نمازجمعه ۱۵ آبان ماه ۹۴

خطبه اول

برادران و خواهران، بازار اسلامی آن طور که ما در روایات استفاده می کنیم یک نوع قداست دارد. یکنوع ارزش دارد ، ارزش معنوی دارد. عنوان « سوق المسلمین » بازار مسلمان ها . این موضوعی است حتی در مباحث فقهی به آن خیلی عنایت شده است. بازار مسلمان ها عنایتی در روایات به آن شده است که معیار برای خیلی از چیزها است. اگر شما خارج از کشورها بروید در بازار کفر خیلی از چیزها را شما نمی توانید تهیه کنید. شما چیزهایی که باید شرایط حلال و حرام را داشته باشند نمی توانید آنجا به آن اعتماد بکنید. آیا معاملاتشان درست است. آیا این گوشتی که در معرض فروش قرار دادند ایا ذبح شرعی شده است یا نشده است. آیا این ملکی که در حال فروش است آیا مال خودش است یا دزدی است. هزاری سؤال وجود دارد داخل بازار که آیا این کالاهایی که در معرض دید قرار می گیرند آیا شرعیت دارند. حلال و حرام برآنها  تطبیق می کند یا نمی کند. اما ما طبق قائده ای که داریم به خواطر ارزش مسلمانان سوق مسلمین و بازار مسلمان ها معیار خیلی چیزهای حلال است. گفتند اگر شک می کنی که آیا این ذبیحه حلال است یا حرام. درست بسم الله گفتند روی آن یا نگفتند. آقا بازار مسلمان ها است. وقتی که بازار مسلمان ها است بگو حلال است. اگر شما شک می کنی این کالا این از راه صحیح بدستش آمده یا غصب کرده. مگه ازدست مسلمان نگرفتی .بله بازار مسلمان ها است. احترام دارد. به احترام بازار مسلمان ها خیلی چیزها حلال می شود که در بازار های دیگر این مقدار ارزش ندارد. لذا بازار در معارف دینی ما عنایت خاصی به بازار اسلامی وجود دارد . اما این بازار باید شرایطی داشته باشد. اگر آن شرایط در این بازار تحقق پیدا نکند.بازار مسلمان ها جهتش برود به بازار کفر ، شکل انها را بگیرد و مسائل شرعی رعایت نمی کنند. اکثراَ بسم الله نمی گویند روی ذبیح هاشون. قصابی های ما معیار های دینی فرضاَ اگر بدانیم اکثراَ رعایت نمی کنند. آن وقت بازار اسلامی نخواهد شد. شما هم به راحتی نمی توانید بگید آقا من این رو از بازار مسلمان ها این مرغ ، گوسفند ، این گوشت را گرفتم. معلوم نیست حرام شده یا حلال شده باشد . لذا چون که معیار ما هنگامی که وارد بازار می شویم .میگوییم این بازار اسلامی است. می خواهد مسلمان سنی باشد یا شیعه باشد و مبنای دین بر آن حاکم است.معارف دین را این ها ملتزم اند. این ها ظواهر دینی را رعایت می کنند. لذا شما هر چیزی را شک می کنید که آیا حلال است یا حرام. میگویید آقا بازار مسلملن ها است هلیتش برای شما تصمیم می شود . این نشان دهنده ی یک نوع ارزش گذاری است که دین ما ، اسلام ما نسبت به بازار رعایت کرده است. از طرفی دیگرمبانی دینی ما تأکید کرده است و این خیلی عجیب است. این تأکید اختصاص به افراد هم ندارد. همه را می گیرد. همه ی انسان ها تءکید کرده که باید بازاری باشید. شایدم برای شما تعجب باشد که این چه تأبیری است که من کرده ام. این چه سخنی بود. خود پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معتقد بودند که باید کسب و کار داشته باشند. پیغمبر بعضی وقت ها می شد گوسفندی ، چیزی تهیه می کردند می دادند به مردم. می گفت بروید و برای من بفروشید . و با خرید و فروش این گوسفند گاهی سودی بدست می آمد. ما الآن یک روایت داریم از پیغمبر در فقه که این روایت خیلی محل بحث قرار گرفته است. روایت ارقه ی وارقی  گوسفندی به پیغمبر داده او رفته و فروخته تبدیلش کرده به دو تا گوسفند آورده تحویل پیغمبر داده است.