نمازجمعه ۱۱ دی ماه ۹۴
خطبه اول
در خطبه ی اول بنا بر این گذاشته ایم که از راه خدا سخن بگوییم. سبک زندگی اسلامی و زندگی بر مدار منظومه ی دین. امام صادق (علیه السلام) فرمودند ویژگی های یک انسان مسلمان آگاه و مؤمن دارای شاخص هایی است که اگر آن شاخص ها مراعات کند قطعاَ در زندگی موفق خواهد شد «انا نحب من شیعتنا من کان عاقلا،فهما، فقیها، حلیما، مداریا، صبورا، صدوقا،» فرمودند ما دوست داریم که انسان های مسلمان و مؤمن این چنین باشند ، عاقل ، زندگیشان بر اساس عقل و تعقل طراحی شود ، فهم باشند و قدرت بالای درک داشته باشند ، فقیها ، دین شناس باشند و دین خدا را بشناسند ، حلیما ، در زندگی بردبار باشند، مداریا، اهل مدارا باشند، صبورا، صبر و شکیبایی داشته باشند و صدوقا و اهل راستی و درستی باشند که در این خطبه پیرامون صداقن اندکی سخن می گوییم. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» ای مؤمنان تقوای خدا پیشه کنید و با اهل راستی و درستی همراه باشید. سه ویژگی برای انسان هایی که ارزش خطاب خدا را دارند و خداوند با آن ها این چنین سخن می گوید این آیه بیان می کند. ۱- اهل ایمان باشید ، یا ایها الذین امنوا، زندگی خودتان را بر اساس دین و اعتقاد دینی و در مسیر دین طراحی و مدیریت کنید. ۲- در رفتار گناه نکنید، در عرصه ی اقتصاد زندگی، اقتصاد حلال داشته یاشید، در عرصه ی سیاست در مسیر حلال باشید، در عرصه ی خانه و خانواده طوری زندگی کنید که همه چیز دارای موازین اسلامی باشند، گناه نکنید، اتقوا الله و در همراهی با دیگران از همسر گرفته ، اقوام ، دوست، رفیق ، شخصیت های سیاسی و فرهنگی مواظب باشید با اهل صداقت همراهی کنید،کونوا مع الصادقی، نکند خدایی ناکرده با ایمان باشید، با تقوا باشید اما در مسیر صدق نباشید. گاهی مؤمنان این گونه بودند، اهل ایمان بودند، گناه نمی کردند اما در زندگی دچارهمراهی با فردی شدند که آن فرد ایمان و تقوا را از آن ها گرفت، همسری بد انتخاب کردند یا مبتلا به فرزند بدی شدند یا همراه دوست نا بابی شدند یا مبتلا شدند به فردی که آن ها را به سمت انحراف وانحطاط و ابتذال هدایت کرد، تمام زندگیشان از بین رفت. در زندگی اجتماعی روزمره شما ملاحظه می کنید گاهی انسان از در صداقت به یک نفر کمک می خواهد بکند، یاری بکند، آن فرد صداقت را به جا نمی آورد ، آن فرد ضامن کسی می شود، خانه اش را گرو می گذارد که مشکل این دوستش بر طرف شود اما او مشکل اقتصادیش که حل شد دیگر نمی رود آن وام ها را بدهد و این بزرگوار که آمده زندگی خود را در ضمانت و رهن کار او گذاشته دچار مشکل می شود، زندگی این بنده خدا دچار آسیب های جدی می شود. یا فردی آشنا است، دوست است اما فکری درست ندارد، این فکر نا درست را تعمیم می دهد به این دوست ، آن دوست هم با طناب این شخص در درون این چاه می افتند لذا می فرماید: یا ایها الذین امنوا، آن رکن اول را دارید، دو رکن دیگر را به زندگی خود اضافه کنید ۱- اتقوا الله، گناه نکنید، بشناسید چه چیزی گناه است و چه چیزی گناه نیست، از گرد گناه خود را کنار بکشید و زندگی خود را در مدار دین قرار دهید و سوم ایمان اول و تقوا دوم و آن رکن سوم،« کونوا مع الصادقین» با اهل صداقت، پاکی، درستکاری،یک رنگی، همراه شوید. صداقت دارای ابعاد مختلفی است.