نمازجمعه ۸ بهمن ماه ۹۵

خطبه اول

در این خطبه موضوعی را از مسائل دینی و معارف اسلامی خدمتتان ارائه می دهم که احساس می کنم ضرورت امروز زندگی ما است. در داستان سبک زندگی اسلامی بحث تقویت بنیان خانواده یکی از امور مهمی است که در معارف دینی به آن تکیه شده و اهتمام ورزیده شده است. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی در حقیقت رابطه ی مستقیمی با کل جامعه دارد. سلامت خانواده، سلامت جامعه را تأمین می کند. کسانی که در راه سلامت جامعه و فرهنگ اجتماع قدم بر می دارند این را بدانند که باید از جامعه ی کوچک خانواده شروع کنند. ما اگر خانواده را تربیت نکنیم، اگر خانواده فرهنگ دینی در آن حاکم نشود فرهنگ انسانی و اسلامی در آن خانواده حاکم نباشد جامعه ی ما تحت تأثیر تربیت خانواده است. لذا مهمترین قدم برای کسانی که متولیان فرهنگ جامعه هستند، دلسوزان اجتماعی این است که از خانواده شروع کنند. حتی از بیش از این ما باید از خانواده ی خودمان شروع کنیم و آن گاه به جامعه بپردازیم. اولین قدم این بحث خانواده و بنیان خانواده بحث مفصلی است و خطبه هایی نیاز دارد اما ما قدم اول در بحث را بر می داریم و اهتمام به مسئله ی اصل تشکیل بنیان خانواده را شروع می کنیم به حول و قوه ی الهی دقایقی را ایجاد تصدیع می کنیم. طبیعت انسان همان طوری که از کلمه ی انسان هم بر می آید انسان از انس آمده است. طبیعتش این است که با جامعه می خواهد مؤنوس باشد، با مردم انس بگیرد و لذا خداوند کریم انسان را و همه ی حیوانات را جفت آفرید، زوج آفرید، این زوج با همدیگر مؤنوس هستند، انس پیدا می کنند، آرامش پیدا می کنند، طبیعت انسان همین است که باید در یک محیط پر از آرامش دغدغه های زندگی خودش را فرو بنشاند و زندگی آرامی داشته باشد. لذا خداوند فرمود که ما همه ی شما را ازواج آفریدیم حتی حیوانات را هم ما ازواج، نه تنها حیوانات موجودات زنده همه زوج هستند، جفت دارند. از خود شما و از جنس شما برای شما زوج آفریدیم و تأبیر آیه است که با آن ها آرامش پیدا می کنید. لذا اهمیت بنیانگذاری خانواده در جامعه خیلی اهتمام اسلامی را به دنبال دارد. اسلام می طلبد که یک جوان ازدواج بکند و تشکیل خانواده بدهد. کسانی که شعار دوری از خانواده، تنهایی را سر بزنند، سر بدهند این ها خلاف شعارهای اسلامی است، اسلام این را قبول ندارد، پیغمبر این را قبول ندارد، ائمه تأکید کرده اند که باید خانواده تشکیل داده بشود. اینجا است که پیغمبر (ص) فرمود: «ما بَنی فی الإسلامِ بناءٌ أحَبٌّ الی الله عزوجل و أعَزَّ مِنَ التّزویج» هیچ بنیانی در اسلام ساخته نشد و هیچ بنایی بنا گذاشته نشد بالاتر و محبوب رت از بنیاد خانواده. بنیاد خانواده محبوبترین ساختمان و بنا و بنیانی است که در جامعه مورد توجه و عنایت حضرت حق است و لذا پیامبر تأکید می کرد. می فرمود که : جوانان باید بروید ازدواج کنید «ا معشر الشباب من استطاع منکم الباءه فلیتزوج» جوان اگر می تواند ازدواج بکند باید برود ازدواج بکند. در برابر پیغمبر جوانی فعال بود، توانمند بود، زحمت می کشید، به چشم پیغمبر خوب آمده بود، احترامش می گذاشت، تکریمش می کرد. یک بار از او سؤال گرفت جوان همسر انتخاب کرده ای. گفت نه من هنوز مجردم هستم. فرمود: از چشمم افتادی. خیلی فعالیت می کرد ، خیلی توانمند بود ولی پیغمبر اهتمام به مسئله ی ازدواج را