می گوید : « بارک الله فی صفقه یمینک » آفرین چقدر خوب کار کردی. من یک سرمایه کوچک به تو دادم ، دو برابرش کردی و آوردی. و لذا خود ائمه (علیه السلام) کارهای سرمایه گذاری ، کسب  می گفتند بروید انجام دهید. و تعبیر روایات زیادی داریم که در آن روایات تأکید کرده اگر کسی کسب را رها بکند . تو معاملات نباشد. این عقلش ناقص می شود. تجارت زیادت عقل است. ترک تجارت موجب نقص عقل می شود. انسان باید برود داخل کسب و کار. عرض کردم این که تحریک کردند ، ترغیب کردند ائمه (علیه السلام) اختصاص ندارد حتی به افراد خاص بلکه خودشان هم به اعتبار اینکه این امر ثواب دارد ، مستحب است. می رفتند. امام یکی از آقایونی که اهل تجارت بود مدتی از سنش گذشته بود ، عمری کرده بود. بازنشست از کار و تجارت شده بود نگاش کرد گفت چرا تجارت را ول کردی. ضعیف شدی یا نه . گفت من به اندازه ی کافی پول داشتم احساس کردم دیگه باید از زندگی خودم به زندگی معنویم برسم . به اندازه ای که تا آخر عمر پول داشته باشم ذخیره کرده ام. امام فرمود : نه شما مسئله تجارت این نیست که پول توش در بیاد. شما باید بری بساطت را باز بکنی و در بساطت بنشینی. خود همین ثواب دارد. فرمود چه مقدار. گفت : همین که شما بساطت رو باز بکن و تمیز بکن ، بنشین. موقع نماز هم تعطیل بکن و برو. کسی امد ، آمد کسی هم نیامد ، نیامد. همین مقدار شما آن چیزی که بر تو لازم است انجام داده ایی. و همین ضرورت دارد. ائمه (ع) تأکید داشتند که باید شما کار بکنید. تعبیر این نوع کار و کسب در بازار را می بینیم آقا امام صادق (ع) فرمود : « یا عبد الله احفظ عزک » به طرفش عبد الله بوده . عظتت را حفظ بکن. جواب داد که : « جعلت عزی جعلت فداک » من به فدای تو باشم . این عزتت حفظ کن این عزت یعنی چه. فرمود :« غدوک الی سوقک» تو باید هر روز بری بازار. عزتت تو بازار است. «و اکرامک نفسک» ارزش برای خودت قائل باش . در خانه چرا نشسته ایی. برو داخل بازار بنشین. خدا رزق و روزی تو را خواهد رساند شما اقدام بکن ، قدمی بردار خداوند هم می رساند. حالا چیز جالب تر از این که می خواهم خدمتتون عرض بکنم.حالا این ها مقدمه بعضی از عرایضم هست اگر وقت اجازه بدهد متالب دیگری را تقدیم کنم. تو روایات نکته بالا تر از این. گفته اگر بتوانید بروید کار بکنید. کار کردن حتی کار یدی. کی گفته مستحب است. این روایت را خوب دقت کنید . آقا امیرالمؤمنین علی (ع) است . می فرماید : که خداوند وحی کرد به حضرت داوود (ع) . به داوود گفت : « انک نعم العبد» داوود تو بهترین بنده ی من هستی اما یک اشکال داری.