۱- صداقت خانوادگی-۲- صداقت اجتماعی-۳- صداقت کاری-۴- صداقت دینی. صداقت خانوادگی یعنی شوهر با همسرش که دارد تمام زندگی خود را فدای او و بچه ها می کند این شوهر از در صداقت با این همسر باشد ، احترام بگذارد ، یک رنگ باشد و این طور نباشد بیرون خانه آروم باشد و درون خانه آشوب بکند، اهل مخفی کاری باشد، یکرنگ و یکدل باشند، این ها همسر هستند یعنی دو جان هستند، دو پیکر هستند جدا از هم ولی دارای یک اندیشه هستند لذا به آن ها گفته می شود همسر، دو شخص هستند که این قدر باید با هم صداقت داشته باشند که گویا یکی هستند، همسرند، این پدر و مادر با بچه ها باید صداقت داشته باشد، تمام وجودشان بچه ها باشد، بچه ها تمام زندگیشان بر مدار احترام و عزت پدر و مادر باشد و نگویند این ها نسل های گذشته هستند و اگر گفتید بچه های شما هم به شما می گویند شما نسل های گذشته هستید، پدر و مادر واسطه ی فیض آفرینش وجود انسان هستند، باید احترام کرد، خداوند بعد از عبادت خودش احسان به پدر و مادر را مهم می شمارد، بچه ها باید با این صداقت نسبت به والدین باشند. صداقت فرزندان و پدر و مادر نه تنها احترام گذاری و حرف شنوی است بلکه این گونه است که باید جوام محبت پدر و مادر در این زندگی سخت، در این فراز و نشیب های سخت زندگی با یک زندگی بسیار صحیح و سالم و بدور از ابتذال و انحراف و انحطاط برای خودشان ایجاد بکنند، خدایی نکرده گرد مواد مخدر، فساد اخلاقی نروند، اهل تحقیق و تحصیل باشند و شخصیت خود را بالا ببرند، این مهم ترین صداقت فرزند به پدر و مادر است، این جواب مثبت و صحیح است به این زندگی.صداقت نسبت به خویشان ، برادر با برادر، خواهر با خواهر، برادران و خواهران نسبت به هم ، اقوام و خویشان یک فضای پر از صداقت ، یکرنگی،همدلی و دست هم گرفتن نه پای هم این خیلی کمک می کند . این صداقت خانوادگی موجب می شود که این قضای خانواده پر از آرامش ، صفا ، محبت، یکی که مشکل پیدا کرد همه به کمک او بیایند، دیگران هم که مشکل پیدا کردند آن فرد هم به کمک او می آید و این می شود صداقت خانوادگی. صداقت اجتماعی،همسایه ، محل، محیط عمومی، انسان از در راستی و درستی با آن ها باشد، احترام بگذارد، تکریم کند، خدایی نکرده اهل این نباشد که از دیگران سوءاستفاده بکندو همه را به سود خود مصادره بکند و بگوید همه برای من، من هم برای هیچ کس، نه احترام بکند همه را. در مسائل اقتصادی از در صداقت بیاید، یک جنس بد دارد بگوید این جنس بد است، خانه اش مشکل دارد ، بگوید این مشکل را دارد، ماشینش میخواهد بفروشد بگوید که این مشکل را دارد. ثاف، صادق ، پاک و در یک فضای پر از این عنایت به عرصه ی صداقت. در حوزه کاری صداقت داشته باشد یعنی وقتی مردم به او مراجعه می کنند راستگو و درستکار باشند، احترام بگذارد، کار مردم را راه بی اندازد، از آن سو اگرمشکلی است نمی تواند کار مردم را راه بی اندازد مشکل قانونی دارد، آن فردی هم که مراجعه کرده و از او خلاف قانون نخواهد و در یک فضای تعاملی مثبت و احترام آمیزبا صداقت و درستکاری زندگی کردن.