وقتی در یک جوان نمی بیند. پیغمبر می گوید زلیل شدی در چشمم، از چشمم افتادی، آن احترام قبلی برداشته شد. اهمیتی که پیغمبر برای مسئله ی تشکیل خانواده می دهد خیلی مهم است. لذا آن چیزی که امروز برای همه ی ما و کسانی که متولی فرهنگ هستند ضرورت است که بروند آسیب شناسی بکنند مسئله ی بنیان خانواده را. امروز فرآورده های و محصولات فرهنگ غربی که وارد جامعه ی ما می شود متأسفانه بنیاد خانواده را متزلزل می کند. همان گونه که در خود جامعه ی غربی امروز خانواده دارد مفهوم خودش را از دست می دهد، معنا نمی دهد خانواده. چرا جوان خودش را درگیر زن و فرزند بکند؟ اگر می تواند زندگی خودش را تأمین بکند به صورت فردی، ارضای جنسیش را هم بصورت غیر مشروع انجام بدهد احساس می کند نیازی به خانواده ندارد و لذا مجرد بودن و بلکه طلاق های فراوانی که به دنبال این روش زندگانی که تمدن غرب است به دنبال می آید بنیاد خانواده را تهدید دارد می کند. امروز یا جوانان ما ازدواج دیر می کنند و یا اینکه بعد از ازدواج مدت کوتاهی نگذشته این ها با هم به دعوا و نزاع و طلاق می افتند. امروز آمار طلاق دارد فراوان می شود در جامعه ی ما. بوشهر ما به عنوان یک استانی که در رده های اول طلاق باید پیدایش بکنیم. این ها عیب است برای یک جامعه ی اسلامی، این ها بنیاد خانواده را دارد متزلزل می کند. اینجا است که اگر نرسیم به مسئله ی خانواده، اگر نرسیم به اینکه ارزش هایی که در خانه و خانواده باید حاکم باشد چگونه باشد، جامعه ی ما  روی سعادت را نخواهد دید. شقاوت، بدبختی آن چیزی که ما از آن فرار می کردیم در جوامعی که امروز دین حاکم نیست و دین حکومت نمی کند. اینجا است که بر همه ی ما، هر کسی که می تواند بحث تسهیل در امر ازدواج را طبق مبانی دینی باید به دنبالش باشیم. علمای ما، روحانیت ما، اهل مسئله و مسائل شرعی ما، کسانی که اهل بیان هستند، تریبونی دارند باید مردم و جوانان را ترغیب به ازدواج بکنند. برای ترغیب به ازدواج فوائد مهمی که بر این امر مقدس حاکم است باید به جامعه بیان بشود. طبق آن چیزی که ما از آیات و روایات استفاده می کنیم فوایدی دارد این خانواده تشکیل دادن و این ازدواج که زیادی از این مشکلاتی که ما امروز در جامعه می بینیم با مسئله ی ازدواج قابل حل است. پیغمبر فرمود جوانان ازدواج کنید، مجرد نمانید، اگر می خواهید چشم چران نباشید، قدرت نفستان بیشتر شود، توانایی خود نگه داری از گناه در شما بیشتر شود باید بروید تشکیل خانواده دهید. جوانان را زود همسر بدهید، دختر و پسر. نباید پسر یا دختر بماند در خانواده. فایده ی ازدواج آرامش است. ما داخل جامعه چقدر نیاز به آرامش و سکونت داریم، چقدر استرس ها و اضطراب ها منشأ امراض مختلف در جامعه شده است. مرگ های ناگهانی همه مشکل از ناآرامی است. یک انسان باید محلی برای آرامش داشته باشد. خداوند فرمود من محل آرامشتان را در خانه قرار دادم، ازواجی باید داشته باشید که وقتی وارد خانه می شوید تمام آن دغدغه ها و اضطراب های بیرونی شما آنجا فروکش می کند، آرامش می شوید، دغدغه ها و ناراحتی ها کم می شود، آرامش پیدا کنید. انسان نیاز به محبت دارد، نیاز به دوستی دارد، باید به او ابراز محبت کنند، به دیگری ابراز محبت کند، این نیاز وجود انسانی است و انسان با تزویج و لذا قرآن فرمود:« وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً» جامعه