نمازجمعه۱۷ آذر ماه ۹۱
خطبـه اول
بسماللهالرحمنالرحیم
شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش میکنم چرا که تقوا بهترین زاد و توشه برای سعادت اُخروی و برترین راه برای جلب محبت الهی در حیات دنیوی است.
در خطبه اول بنابراین گزاردهایم که از راه خدا سخن بگوییم، راهی که راه نور، صراط مستقیم، راه رشد و کمال، راه سعادت و رستگاری است. راه خدا عبودیت است و جوهرهی عبودیت، ایمان است و یکی از موضوعات مهم در عرصه ایمان، اوصاف مؤمنان است و یکی از مهمترین اوصاف مؤمنان، اخلاق مداری آنان به ویژه در حوزه تعاملات اجتماعی و زندگی عمومی است.
اخلاق اجتماعی یعنی انسان مؤمن، انسانی است که در حوزهی جامعه و محیط اجتماعی، اخلاق مدار است. در تمامی فراز و فرودهای زندگیِ خود بر مبنای اخلاق، زندگی میکند. هیچگاه مبتلا به ناهنجاریهای اخلاقی نمیشود و همواره با فضائل اخلاقی در محیط اجتماعی حضور به هم میرساند.
یکی از فضائل اخلاقی اجتماعی، امانتداری اجتماعی است. یعنی انسان مؤمن، انسانی است که در اجتماع مشهور به امانت داری است و امین جامعه است امانت چه به شکل مادی، چه به شکل معنوی. انسان مؤمن، انسانی امانتدار است و حریم امانت مردم را که نزد او است بخوبی پاس میدارد. خداوند متعال در قرآن میفرماید: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا»[۱] خداوند مدام به شما امر فرموده است که امانت را به اهل و صاحبش بازگردانید، این فرمان خدا است. در سورهی مؤمنون میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ»[۲] مؤمنان رستگار هستند و از ویژگیهای مؤمنان این است که در نماز خشوع و خضوع دارند، و بعد از شماردن دیگر اوصاف آنان می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»[۳] مؤمنان اینگونه هستند که مراعاتِ امانت و عهد و پیمان میکنند، این گونه نیستند که عهد شکن باشند و خیانت در امانت کنند و همچنین خداوند نهی میکند از خیانت در امانت، «لاَ تَخُونُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِکُمْ»[۴] خیانت به خدا و پیامبرش نکنید و خیانت در امانت نداشته باشید. بنابراین از ویژگیهای انسان مؤمن، امانتداری است، چنان امانتدار است که مایهی آرامش و آسایش انسانهایی است که میخواهند چیزی را نزد کسی به امانت بگذارند و این انسان مؤمن، امینِ جامعه است.
همان طور که عرض شد امانت به دو قسم است: امانت مادی و امانت معنوی. امانت مادی این است که شخصی مثلاً یک شیء مادی، کتابی، شیء گرانقدری، لباسی، وصیت نامهای یا چیز دیگری نزدِ کسی به امانت بگذارد. یک موقع هست که امانت، معنوی است، مثلاً شخصی سرّی از اسرار خودش را نزد کسی بیان میکند و میگوید چون امین من هستی من این نکته را به شما بیان میکنم. این انسان که امانت، چه معنوی و چه مادی نزد او گذارده شده، باید امانتدار باشد وگرنه مؤمن نیست، باید امانتدار باشد، باید آن امانت مادی را حفظ کند و به صاحبش به موقع برگرداند هنگامی که او درخواست میکند. آن سرّی از اسرار که آن شخص امین نزد او گفته است باید آن را حفظ کند، نباید افشا کند وگرنه خیانت در امانت کرده است و مرتکب گناه شده است.
پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیهوآلهوسلم) در زمان قبل از اسلام آنچنان امانتدار و راستگو بود که مردم او را امین لقب داده بودند. بنابراین سیرهی انبیاء، سیرهی رسول خدا (صلیالله علیهوآلهوسلم)، سیرهی اهلبیت (علیهمالسلام) و فرمان دین، امانتداری است و از خیانت در امانت نهی شده است چه امانت مادی و چه امانت معنوی. امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (علیهالسلام) میفرماید: «لا إیمان لمن لا أمانه له»[۵] کسی که امانت دار نیست، ایمان ندارد، و امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «اِنَّ اللهَ لَمْ یَبْعَثْ نبیًّا اِلّا بِصدقِ الْحَدیثِ وَ اداء الاَمانَهِ اِلَی البَرِّ وَالفاجِرِ»[۶] خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرده است مگر با این دو وزان، که ای پیامبر به مردم بگو که راستگو و امانت دار باشند، چه انسانِ درستکار چیزی را پیش آنها امانت گذاشته باشد و چه انسانِ بدکار؛ فرق نمیکند؛ در امانت داری آن فردی که شیئی را امانت میگذارد چه انسان خوبی باشد و چه بد، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، آن شخصی که امانت نزد او گذارده شده باید از امانت خود محافظت کند و به موقع به صاحبش برگرداند. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «أدوا الامانه و لو إلى قاتل الحسین»[۷] اگر شمر هم پیش شما شیئی را به امانت گذاشت، شما امانت دار باشید؛ تا این حد امانت مهم است. امانتدار باشید و به موقع به صاحبش برگردانید. خیانت در امانت نکنید، نگویید انسان بدی است، انسان فاسقی است، انسان قاتلی است، انسان فاجری است بنابراین صحیح است که امانت او را از بین ببریم؛ نه، انسان مؤمن انسانی امانتدار است و فردی که نزد او چیزی میگذارد، آن فرد چه بر باشد و چه فاجر، چه خوب باشد و چه بد، او امانتدار است.
امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «ثَلاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لاَحَد فیهِنَّ رُخْصَهٌ: اَداءُ الاَمانَهِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفاجِرِ وَ بَرُّ الْوالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کانا اَوْ فاجِرَیْنِ»[۸] سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازهی تخلّف نداده است: یک، ادای امانت؛ خیانت در امانت جایز نیست. دو، وفای به عهد؛ انسان پیمانی بسته یا قولی داده باید به قولش عمل کند، و سه، نیکی به پدر و مادر؛ فرقی نمیکند آن پدر و مادر انسانهای خوبی باشند یا بد، در وفای به عهد فرقی نمیکند پیمان با انسان بد بسته و یا با انسان خوب بسته است، امانتی که پیش او گذاردهاند، صاحب امانت انسان خوب یا بدی است، خداوند اجازه نداده که نه خیانت در امانت شود، نه تخلف از پیمان شود و نه به پدر و مادر هر جوری که باشند، بدی شود. احتمال دارد کسی بگوید فردی که پیش من امانت گذارده، خود او خائن در امانت بوده و امانت دیگران را از بین برده است، حتی امانت ما را هم از بین برده است، آیا میشود به جای آن امانتی که خورده است مال او را خورد؟ پیامبر گرامی (صلیالله علیهوآلهوسلم) میفرماید: «لا تَخُنْ مَن خانَکَ فتکونَ مِثلَهُ»[۹] خیر، خیانت به کسی که خیانت به تو کرده، نکن؛ چون تو هم مثل او میشوی، اگر او به دیگران یا به شما خیانت کرده، تو خیانت نکن؛ چون کار بدی که او مرتکب شده، آن وقت خود شما هم آن کار مرتکب شدهاید و دیگر فرقی بین شما و او نیست و در این صورت هر دو خائن میشوید. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله وسلم) میفرمایند: « مَنْ خٰانَ اَمٰانَهَّٔ فِی الدُّنْیٰا وَ لَمْ یَرُدَّهٰا اِلٰی اَهْلِهٰا ثُمَّ اَدْرَکَهُ الْمَوْتُ مٰاتَ عَلیٰ غَیْرِ مِلَّتی وَیَلْقَی اللهَ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبٰانٌ»[۱۰] اگر کسی در دنیا در رابطه با امانتی که پیش او گذارده شده، خیانت کرد و به اهلش برنگردان، بعد او مُرد؛ آن مرده به غیر از اسلام است و من پیامبرش نیستم و در روز قیامت خدا را ملاقات میکند در حالی که خداوند بر او غضب میکند.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) میفرماید: «أَفضَلُ الإِیمَانِ الأَمَانَهُ، أَقْبَحُ الأَخَلاقِ الخِیَانَهُ»[۱۱] بالاترین درجهی ایمان، امانتداری است و بدترین و زشتترین اخلاق این است که انسان، خیانت در امانت کند. لذا در زندگی مشترک تمام اموال مرد در نزد همسرش امانت است. فرزندان، امانتهای خدایی هستند، همسر امانت الهی به شوهر است. باید در زندگی حریم هم را نگه بدارند و با تمام وجود در خدمت هم باشند. اسرار زندگی مشترک را فاش نکنند، مرد مطالب زندگی خود را به جای دیگر نبرد، زن باید این چنین باشد، فرزندان باید این چنین باشند. بدین جهت است که امانتداری یک هنجار و یک فضیلت اخلاقی است که موجب آرامش، آسایش و صمیمیت در جامعه میگردد و خیانت در امانت نظام اجتماعی و نظام خانوادگی را به هم میزند.