لذا خاتم الانبیا محمد مصطفی (ص) می فرمایند: « علیکم بالصدق فانه باب من ابواب الجنه» ای مردم راستگو و درستکار باشید که این راستی و درستی دری از درهای بهشت است.می فرمایند:« الصِّدقُ یُنجِیکَ و إن خِفتَهُ» صدق باعث نجات شما است هر چند انسان می ترسد نکند ازدر صداقت بیرون بیاید ضرر دنیایی بکند، مثلا اگر یک شیئی را می خواهد بفروشد مشتری از او می پرسد مشکلی ندارد، می گوید اگر من راست بگویم زندگی اقتصادیم لطمه می خورد، پیامبر می گوید نکند این گونه باشید، الصِّدقُ یُنجِیکَ و إن خِفتَهُ، صدق مایه ی نجات شما است هر چند می ترسی دنیای شما به خطر بی افتد، همین صدق شما را نجات می دهد چون اگر از در عدم صداقت ورود پیدا بکنب، این فرد و مشتری جنس شما را می خرد و می برد، بعد کشف می شود چه مشکلی دارد، آبروی شما می رود و می آید دباره پس می دهد، مراجعه به حوزه ی قضایی می کند غیر از گناه الهی که دارد و آن قضاوت اخروی.« الکذب یردیک» کذب ، دروغ، خیانت تو را از بین می برد هر چند شما فکر می کنید آن کذب شما را حفظ می کند، شما را در امان می دارد، می گوید این کار را نکن،اگر مسئله ای است، جنس بد است، کار نمی توانی کنی، اشتباه کردی صاف بیایید و بیان کنید. فکر می کنید کذب شما را در امان نگه می دارد نه صدق شما را در امان می دارد. در رابطه با صداقت یکی از امور مهم صداقت دوستان صدیق و خوب است. ما با چه کسی دوست باشیم، فرزندان ما با چه کسی دوست باشند، امام صادق نشانه های دوستان خوب و یکرنگ بیان می کند . می فرمایند شما فکر نکنید هر دوستی دوست است، هر شخصی از در صداقت با شما بیرون می آید، نه ، افرادی می توانند دوست شما باشند که دارای ویژگی های زیر باشند. دوستی دوست خوب است که ظاهر و باطنش ، آشکار و نهانش یکرنگ باشد ، این طور نباشد که ظاهر تمجید و تعریف می کند، باطن برای شما حرف نادرست می زند، ظاهر و باطنش یکی باشد-۲- این فرد ملاحظه کند، بزرگی شما را بزرگی خودش بپندارد و مشکل شما را مشکل خود بپندارد و این طور نباشد که موفقیت شما را موفقیت خود نداند و علیه شما شود. ناراحتی شما را ناراحتی خود نپندارد و نیاید رفع گرفتاری شما کند -۳- این طور نباشد که وقتی که ندارد، پول و مقامی ندارد دوست شما است، همین که مقامی به او دادند و دستش به دهانش رسد دیگر دوستان سابقش را فراموش کنند، این ها دوست خوب نیستند، دوست خوب کسی است که در هر حال با صداقت با انسان رفتار می کند.آن زمانی که پول نداشت جاش کنار ما بود و احوال پرسی و همراهی و این ها، حالا که دستش به دهانش رسید و خدا به او کمی پول دارد آقا خدا حافظ ما رفتیم. برود و با آن پولدارها رفاقت کند و رفقاش را فراموش کند. یک پستی به او دادند که به طور مثال ده ماه دیگر از او می گیرند، چون پست ها این طور است، هر کس روی صندلی نشست به عنوان رئیس، صدها رئیس روی آن نشسته و همه رفتند، بعضی ها مردند ، بعضی ها عزلشان کردند و بعضی ها تغییرشان دادند، حالا این نفر نشسته این نفر هم قطعاَ همین طور خواهد شد، این صندلی ها برای کسی ماندگار نیست و اگر ماندگار بود برای پیامبران ماندگار بود، تا یک پسیتی به آن ها دادند دیگر کسی را نمی شناسند. تا دیگر جاشون کنار ما بود ، حالا می خواهیم برویم و به ایشان