هایی که محروم هستند از خانواده آرام و زیبا و خانواده های پر از محبت یقین بدانید یک محیط خشن توی جامعه ای که محبت وجود ندارد، لبخند وجود ندارد، ممکن است خوب کار می کنند، صنایع خوب کار می کند اما این کارگرها مانند یک پیچ مهره ی بی حس و بی احساس دارند کار زندگی خودشان می کنند. اما حس وجود ندارد، احساس وجود ندارد، محبت درونی نیست، دوستی وجود ندارد و این مهر و محبت را ما در خانواده می بینیم و باید این را تشکیل داد. ساتر عیوبند «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» زنان برای شما پوشش هستند، مردان برای شما پوشش هستند. پوشش ساتر عیب است. رفع عیب انسانی می کند، قضاوت واقعی در باره شما همسر شما می کند و این ها مهم است. آقایون بهانه می کنند، خانم ها بهانه می کنند می گویند که می ترسیم، زندگیمان را نمی توانیم اداره کنیم، مشکلات مالی و فقر باعث شده که ما ازدواج نکنیم. خداوند دستور می دهد که این مسائل را کنار بگذارد. خداوند وعده داده نترسید از فقر بخاطر ازدواج، اگر فقیر باشد خداوند بی نیاز می کند شما را. آمد پیش پیغمبر و گفت محتاج هستم. گفت همسر داری؟، گفت : نه. گفت خوب برو زن بگیر. گفت که من مشکل فقر دارم و کمک می خواهم. گفت که بروی و همسر بگیری روزیت بیشتر می شود. این ها وعده های دینی، الهی ما است که انسان با ازدواج روزیش بیشتر می شود. انسان نباید بترسد از اینکه نتواند مدیریت خانواده بکند. بگذریم از اینکه مشکلاتی که در حاشیه بحث ازدواج وجود دارد از مراسم اضافی که وجود دارد تا اینکه مسئله مسکن و خانه که ادعای استقلال دارند، این ها را باید فرهنگ را عوض بکنیم. نکته ای که من اینجا در ادامه عرض بکنم دو نکته است که احساس می کنم این دو نکته اهمیت دارد. یکی از جامعه می خواهیم، از تمام کسانی که در مسائل فرهنگی ورود می کنند، این را به عنوان یک دغدغه، به عنوان یک وظیفه در درون زندگیتان داشته باشید. بزرگان خانواده باید قدم پیش بگذارند برای تزویج جوانان. ما جوان را نباید رها بکنیم، جوانان نباید به جایی منتهی بشوند که خودشان بروند و اقدام بکنند. آن شرم و حیای اسلامی و انسانی که در همه ی انسان ها وجود دارد، طبیعت جوان این نیست که خودش برود آشنا شود و ارتباط برقرار بکند. مفاسدی به دنبال خودش می آورد که متأسفانه زمانی که یک دخترو یک پسر احساس می کند کسی به فکرش نیست و مسائل ازدواج برای او مهم و حیاتی است خودش اقدام می کند و این عوارض دارد، مفاسدی مترتب بر این مسئله می شود. اینجا است که وظیفه ی بزرگان خانواده است، وظیفه ی مسئولین فرهنگی در مجتمع های آموزشی کسانی که متولی مسئله ی آموزش هستند در کنار بحث آموزش بحث ازدواج جوانان را برایش فکر کنند. کسانی که بحث جوانان را پیگیری می کنند، بحث ازدواج بین فرزندان این جامعه باید به فکرش باشند، ارتباط برقرار کنند. دلالی محبت را ما در روایات داریم که چقدر تأکید شده است. تعبیر روایت است که روزی که هیچ سایبانی بر سر کسی وجود ندارد انسانی که توانسته است بین یک دختر و پسر ارتباط برقرار بکند و ازدواج بکنند فردا این سایبان بر سر آن ها خواهد بود، در آن محیط پر از حرارت و آتش. لذا این قدم خیر را با یک مقدار وسوسه هایی که بعضاً می کنند، ممکن است اشکالی پیش بیاید، ممکن است عواقبی داشته باشد این ها را بگذارید کنار. بزرگان خانواده، مسئولین