نکتهای که الان در این جمع نورانی قابل عرض است این است که بنده تذکر میدهم به عزیزانی که وام میگیرند و افرادی را ضامن خود میکنند و آن ضامن زندگی، خانه و اموال خود را به ضمانت به بانک میدهد که این فرد وام بگیرد، این شخص میخواهد که وامگیرنده مشکلش حل شود، خانهاش را به این شخصِ وامگیرنده میدهد که در بانک به رهن بگذارد و وام بگیرد و مشکلات زندگیاش را حل کند. این شخص باید قدر ضامن را بداند و حریم او را پاس بدارد، وامها را سریع بدهد و اینگونه نباشد که مشکلی برای ضامن ایجاد شود و خانهی او توسط بانک مصادره شود، این یک نوع خیانت است، خیانت در امانت است. الان بسیاری از ضامنها دچار مشکل شدهاند. چرا؟ چون شخصی که وام گرفته، متعهد به پرداخت وام نشده است، این شخصِ ضامن چه مشکلی دارد؟ چه گناهی دارد؟ او میخواهد مشکل وام گیرنده را حل کند اما الان وامگیرنده برای او مشکل درست کرده است؛ زن و بچه ناراحت، خود او دچار اضطراب، استرس و نگرانی، بانک هم طبق ضابطه و قانون مجبور است عمل کند، مدتی مهلت میدهد ولی در آخر پول مردم است. لذا شما میبینید بسیاری از مشکلات توسط این امور، خیانت در امانت در جامعه ایجاد میکند، این است که اگر مردم و اشخاص، امانتدار باشند، چه امانتِ مادی و چه امانتِ معنوی، فضای جامعه پر از صمیمیت، نورانیت، محبت و بدون چالش میشود، اما اگر خیانت در امانت شود، ناهنجاریها بسیار میشود، پروندهها در دادگستری بسیار میشوند، صمیمیت از بین میرود و ناراحتیها فزونی مییابد و آنوقت جمع کردن جامعهی اینچنینی که خیانت در آن محقق شده، خیلی مشکل است. خیانت، پشتِ خیانت اضافه میشود و جامعه دچار آسیبِ جدی میگردد. بنابراین یکی از اوصاف مؤمنان، امانتداری است، چه امانت مادی و چه امانت معنوی.
خدایا همهی ما را اهل امانتداری قرار بده.
خطبـه دوم
بسماللهالرحمنالرحیم
شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش میکنم، چرا که تقوا کلید رستگاری و طریق نجات و جلب توجه الهی است.
در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن میگوییم:
روز جمعه، روزِ جهانی هواپیمایی است. در عرصهی حملونقل و رصدِ هوایی، دفاع و تهاجم و فضای آسمان، نقشی مهم و استراتژیک دارد. باید نظام ما در عرصهی مدیریت هوا، دارای نقشهی جامع، کارشناسی شده و برنامهریزی شده باشد. بدین خاطر است که شما میبینید، جهانِ سلطه بر روی مدیریت فضا به شدت کار میکند و نظامهای انقلابی و مستقل را تحریم میکند. این روز را گرامی میداریم و از همه محققین و پژوهشگرانی که در این عرصه تلاش میکنند تشکر و قدردانی می کنیم و به طراحان و برنامهریزان طراحیِ نقشهی جامع مدیریت فضا در عرصه ملی و فراملی پیشنهاد میکنیم.