تبریک بگوییم، می گوید باید نوبت بگیری، ما دیگر با شما نیستیم ، ما با افراد بزرگتری هستیم، شما بروید با هم قد های خود بنشینید. نه ، کسی که همچین فکری کرد بداند قدش خیلی پایین است، علی بن ابی طالب در زمان خلافتش با فقرای خرابه نشین می نشست، دوست خوب کسی است که مال و منسب او را تغییر ندهد و دگرگونش نکند و چهارمین ویژگی دوست خوب این استکه انسان که گرفتار شد، انسان که نیاز پیدا کرد و زندگی او چالش پیدا کرد دوست خوب کسی است اگر توانایی داره مشکل بر طرف کند این طور نباشد که منع کند و کمک نکند، دوست خوب کسی است که اگر دوستش دچار چالش و مشکل شد بدون آنکه او بگوید بیاید و کمک کند و پنجمین ویژگی انسان صدیق و دوست خوب این است که و قتی که انسان ناراحت است، مریض است ، ناراحت است و مشکلات دارد آن جا دیگرایشان پیدایشان نشود. در زمان خوشی باشد و در زمان ناخوشی دیگر پیدایشان نشود. این بر مبنای صداقت زندگی نیست. با برادش تا آن زمانی که برادرش زندگی خوشی دارد باشد و آن زمانی که برادرش دچار مشکل شد بگوید ما دیگر نیستیم و تنهایش بگذارد، خواهرش این طور ، پدر و مادر، رفقا ، همکارا، این ها ما باید خیلی دقت کنیم. این فرهنگ اسلامی است، فرهنگ اسلامی یعنی احترام گذاری به همه بدون توقع و دیگران هم به این شخصی که این طور احترام می گذارد و در خدمت است همه به او خدمت کنند .
خطبه ی دوم
در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن می گوییم. مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای در دیدار با مهمانان کنفرانس اسلامی، علمای شیعه و سنی و برخی از کارگزاران نظام مطالب بسیار مهم و راهبردی بیان کردند که بنده به برخی از آن مطالب اشاره ی تحلیلی می کنم. فرمودند با ظهور اسلام و بعثت خاتم الانبیا محمد مصطفی (ص) روح زندگی و معنویت به جامعه ای که دچار جاهلیت شده بود دمیده شد، دنیای مرده و آفت زده ی جاهلیت که انسان ها را دچار روزمرگی کرده بود، زندگی را احیا کرد. الآن هم ما دچار جاهلیت مدرن شده ایم. اگر شما ملاحظه کنید در قبل از اسلام، جاهلیت قبل از اسلام، فساد، فحشا، زنده بگورکردن دختران، انحراف،نحطاط، ظلم تمام شبه جزیره ی عرب گرفته بود بدون اینکه تکنولوژی وجود داشته باشد، عصر فضا باشد، عصرتکنولوژی ارتباطات و اطلاعات باشد، سیستم های نوین الکترونیکی باشد اما الآن این ها وجود دارد، ابزار تکنولوژی مدرن وجود دارد اما اگر نگاه کنید همان جا اعمال جاهلی زمان سابق الآن هم به شکل دیگری وجود دارد. ابتذال تمام دنیا را گرفته، ظلم تمام دنیا را گرفته، الآن نه تنها دختران را زندهبگور می کنند ، مثلا در بوسنی و هرزگوین ، در برخی از نقاط که شما در تاریخ دیدید نه مرد و زن را دارند نابود می کنند، گروه های تکفیری درست کردند، رژیم اشغالگر قدس درست کردند، جنایات می کنند در منا، در آمریکای لاتین، در اروپا، زن و مرد را دارند نابود می کنند، نه تنها جسم ها را از بین می برند دارند فکرها را از بین می برند، تهاجم فرهنگی یعنی فکرها را می رانند و تابع خود کرده اند اما به اسم آزادی و لیبرالیسم و دمکراسی و مدرنیته و زندگی نوین همراه با پیشرفت تکنولوژی اما مرگ انسانیت که در جاهلیت