اجتماعی واقعاً باید فکر ارتباط دادن و تزویج جوانان باشند. و نکته ی آخری که می خواهم عرض بکنم، زمان اجازه نمی دهد بیش از این تفسیر بدهم نکته ی مهمی است که احساس می کند در جامعه ی امروز دارد فراوان می شود و این منشأ مسائل و مشکلاتی است و آن هم ازدواج موقت یا صیغه است. متأسفانه خوب این مسئله ی شرعی است و در مسائل دینی ما وجود دارد و شیعه به عنوان یک راه علاج برای مشکلات شهوانی مردم و جوانان هنگامی که اضطراب پیدا می شود این راه علاج را گذاشته است. اما اگر این سازماندهی نشود، رها بشود این موضوع که می شود یک موضوع فرهنگی در جامعه منجر به فساد و فحشا در جامعه خواهد شد. و متأسفانه امروز جوانان مجرد ما، زنان مطلقه ی ما زیاد شده اند، خانه های مجردی زیاد شده است. متأسفانه گاهی می بینیم مسئله ی بحث ازدواج موقت ابزاری گاهی می شود برای خانه های فساد و فحشا. این را من به متولیان فرهنگ دارم عرض می کنم، کسانی که مسئولیت فرهنگ اجتماع را دارند اگر سازماندهی نکنیم، اگر به فکر این موضوع نباشیم از دست ما رها خواهد شد و مسائلی را در جامعه ایجاد خواهد کرد که ما جمع آوریش برای ما سخت خواهد بود. این هم نکته ی دیگری که در باب بحث بنیان خانواده در جامعه مطالبی را تقدیم حضور کردیم.

 

خطبه دوم

مناسبت هایی را که مناسب است من در خطبه ی دوم اشاره ی اجمالی به آن ها داشته باشم دو مناسبت است. مناسبت اول ما در آستانه ی دهه ی فجر انقلاب اسلامی هستیم. خوب ورود این انقلاب را به ۳۹ سالگی به همه ی کسانی که دل گرو این انقلاب دارند، به مسلمانان جهان، به انقلابیون، به مسلمانان کشورمون، به مؤمنین به این انقلاب تبریک عرض می کنم. انقلاب محصول کار امام، شهدا و همه ی انقلابیونی بود که روزی روزگاری در این کشور آرزوی این را داشتند که پرچم اسلام در این کشور برافراشته بشود و در زیر سایه ی اسلام بتوانند زندگی کنند و در این راه از هیچ چیز دریغ نکردند. جانشان، مالشان، اعتبارشان را هزینه کردند تا اینکه این انقلاب در سال ۵۷ به پیروزی رسید. خوب ما سالانه در روز ولادت انقلاب که از ۱۲ بهمن ماه تا ۲۲ است، این ایام را جشن می گیریم و در ۲۲ راهپیمایی می کنیم. می تواند این دهه صرفاً یادآور یک حاطره ای باشد که ۳۹ سال پیش پیش آمد اما حقیقت دیگری را باید بیان بکنیم که این حقیقت ضرورت دارد ما به آن توجه کنیم و آن مسئله ی وظیفه ی ما است نسبت به شناخت انقلاب و ریشه های انقلاب. الحمدلله در مراکز آموزش عالی بحث انقلاب و ریشه های انقلاب را به عنوان یک ماده درسی گذاشته اند، ضرورت دارد و باید هم باشد اما باید مردم انقلاب را و هویت انقلاب را و آن چیزی که امتیاز می دهد این نظام را از بقیه ی نظام ها بشناسند. اگر ما انقلابمان را نشناسیم، ماهیت انقلاب را نفهمیم ؟ این انقلاب چی بود، دنبال چه بودیم؟ چه کاری کردیم؟ یقین بدانید در مقام دفاع از این نظام هم ما بر نخواهیم آمد. گاهی خیلی تصور ساده و بسیط از انقلاب داریم. خوب، این تصور ممکن است یک انسان نا آگاه، یک انسان عامی به تأبیر ما، یک جا مشکلی پیش می آید، در صف نانوایی نان گیرش نیامده، ظلمی بهش انجام گرفته، پولش کم شده، کسی ظلمی به او انجام داده، می گوید آقا این انقلاب چه انقلابی بود؟ ما چرا انقلاب کردیم؟ قبل از انقلاب بهتر بود. این تأبیر و این جمله را اگر انسان بشکافد که گاهی از زبانمان نا خواسته بیرون می آید یک حقیقتی را دارد بیان می کند که ما ماهیت این انقلاب را هنوز نفهمیدیم. سوغاتی این انقلاب برای ما چه بود؟ چه ارمغانی این انقلاب برای ما آورده؟ که باید این انقلاب را باید پاس بداریم و احترامش بکنیم، ازش دفاع بکنیم. دفاع از این نظام واجب است. جزو اوجب واجبات هم است، امام فرمود. لذا شناخت این انقلاب، شناخت آن هویتی که این انقلاب را نشان می دهد، حقیقت این انقلاب را به ما یاد می دهد. شناخت جرزو واجبات و ضرورت ها است، کسانی که در این ایام اهل خطبه و خطابه و سخنران هستند باید فکر کنند، معرفی بکنند، خصوصاً جوانانی که الآن ۳۹ سال از انقلاب می گذرد، جوانی دیگر نداریم، میان سال ها هم این انقلاب را ندیده اند. باید پیرمرد ها، کسانی که اهل مطالعه بودند نسبت به این نظام معرفی بکنند این نظام را به جامعه. ما همین امروز هم باید زیر این پرچم مدافع باشیم، حاضر باشیم جانمان را بدهیم، اعتبارمان را هزینه بکنیم برای این نظام. اگر نشناسیم این احساس ضرورت را نخواهیم کرد، مدافع خوبی از این نظام نخواهیم بود. لذا باید انقلاب و عوامل هویت ساز و امتیازدهنده ی آن را بشناسیم تا بتوانیم و بپذیریم که از او دفاع بکنیم. من به نظرم اگر هویت انقلاب را و آن ارمغان را بزرگترین ارمغان انقلاب را به خودمان و به جامعه ی مان بخواهیم تعریف بکنیم صرف نظر از پیشرفت هایی که وجود دارد. در هر حال کسانی که دست اندر کار مسائل اقتصادی و غیر اقتصادی هستند پیشرفت های انقلاب را بیان خواهند کرد و ضرورت هم بیان شود. ما قبل از انقلاب چه بودیم، بعد از انقلاب چه شدیم. اما آن چیزی که مشخصه ی این انقلاب است و امتیاز می دهد این نظام را حتی به نظام های جهانی که ما احساس می کنیم و غرور داریم که یک چنین نظامی مرهون خون شهدا و امام بود و امام این را به ما ارمغان داد، شاید بتوانیم بگوییم در سه شعار معروف آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی است. این سه نعمت، سه نعمتی است که هویت انقلاب ما را به ما نشان می دهد. انقلاب این بود، ما دنبال این بودیم، ما استبداد را نمی خواستیم، ما زیر بار اسارت کسی نمی خواستیم باشیم. اینجا است که خیلی اهمیت دارد، ممکن است اگر کسی تحت اسارت دوره ی شاهنشاهی زندگی می کرد، وضع زندگیش هم خوب بود، درآمدهای فراوانی هم داشت امروز ممکن است بگوید آقا ما آن روز وضع زندگیمان خیلی خوب بود. وضعیت آزادی ها هم خیلی بهتر از امروز بود. آزادی هایی که بعضاً می خواهند ولی آن چیزی که ما به عنوان یک ارمغان مهم برای خودمان تلقی می کنیم آزادی از اسارت است، اسارت یک مستبد. این خیلی اهمیت دارد، این مهم ترین نعمت است که انسان داشته باشد ولو با فقر و فلاکت زندگی کند، ولو با محرومیت. با حضرت موسی (س) از اسارت فرعون نجات پیدا کرده بودند، یک مقدار سختی پیدا کردند، یک مقدار جنگیدند، یک مقدار زندگی، حضرت موسی از خدا خواست حتی رزق آسمانی به آن ها داده می شد. این ها آمدند پیش حضرت موسی و گفتند یا موسی ما مدتی است از آن زندگی قدیممان دست کشیدیم، ما پیاز و عدس و زندگی قدیممان را از دست دادیم برای انقلاب شما، ما دیگر خسته شدیم از این غذاهایی که شما می دهیم، خسته شدیم از این جنگ ها و غزوه هایی که بر ما تحمیل کردی. خداوند فرمود:« أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِى هُوَ أَدْنَى بِالَّذِى هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُواْ مِصْرًا فَإِنَّ لَکُم مَّا سَأَلْتُمْ » چی را با چی می خواهید عوض کنید؟ حاضرید دوره ی فرعونی را باز برگردانند برای شما اما شما به پیاز و عدستان برسید. برگردید و بروید در شهر هر چیزی که بخواهید آنجا هست ولی ذلت بخواهید، اسارت بخواهید شما. این آزادگی و زیر بار اسارت مستبد نبودن مهمترین نعمتی بود که گیرمان آمد اما من احساس می کنم دو نعمت بزرگ داخل این جامعه وجود دارد که این نعمت در هیچ جای جهان ما نمی بینیم. نعمت اول رهبریت یک انسان عادل است، امروز رهبران جهان را بررسی بکنید، کشورهایی که ادعای تمدن می کنند، ببینید کیا دارند ادارشون می کنند، مدیریتشان دست کی هست، رهبرانشان کیا هستند، هر روز از فساد آن ها، از اخلاق آن ها، روش هایی که به یک انسان دلقک بیشتر شبیه است تا یک مدیر ما از رهبریت آن ها داریم و آن هایی که الآن ممتاز آن ها هستند، رأی گرفتند و مدیر یک کشوری شدند پیشرفته ترین کشور جهانی است اما حرف حساب خودش را نمی تواند بزند. این شده رهبر.. خوب شما افتخار نمی کنید در درون نظام شما رهبریت یک انسان عالم، اندیشمند و عادل، کسی که برای خود زندگی نمی خواهد، این بزرگترین نعمتی است که ما رهبریت این امت را به امام دادیم، به رهبریت امت دادیم. این ها بزرگترین نعمتی بود که خداوند به این نظام عنایت کرده که هیچ نظامی در جهان چنین رهبریتی ندارد. و نعمت دوم به نظر من از این نعمت و در حد این نعمت است نظام قانونگذاری این مملکت است که این قانون در همه ی جوامع دیگر قانون، قانونی است که ممتنی بر هوا و هوس انسان ها دارد انجام می گیرد. گاهی خلاف ها، جرم ها، گاهی گناه ها، گاهی ظلم بر مردم از درون مجلس ها بیرون می آید. آمریکا تمام این ظلم و ستم هایی که دارد بر جهان اعمال می شود از درون مجلس هایشان و با رأی ملتشان دارد انجام می گیرد. ولی ما مردم سالاری دینی را آوردیم و گفتیم آقا قانون باید قانون اسلامی و دینی باشد. شورای نگهبان به عنوان یک نعمتی در این نظام است که صافی شده است برای اینکه هیچ قانونی . هیچ نوع مقرراتی غیر اسلامی در جامعه وجود نداشته باشد. ما رأی مردم را، فکر و قانون مردم را، مدیریت بر این جامعه را ، صرفاً منشأش را ملت نمی دانیم، مدیریتش باید در مهندسی و در دایره ی تفکر الهی باشد، باید خدا بپذیرد این قانون را، باید خدا بپذیرد مدیریت این انسان را. مدیریت غیر عادل، مدیریت انسان گنه کار، مدیریت انسان خائن از نظر  اسلامی مردود است. عدالتش شرط است. برای یک امام جماعت این قدر شرط کردند، برای یک قاضی عدالت شرط کردند. یقین برای یک مسئولی که در جمهوری اسلامی می خواهد مسئولیت به عهده بگیرد عدالت جزو شرایط اولیه است. این نعمت بزرگی است که در نظام اسلامی نسیب ما شده است. این ها است که من احساس می کنم در راستای بیان نعمت های این نظام و افتخارات این نظام سخن می گویند در این موضوعات سخن بگویند. حادثه ی  و فاجعه ی پلاسکو بر خانواده ی آن انسان های فداکار، ایثارگر که در حقیقت جهانی در برابر عظمت آن ها وادار به تعظیم کرد به خانواده های آن ها تسلیت عرض می کنیم. من در راستای عبرت گیری از این حادثه عرض می کنم به همه ی مسئولینمان عرض می کنم ما اینجا دو تا نکته اینجا واقعاً مقفول است و مورد توجه نیست و باید بیشتر عنایت بشود. چرا ما در