« لَوْلا اَنَّکَ تَاْکُلُ مِنْ بَیْتِ الْمالِ » اگر نبود که تو از بیت المال ارتزاق می کنی تو بهترین بنده ی من بودی. ولی تنها این نفس داری که زندگیت از تو بیت المال داره تأمین می شود.حضرت داوود چهل روز گریه می کرد برای اینکه خداوند یک توبیخی برای آن صادر کرده که چرا داری از بیت المال داری ارتزاق می کنی.« فاوح الله اللحدید » خداوند وحی کرد ، الهام کرد به آهن که «ان لن لعبدی داوود » نرم شو برای بنده ی من داوود. داوود وقتی که توانست با دستش آهن را نرم کند. شروع کرد زره سازی لذا « فکان یعمل فی کل یوم درعا » هر روز مینشست و یک زره می ساخت و با آن زره زندگی خود را اداره می کرد. حکومت داشت . حاکم جامعه آن روز خودش بود. حضرت سلیمان که در ملک خودش می گفت : بعد از من کسی این ملک و ملکوت را نخواهد داشت اما خداوند گفت کاش از بیت المال استفاده نمی کردی و یک کار جور می کردی و با آن انتزاق می کردی. لذا شروع کرد برای خودش زره بافی .حضرت سلیمان نیز در موردش گفته شده او نیز با دست خودش می بافت. و با بافندگی زندگی خودش را تأمین میکرد تا اینکه متکی به بیت المال نباشد. اینها همه نشانه ی این است که اسلام بر روی بازار و کار و کار کردن تأکید دارد. استثنا هم برای کسی قائل نیستهمه باید تو این سمت و سو بروند. اما متأسفانه در جامعه ی ما که به گونه ای گاهی پیش می رود که کار کردن گاهی عیب می شود برای انسان . احساس می کند اگر کسی مسئولیت داشته باشد. مدیریت و ریاستی داشته باشد این اعتبار دارد درون جامعه .اما کسی که کار می کندو ثمره ی کارش را نشان می دهد به جامعه این از نظر مرتبه پایین تر از بقیه است .این خلاف آن چیزی است که ما در مبانی دینی می بینیم. لذا اینجاست که ائمه (علیه السلام ) تأکید داشتند.خوب دقت بفرمایید بازاری که ما ۵۰ تا۶۰ سال پیش داشتیم ، امروز دیگه ما آن بازار را نداریم . آن بازار با مبنای دین و قصد قربت معنا پیدا می کرد. امام گفته بود بخواطر خدا برو بنشین درون بساطت و دیگر طلب روزی را از خدا بکن. لذا با قصد قربت و بسم الله در روایت است انسان با وضو باید به سر کار برود.ثواب دارد انسان با وضو به سر کار برود و آنجا کارش را انجام بدهد. لذا در روایات تأکید شد کسانی که میخواهید کسب و کار کنید بازاریان محترم :« اَلْفِقْهُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ» اول بروید معاملات یاد بگیرید ، حرام و حلال الهی را بلد باشید، عقود را بلد باشید ، همین چیزی که امروز در بانکداری امروز بعنوان عقود مطرح می شود و یک مقدار هم با دست کاری درون عقود اسلامی ، می گویند عقود اسلامی . عقود واقعی آن چیزی که در مبنای دین وجود دارد آن زمان از درون بازار و بازاریان ما آشنا های با مبانی دینی وجود داشت. آن ها می دانستند سرمایه گذاری یعنی چه ، می دانستند بین  ، اجاره یعنی چه ، حلال و حرام در عقود را می دانستند. پیرمردهای بازار ، پیرمردهای متدین بودند. پیرمردهایی بودند که می شد دنبال آن ها نماز خواند، عدالت داشتند ، و چه زیبا بعضی های ان ها زاهدانه هم زندگی می کردند. من بعضی وقت ها این فیلم هایی که صدا و سیما از بازار نشان می دهد واقعاَ حسرت تاجران ۵۰ تا ۶۰ سال خودمان را می خورم که چطور کم شده اند و کمتر پیدا می کنیم از این دست انسان هایی که می گفت که : ماشین می خرید اما ماشین های خیلی دست پایین. بچه های او می گفتند این ها خراب می شوند ، شما بهتر از این هممی توانی بخری.