بود الآن هم وجود دارد. تکنولوژی را پیشرفت دادند اما از آن طرف آزادی را از انسان گرفتند، معنویت را از انسان گرفتند. حضرت می فرمایند وظیفه ی علما، روشن ضمیران، روشن فکران این است که دوباره اسلام ناب محمدی (ص) احیا شود. تمدن نوین اسلامی احیا شود. فرمودند من از سیاستمداران جهان اسلام ناامیدیم، امید ما به علما و روشن فکران واقعی جهان اسلام است. فرمودند تمدن اسلامی به معنای تجاوز به کشورها و تحمیل فرهنگ اسلامی به دیگران نیست، تمدن اسلامی یعنی نشان دادن آموزه های اسلامی در جهت کرامت انسان، زندگی بر اساس معنویت و عدالت، به خلاف اروپایی ها که تمدن خودشان با تجاوز سخت، حمله ی نظامی و تهاجم نرم، این تهاجم فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی این امور طراحی می کنند. فرمودند یکی از ابزار غرب برای عدم تحقق تمدن اسلامی ایجاد تفرقه بین مسلمین و درگیری داخلی در جهان اسلام است و این کار را از قبل، از دیرباز در دستور کار داشته اند، این ها به دنبال این بودند که خود خرج نشوند، خود وارد صحنه نشوند، کشته ندهند، خرج نکنند بلکه تفرقه بین مسلمین ایجاد کنند که مسلمین همدیگر را بکشند و آن ها نگاه کنند و به آمال و آرزوهای خود برسند. فرمودند که این تفرقه کار خطرناکی است و مواظب باشید تفرقه کاره دشمن است. ایشان شدیداَ انتقاد کردند از سکوت جهان اسلام از حمله وحشیانه ارتش نیجریه به مسجد، به خانه ی عالمی که این انسان به دنبال رهایی مردم نیجریه از فقر و فلاکت استعمال جنایت شد، جهان اسلام سکوت کرده، این همه به عراق و سوریه حمله می شود ، کشورهای اسلامی ساکت هستند، حتی بعضی از این کشورها نیرو می فرستند. این همه جنایت می شود، مگر این ها مسلم نیستند، مگه این ها فریاد نمی زنند یا للمسلمین، مگر پیامبر نگفت که اگر کسی صدای وااسلاما را بشنود و کمک نکند به مسلمین لیس بمسلم پس چرا شما این طور هستید لذا انتقاد شدید در این عرصه داشتند. شورای نگهبان میزان، معیار و مرجع اساسی در انتخابات گوناگون در ایران است، به همین خاطر حفظ حریم شورای نگهبان به عنوان فصل الخطاب در این امور بر همه ی کاندیدا ها ، حامیان آن ها، مطبوعات واجب است، اگر این گونه نباشد شما بدانید مشکل خواهیم داشت. وظیفه ی شورای نگهبان هم تنها این نیست که بنشیند و نگاه بکند، نه، از ابتدای عرصه ی انتخابات که ثبت نام است تا انتها شورای نگهبان باید حضور داشته باشد در عرصه ی نظارت و حوزه ی اجرا دقیق مطالبرا زیر نظر بگیرد. تخریب شورای نگهبان یعنی تخریب انتخابات، تخریب چهره های محترم وبزرگوار شورای نگهبان یعنی آغاز یک حرکت انحرافی. باید همگان منقاد قانون بود در عرصه ی انتخابات. پیروزی مردم عراق بر داعش در الرمادی آغازی است برای ان شاءالله آزادی تمام مناطق تحت سیطره ی داعش و ان شاءالله بزودی نابودی همه ی آن ها در سرزمین های اسلامی مشاهده خواهیم کرد. تشکر و قدردانی می کنم ازمردم استان ولایتمدار استان بوشهردر حضور حماسی آن ها در مراسم نه دی امسال که الحمدلله با حضور خود ثابت کردند که پر بصیرت، آگاه هستند، آن عظمت تاریخی خود را حفظ کردند، ولایتمدارند و بر پیمان با ولایت و مقام معظم رهبری محکم ایستاده اند.