روز یکشنبه آغاز هفتهی پژوهش و فنآوری است. بیتردید هر نظام و کشوری میتواند موفق باشد و از جهانِ سلطه نجات پیدا کند و در رقابتهای بینالمللی حضوری جدی و موفق داشته باشد، که در عرصه علم و فناوری به خودکفایی، تولید و مرجعیت علمی رسیده باشد. به همین خاطر نظام ما با هدایتهای مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای (دامت برکاته العالیه) و تلاشهایی که محققان در عرصهی علوم و به ویژه علومِ استراتژیک و بنیادین انجام دادهاند و یکی از کشورهای موفق و رو به رشد در عرصهی علم و فناوری گردیده است.
روز دوشنبه، روز جهانی حقوق بشر است؛ حقوقی که تنها ادیان، پاس داشتهاند و کشورهای استکباری با حرف و مانورهای تبلیغاتی ادعا میکنند؛ ولی خود، از جنایتکاران و از بین برندگان حقوق بشر هستند. امریکا، رژیم اشغالگر قدس، انگلیس و بسیاری از این کشورها که ادعای حمایت از حقوق بشر میکنند، تاریخی پر از جنایت علیه بشر دارند. بنابرین الان اعلامیههای حقوق بشری، اطلاعیه های حقوق بشری، هیچ کدام از اینها ارزش ندارند چرا که با نگاه سیاسی طراحی می شوند و صادر می گردند.
از مسئولان استانی جهت خدمت به خانوادههایی که در باران اخیر و جاری شدن سیل کمک کردند و یاری رساندند، قدردانی و تشکر میکنم. اما این عزیان هنوز نیز دارای مشکلاتی هستند که باید با جدیّت تمام به آنها کمک کرد، چون سامانههای بارشی در راه است، نکند خدایی ناکرده هم آنان و هم دیگران دچار آسیب شوند. خداوند همه این عزیزانی که به مردم خدمت میکنند موفق و مویّد بدارد.
تشکر و قدردانی میکنم از همهی برگزارکنندگان اولین همایشِ تجلیل از مفاخر روحانیت استانِ ولایتمدار بوشهر و مهمانان گرامی که واقعاً شکوهی بزرگ آفریدند و تاریخِ روحانیت استان بوشهر را به منصه ظهور رساندند. روحانیتی که در تاریخ اسلام تأثیرگذار بوده است، هم در عرصهی تولید علم، هم در عرصهی ولایتمداری، هم دفاع مقدس در مقابل تهاجم بیگانگان، هم مردم داری و هم نهادینه کردن فرهنگ دینی و مکتب اهل بیت در جامعهی استان، ملی و منطقهای.
تاریخ روحانیت استان بوشهر تاریخِ بس بزرگی است و این همایش، گوشهای از بیان آن بزرگیها بود. به طوری این همایش مؤثر بود که بزرگانی که در این همایش حضور داشتند، تصریح کردند و نگاشتند که نگاه ما به تاریخ روحانیت استان بوشهر واقعا چیز دیگری شد و ما با یک افقِ دیگری به استان بوشهر و روحانیتِ استان بوشهر نگاه خواهیم کرد.
تاریخ روحانیت استان بوشهر تاریخ بزرگ و تابناکی است. خداوند همه بزرگانی که درگذشتهاند و به رحمت خدا رفتهاند، مشمول عنایات ویژه خود بگرداند و به کسانی که مشغول خدمت هستند طول عمر با عزت و موفقیت دوچندان عطا کند.
خدایا در ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل بفرما.
[۱] . سوره نساء (۴)، آیه: ۵۸.
[۲] . سوره مومنون (۲۳)، آیات: ۱ و ۲.
[۳] . سوره مومنون (۲۳)، آیه: ۸.
[۴] . سوره انفال (۸)، آیه: ۲۷.
[۵] . المیزان، ۱۱ / ۳۸.
[۶] . بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۲
[۷] . مشکاه الأنوار، ص۵۲.
[۸] . اصول کافی، ج ۲ ، ص ۱۶۲، حدیث ۱۵.
[۹] . بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۱۷۵.
[۱۰] . وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۲۲۵.
[۱۱] . میزان الحکمه، ج۱، ص۴۷۳.