می گفت : من پیش کسانی که کنارم زندگی می کنند خوشم نمی آید با ماشین بهتر زندگی بکنم. بت ماشین دیگری بخواهم تجملاتی باشم. بعضی ها حسرت خواهند خورد و من آه آن ها را نمی توانم تحمل کنم. یک انسانی که پول دارد و بهترین زندگی را بخواد برای او ترتیب بدهد ولی ملاحظه زندگی مردم را دارد.به این زهد می گویند. زهد اسلامی به آن می گویند. یعنی انسانی که می تواند در بهترین زندگی باشد اما رغبت و تقید به آن ندارد ، ملاحظات اخلاقی دارد ، ملاحظات دینی دارند. کجا هستند یک انسان کاسب کار حتی تاجر ماها که زهد را در تجارت خود اعمال می کنند. زیادی از مسایل فرهنگی قبل از انقلاب و در اوایل و همین الآن هم در زیادی از جاها تجار و سرمایه دارانی هستند که پولشون در راه فرهنگ دین و اعتقادات دین دارند هزینه می کنند. این ها هم در حلال و حرام مالشان دقت می کنند هم در هزینه کرد مالشان دقت دارند. لذا خیلی مسایل شرعی وجود دارد در معارف دینی که باید بازار رو این مسایل عنایت داشته باشد. لذا در باب مکاسب اگر کسی بخواهد مراجعه بفرماید در مبانی دینی ، میبینیم کسب ها ، مسایل مکروهات دارد ، مستحبات دارد ، محرماتی که در کسب وجود دارد به عنوان مکاسب محرمه مطرح می کند. این ها همه جزء شرایطی است که یک انسانی که می خواهد وارد کسب بشود برود این ها را یاد بگیرد و از راه حلال بدست بیاورد. لذا اقا امام موسی بن جعفر می فرمود : کسانی که به هر شکلی می خواهید پول در بیاورید انباشته کنید ، بدانید« إِنَّ الْحَرَامَ لَا یَنْمِی » حرام رشد نمی کند. « وَ إِنْ نَمَى لَا یُبَارَکُ لَهُ » اگر هم رشد بکند و زیاد کنی آن را برکت داخل آن نیست و بعد می فرماید :«  وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ » اگر همین پولی را که از راه حرام بدست آوردی بخواهی در راه خدا بدهی ، برای امام حسین خرج کنی ، پول بدهی در راه زیارت امام حسین ، مجلس امام حسین این ها هیچ کدام اجر و مزد ندارد. چون که این ها همه پول حرام است. از راه شرعی که بدست نیامده. لذا اجرت و مزد الهی هم درش مترتب نیست. اینجاست که ما باید تمام کسانی که در راه اقتصاد دینی ما ،من احساس می کنم اگر بازار ما اصلاح بشود ، بازاری که درش انفاق وجود دارد ، مهر و محبت وجود دارد ، به انسان ها به نگاه برادری نگاه بکنند یقین بدانند اصلاح جامعه در این خواهد بود، جوانان ما اصلاح می شوند ، اشتغال پیدا می کنند ف بازاری که تنها به منفعت خود را نمی بیند بلکه جامعه را متوجه است.هنگامی که ببیند جامعه در اضطراب مشکل گرفتار شده است هیچ گاه گران تر نخواهد کرد اموالش بلکه ملاحظه مردم را خواهد کرد. انسان هایی که اهل دین و دیانت و ترحم هستند این گونه کسب می کنند.

