهرت و شهوت و قدرت و این امور انجام دهد«فَهُوَ لِمَنْ عَمِلَهُ غَیْرِی» این برای همان می گذارم که غیر از من است، قبول نمی کنم. امیر مؤمنان می فرماید:« الاخلاص ملاک العباده» اخلاص میزان عبادت است، اگر عبادتی اخلاص نداشته باشد، عبادت نیست. لذا اگر نماز ما برای خدا نباشد عبادت نیست، روزه ی ما برای خدا نباشد خالصاً عبادت نیست، کار ما، شغل ما، زندگی ما برای خدا نباشد، این عبودیت و بندگی نیست.« بالاخلاص ترفع الافعال» با اخلاص این افعال انسان به سو و سمت خدا می رود و مقبول می افتد. به همین جهت است حضرت ابراهیم بیان داشتند «إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» گفت خدایا نمازم، دیگر عباداتم، زندگیم، مرگم همه از آن شما است. به همین جهت است این آموزه ی فاطمی، این درس از مکتب حضرت زهرا (س) برای ما سرنوشت ساز است. اگرمی خواهیم خدایی زندگی کنیم، سرنوشتی با سعادت داشته باشیم، رستگار شویم، اعمال ما مقبول بی افتد، آثار وضعی مثبت و کمال آفرین بر وجود ما داشته باشد باید اخلاص در آن عمل موج بزند و کل افعال ما برای خدا باشد، ذره ای در ان نا اخلاصی و ریا و شرک باشد آن عمل مقبول نیست، آن عمل دچار سقوط است. امیر مؤمنان می فرماید:« بالاخلاص یکون الخلاص» با اخلاص انسان از نفس آزاد می شود، با اخلاص عمل انسان صعود می کند«و إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ» اگر اخلاص نباشد این فکر ما، این نماز ما، این عبادت ما دچار آلودگی و سنگینی دنیا می شود ، به سمت خدا نمی رود«وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یرفعه». لذا امام جواد فرمودند:« افضل العباده الاخلاص» بالاترین عبادت اخلاص است چون عبادی بودن عبادت به اخلاص است، شرط عبادت بودن نماز ما به اخلاص است، شرط قبولی تمامی اعمال ما در زندگی به اخلاص است، برای خدا بودن است. لذا اگر کسی تمامی زندگیش بر ریل عبودیت الهی قرار بدهد، در راستای رضایت خدا قرار بدهد، نمازش، عبادتش برای خدا باشد، کل زندگی برای خدا باشد در ایستگاهی پیاده می شود که در آن نور خدا، بهترین مصلحت و خیر خداوند برایش مقدر می کند. اما اگر اخلاص نباشد، آلوده باشد، این فعل عبور از نفس انسان نمی کند، از خود انسان عبور نمی کند، آلوده می شود به نفسانیت انسان و صعود نمی کند، بالا نمی رود و در درون باتلاق متعفن نفسانیت انسان محصور می ضود، در این باتلاق گیر می کند. لذا فرموده اند :« من أصعد إلی الله» کسانی که به سمت خدا می فرستند، یعنی از خودشان عبور می دهند آن عبادت را «من أصعد إلی الله خالص عبادته» از خودشان عبود می دهند، فعل را دچار سنگینی و تعفن نفسانیت نمی کنند