ساخت و سازهایمان، در بناهایمان، در محصولاتمان، در خدماتمان استاندارد ها را رعایت نمی کنیم. چرا شرایط استحکام یک کار ملاحظه نمی کنیم. این قدر دین ما و اسلام ما در بر استحکام، استحکام یک محصول تأکید می کند. متأسفانه ما علی رغم اینکه پیشرفت خوبی داریم در ساخت و ساز، در ساختمان، در مهندسی، در مهندسی خودرو، خودرو سازی، در پزشکی و خدمات پزشکی چقدر ما پیشرفت داریم، افتخار داریم می کنیم نسبت به جهان. اما همین نقطه ضعف عدم استحکام در کار متأسفانه نقطه ی ضعفی و نقطه ی سؤالی روی مسئله قرار داده است. زیادی از این مهندسین ما بعضاً به ما بیان می کنند این نوع بناهایی که ما داریم می سازیم در برابر حوادثی که انجام می گیرد هیچ نوع استحکامی ندارند. چرا ما باید بساز بفروش بسازیم؟ چرا این مشکلات؟ این ها نیاز به دقت دارد. محصولاتمان اگر واقعاً این کشته هایی که ناشی از این بحث خودرو در جامعه است ما ملاحظه بکنیم و دقت بکنیم هر روزمان باید روز عزا باشد. ده ها نفر کشته می شوند، صدها نفر کشته می شوند. مال عدم استحکام است، مال عدم دقت در محصولاتمان است. کشورهای پیشرفته معمولاً برای خوش نامی خودشان روی محصولاتشان و کیفیت محصولاتشان و استحکامش چقدر عنایت دارند. کار می کنند. در جامعه واقعاً باید کسانی که مسئول این مسائل هستند، نظام مهندسی است، دیگران، پیمانکارهای ما واقعاً این عنایت را داشته باشند که رعایت بکنند استاندارد ها را. حتی در مسئله ی خدماتی که ما در جامعه می بینیم، پزشکی ما واقعاً افتخارآمیز است در جامعه ولی چرا باید در جامعه باید احساس بکنیم در بیمارستان های ما کیفیت رعایت نمی کنند و گاهی عدم رعایت کیفیت موجب از بین رفتن یک انسان می شود، جان مردم در خطر می افتد. خوب دیگر، در هر حال نه تنها پزشک خوب و ماهر کفایت می کند بلکه اموری که در کنارش است، از آن پرستار، از آن پشتیبانی که باید انجام بگیرد و وسایل و تجهیزات نقص داشته باشیم فاجعه درست می کند ، تا چه برسد که جابه جا بخواهد کسی عمل بکند. این ها واقعاً نقطه ی ضعفی است در جهت کیفیت کار و خدماتی که تو جامعه می بینیم و این فرهنگ غلطی که امروز در جامعه ی ما وجود دارد که دقت نمی کنیم ایتحکام کاریمان ضعیف است. و نکته ی دوم مسئله ی ایمنی است. واقعاً باید کسانی که مسئول رعایت ایمنی در جامعه هستند نگاه بکنند، جامعه نیاز دارد که استانداردهای ایمنی را ما در ساختمان ها  و در همه جا رعایت بکنیم، نباید سازمان های نظارتی ما به خاطر ملاحظاتشان، ملاحظات شخصی و گروهیشان یا هر نوع ملاحظات دیگر چشم پوشی بکنند از آن ملاحظات ایمنی. مقام معظم رهبری بعضاً من مشاهده کرده ام فرماندهی کل قوا دارند تو مجموعه های نظامی یک مجموعه را احساس می کند خطا یک شلیکی انجام گرفته. بلافاصله دستور دادند نه تنها آن کسی که مستقیم آن اشتباه کار را انجام داده اخراجش کنند بلکه مسئول مستقیم و مدیر کل آن مجموعه را باید اخراج کنند و این کار انجام گرفته. آقا نسبت به مسئله ی ایمنی و مقام معظم رهبری در مسئله ی ایمنی خیلی اهتمام دارند. اینجا است که باید مسئولین کشور ما  مسئله ی ایمنی را و رعایت ایمنی را بیشتر مورد توجه قرار بدهند. ان شاءالله خداوند به ما توفیق بدهد در ساختن یک نظام مرضی رضای خدا و امام زمان بیش از پیش کوشا باشیم.

 

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.