 

 

 

 

خطبه دوم

مناسبت های که من به اختصار یکی ، دو مورد از آن را خدمت شما عرض می کنم :

در این هفته ای که گذشت و در پیش داریم و موضوع روز ما هم است ، این ها را تقدیم حضور می کنم. فرمایشات مقام معظمرهبری در این هفته ای که کذشت در دو دیدارشون. یکی دیدار وزیر امور خارجه و سفیران بود و همچنین دیداری که با دانشجویان و دانش آموزان در ۱۳ آبان داشتند. مطالبی را فرمودند که این مطالب ریشه های دینی و علمی خاص خودش را دارد. انتظار است همه ی کسانی که در مسایل سیاسی جامعه می خواهند حضور داشته باشند ، می خواهند بصیرت داشته باشند ، بر همه لازم است اگر این لزوم را به معنای شرعی هم معنا نکنیم ف حد اقل لزوم عقلی ان را می دانیم. انسانی که می خواهد در مسیر حق در مسایل اجتماعی صحیح قدم بردارد لازم است که فرمایشات مقام معظم رهبری را یک دور مطالعه بکند ، ببیند ، آقا مسیر را دارد تعیین می کند. فصل الخطاب نه تنها به عنوان اینکه دارد استدلالی بحث می کند و عقل ما را دارد خطاب می کند و می گوید فکر بکنید بلکه به عنوان یک مرجع تقلید ، به عنوان یک مرجع سیاسی ، حکم را دارد بیان میکند ، یک حکم لازم الاتباع را دارد بیان می کند. آقا فرمودند : در سیاست خارجی ما یک اصول و ارزش های ثابت داریم ، این را به وزیر امور خارجه و سفیران گفتند ف این را بدانید، این اصول با رفتن یک دولت و آمدن یک دولت تغییر نمی کند، این اصول را ما از مبانی دین گرفته این ف از بزرگان دینی و امام گرفتیم ، از وصیت نامه امام گرفتیم ف از شهدا گرفتیم ، ما برای آن شهید داده ایم ، انقلاب ما بر این مبنا و اصول بوده است. اگر این اصول را از این انقلاب تفکیک و جدا کنیم ، انقلاب از محتوای خودش بیرون رفته ، دیگر انقلابی وجود ندارد. ما نسبت به سیاست خارجی خودمان و اصول سیاست خارجی ، سیاست خارجی ما یک سیاست انقلابی است. ما حمایت بی دریغمان از مستظعفان جهان هیچ گاه کم نمی گذاریم . معتقدیم که باید از مستظعفان حمایت کنیم. ما قادریم نسبت به استعمار در جامعه جهانی هیچ نوع اهمیتی قائل نباشیم. ما استعمار را ترد می کنیم. این جزو اصول ما است. ما نسبت به نفوذ اجانب در جامعه ی خودمان و از بین رفتن استقلالمون حساسیت داریم. در برابر آن قرار می گیریم.استقلال برای ما جنبه ی حیاتی دارد. نمی توانیم با استقلالمان معامله کنیم. اینجاست که اگر کسانی در سیاست خارجی دارند قدم بر می دارند باید این را بدانند ، درست است تاکتیک های و نقشه های اجرایی در معاملات ما با خارج ممکن است تغییر بکند. معامله بکنیم ، حرف بزنیم ، بنشینیم اما این نشستن ها ، این مزاکره کردن ها و تاکتیک ها نمی تواند اصول را به هم بزند یک دولت یک روش دیگری در دیپلماسی خارجی اعمال کرده ، این دولت یک روش دیگری دارد اما این روش ها نمی تواند آن مبانی اصیلی که ما بر آن مبنا انقلاب کرده ایم تغییر بدهد. این تغییر ممکن است الآن غربی ها خوش خیالی بکنند که با تغییر دولت ، سیاست های اصولی ما تغییر کرده است ، اما این ها خوش خیالی است. همه ی دولت ها باید در خدمت این اصول باشند ، ما نمی توانیم به اسم تاکتیک اصول را عوض بکنیم لذا این که می فرمایند ما مزاکره ی با آمریکا را ممنوع می کنیم دلیل دارد ، بی دلیل نیست ، هنگامی که مقام معظم رهبری احساس می کنند مزاکرات منشأ نفوذ ، زمینه سازی نفوذ است ، زمینه سازی استحاله است. این جا مزاکرات برای ما نافی اصول است و از بین برنده ی ارزش های ما است. منشأ این می شود که ارزش هایی که ما برای آن جان باختیم شهید دادیم این ها متزلزل بشوند . با بصیرتی که مقام معظم رهبری دارند و فرمایشاتی که در دیدار بعدی آن ها خدمتتان عرض می کنم لذا مقام معظم رهبری تأکید کردند سیاستمداران ما متوجه باشند درون محدوده های خاصی ممکن است ما با مستکبرین بنشینیم ، برای دفع ضرر آن ها ، برای این که به ما ضرر نزنند با آن ها بنشینیم ، حرف بزنیم اما این را بدانند که بیش از هر ارتباط برقرار کردن و نزدیک و قریب آن ها شدن ، این ها منشأ خطر هایی خواهد شد که ما نمی توانیم این خطر ها را پیش بینی کنیم . چنان که مسایلی که الآن هم پیش امده قابل تذکر است. آقا در دیدارشان با دانشجویان و دانش آموزان فرمودند : این را بدانید که ما اصل مبارزه با استکبار را یک اصل قوی در انقلاب خودمان می دانیم که نه تنها پشتوانه ی شرعی و دینی دارد و در آیات و روایات ما می توانیم مسایل را استفاده کنیم و سیره ی ائمه (علیه السلام ) ، سیره ی امام حسین (علیه السلام ) به ما یاد داده است که در برابر استکبار و تاغوت نباید تسلیم شویم و ذلت بپذیریم بلکه تجربه ی ۶۰ ساله ی انقلاب ما نیز همین را بیان می کند. کسانی که سنشان اقتضا می کند و در آن زمان بوده اند الآن سن بالای ۷۰ سال دارند اما کسانی که تاریخ انقلاب ما را خوانده اند و ۶۰ سال پیش را تا الآن و قبل از آن مشروطه را مطالعه کرده اند تا الآن متوجه می شوند که استکبار ، خصوصاَ آمریکا هیچ گاه برای دلسوزی به ملت ها با آن ها مزاکره نکرده منافع خودش را دنبال می کند و برای منافع خودش هیچ دوست و دشمنی را نمی شناسد. لذا کسانی که خوش خیال شده اند ، دولت مردانی که خوش بین شده اند مانند مصدق و ارتباط برقرار کردند و اعتماد کردند به آمریکا ، دیدند چگونه ضربه را خوردند. این ها تاریخ است ، این ها تجربه است ، کسانی که تجربه ی این مسائل دیده اند دیگر نباید اشتباه کنند و متأسفانه باید عرض بکنم این تدکید های مقام معظم رهبری در این مسائل گاهی واقاَ برای بنده که یک مدتی از عمر خودم را دارم با انقلاب زندگی می کنم و حداقل ۳۰ سال انقلاب را درک می کنم گاهی برای من تعجب آمیز است که چرا بعضی ها متوجه نمی شوند . آیا واقعاَ امروز مقام معظم رهبری ، مسئولین نظام باید بنشینند که آقا مرگ بر آمریکا ضرورت است، مخالف آمریکا بودن و ضد استکبار جزو اصول بدیهی انقلاب است . ما باید امروز این ها را اثبات کنیم . آیا ۳۰ سال مبارزه ی ما به ما نشان نداده که امریکا جزو مستکبیرن است و دشمن صد در صد ما است و متأسفانه باید عرض کنم هنوز کسانی خوش خیال در مسئولین ما و حتی در کسانی که اهل سواد اند ، اهل علم اند ، مدرک تحصیلی دارند ولی تحلیل های ان ها جور دیگر شده است ، فکرشان به گونه ای دیگر شده است. احساس می کنند باید کوتاه بیایند ، احساس می کنند این شعار ها ، شعار های قابل قبولی نیست و این من احساس می کنم همان چیزی است که مقام معظم رهبری فرمودند : گاهی این مزاکرات روزنه ایی برای نفوذ در افکار و دل هاست برای تزلزل ایجاد کرد ، برای کوتاه آمدن دلسوز این نظام اند ، دلسوز این انقلابند اما توی ذهن خودشان یک نوع تغییر و تحول پیدا شده است. الارغم تمام دشمنی هایی که می بینند باز هم احساس می کنند می توانند کنار بیایند ، باز احساس می کنند می توانند به آن ها نزدیک شوند و بدون احساس خطر با ان ها ارتباط بر قرار کنند ، این یکی از مشکلاتی است که مقام معظم رهبری فرمودند بعد از برجام ممکن است ما گرفتار آن شویم و کسانی احساس می کنند چون مزاکره کردند ، آنجا یک توفیقی نسیب ما شده است مزاکره ی بیشتر ، توفیقات بیشتری نسیب ما خواهد کرد و ما باید در برابر آمریکا تسلیم شویم ، اینجاست که مقام معظم رهبری فرمودند مرگ بر امریکا بعنوان یک شعار حقیقی ، یک شعار اصولی انقلاب ما تا کنون بر پاست و این شعار همیشه زنده خواهد ماند.از جمله مواردی که در این هفته گذشت و من احساس میکنم نیاز به تأکید و توجه به آن وجود دارد منابع امنیتی ما خبر از کشف توطعه ی نفوذ دادند. من احساس می کنم بعضی با سهولت از این مسایل ممکن است بگذرند ولی خواص باید عنایت داشته باشند آن چیزی که ما اطلاع پیدا کردیم و منابع امنیتی این ها را ارائه دادند و الآن دیگر تقریباَ کشف شده و در سطح رسانه ها دارند ارائه می شوند، دوستان بروند دقت کنند و عنایت داشته باشند. این ها نمی شود به سهولت از آن گذشت. میلیارد ها پول دارد هزینه می شود. آمریکا برای پول خود اهمیت خیلی قائل است ، میلیارد ها دارد پول هزینه می شود برای اینکه در درون این نظام فعالیت و حرکتی را انجام دهد که این حرکت  بتواند ثمر بخش باشد برای استحاله ی نظام. این استحاله ی نظام را وقتی نتوانستند با تحریم ، با جنگ فیزیکی با ما درگیر شوند و ما را شکست دهند ، تنها راهی که الآن برای دشمن به عنوان راه مؤثر وجود دارد این است که از درون و محتوا این نظام را تخلیه بکند. آن چیزی که آقایان به ما اطلاع می دهند میلیارد ها هزینه برای ساختن انجمن ها و … با موضوعات هنری ، با موضوع زن الان دارد انجام می گیرد و متأسفانه ما علارغم اینکه مشاهده می کنیم ، می بینیم هزینه های زیادی هم دارند می کنند ، گردش های خارجی می کنند این انجمن ها ای سمل ها ، پول ها را از کجا می آورند و این هزینه ها را از کجا می آورند متأسفانه باید عرض کنم کم کم دارند رسوخ می کنند در میان دل و فکر جوان ، ابتذال ، مسئله ی موسیقی مبتذل ، مسائل دیگری که ما الآن متوجه می شویم کم کم دارد با پشتوانه خارجی دارد تأکید می شود. من زیادی از این چهره های بزک کرده ی درون شهر را که خیلی عریان و شدید مسئله ی بی حجابی را دارند علامت و نشان می دهند درون جامعه من احساس می کنم دارند جامعه را تست می کنند ، آزمایش می کنند ، این ها مزدور هستند بعضی وقت ها ، یعنی احساس می کنم  باید این را نمایش بدهند قبح را از بین ببرند ، بشکنند آن ذهن پاک جوانان ما که احساس می کنند باید عفیف باشند ، دختران ما که می خواهند عفیف باشند و وجهه ی این جامعه را از بین ببرند و این ها یقین بدانید نفوذ دشمن بی تأثیر نیست . آن چیزی که الآن به ما دارد بیان می شود. نفوذ اقتصادی دارند انجام می دهند. فروش گاه ها ، هایپر ها و.. را الآن که می بینید در سطح کشور دارد انجام می گیرد و انواع کالا های لوکسی که از خارج ارزان هم به دست جامعه دارند می دهند به خواطر تبلیغ فرهنگ غربی می بینید که الآن جاسوسانشان که الآن دستگیر شده اند چنان نزدیک شده اند به مسئولین ما که آن کسی که الآن دستگیر شده ادعا می کند که من می دانم که مسئولین ما حتی چه آدامسی دارند می جوند و با چه طعمی دارند انتخاب می کنند. تا این مقدار در حرکت ها از سکنات مدیران اجرائی و مسئولین ما دارند توجه می کنند و کنترل می کنند. اینجاست که رصد ما را و هوشیاری و بصیرت ما نیاز است که مردم و مسئولین بصیرت داشته باشند و حضور غربیان امروز بعد از برجام را واقعاَ باید کنترل کرد نکند که ریشه ای برای نفوذ و استحاله ی در جامعه ی ما باشد و بتوانیم این پروژه ای را که الآن کشورهای غربی و آمریکا دارند کلید می زنند به حول و قوه ی الهی نا کام بماند.

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.