نمازجمعه ۲۸ مهر ماه ۹۶

 

خطبه اول

در خطبه اول در ادامه خطبه هفته گذشته که در باب رعایت حقوق محرومین و مستضعفین جامعه بود به تناسب زمان که هفته ای که در آن خواهیم بود هفته ی کمک به مستضعفین میانمار و یمن است این موضوع را من ادامه می دهم و مطالبی را تقدیم حضور می کنم. ما در هفته ی گذشته عرض کردیم به غیر از کمک به مستضعفین و فقرا که از نظر شرعی واجب است مانند زکات، خمس که این ها جزء واجبات شرعیه است و باید انسان کمک بکند. ولی کمک های مستحبه ای هم داریم که در روایات وجود دارد. انسان باید این مستحبات را انجام بدهد. می دانید که مستحبات فی نفسه مستحب هستند، می شود انسان انجام ندهد اما اگر از راه بی توجه ای و بی اعتنایی باشد علما معمولاً فتوا می دهند که کار حرامی می کنید. اگر کسی در زندگی بی خیال از صدقه باشد و بگوید من صدقه نمی خواهم بدهم کار حرامی می کند، اگر کسی در زندگی بی خیال از انفاق به مشکل داران و کمک به مشکل دارها بشود، بی اعتنایی بکند، این کار شرعی انجام نمی دهد. ممکن است انسان نرسد، امکاناتش اجازه ندهد اما در مسائل شرعی برای همه انسان ها و حتی آن کسانی که محتاج هستند و سطح درآمدشان پایین است، تأبیر قرآن است که باید قسمتی از اموالشان ولو کم بعنوان حق سائل و محروم قرار بدهند. خوب شما سرمایه دار نیستی که بتوانی کمک خوب بکنی اما در حد خودت می توانی کمک بکنی لذا هیچ انسانی مستثنای از کمک نیست، نگوید که من وضعم خوب نیست و فقیر هستم، من چرا کمک بکنم. نخیر شما باید در زندگی این روحیه کمک به فقرا را زنده کنی، همه ی ما باید این طور باشیم « وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» مؤمنین در اموالشان ولو کم یک مقدار بعنوان نسیب فقیر و محروم قرار می دهند و می گویند این مقدار از درآمد سالانه من به فقیر و مستضعف می دهم. این بعنوان مسائل شرعی است که وقتی ما می گوییم جایز نیست ترک کردن آن یعنی حرام است انسان در زندگی مسئله ی صدقه را صفر کند و بگوید اصلاً صدقه نمی دهم، این کار حرامی می کند و بی اعتنایی به مستحبات است. این مطالبی بود که در خطبه ی گذشته تقدیم داشتیم و خلاصه ی چند سطری از آن را تقدیم کردم.

و اما امروز یکی از مواردی که در باب کمک است بحث جهاد مالی است. ما در معارف دینی بحث مجاهدت و جهاد را داریم. جهاد معنای وسیعی دارد. مفهوم جهاد یعنی مبارزه و کوشش، در آیات قرآن جهاد در راه خدا آیات زیادی دارد، روایات هم ما در این باب زیاد داریم، مفهوم خیلی وسیعی هم است، مبارزه و جهاد در راه خدا خیلی وسیع است. این مفهوم وسیع گاهی حتی مبارزه ی با خود را هم می گیرد، انسان باید با خودش هم بجنگد. این جنگیدن و مبارزه ی با نفس تأبیر پیغمبر است که بزرگترین جهاد هم است.« مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ فعلَیهکمُ بالجِهادُ الأکْبَرُ» ازجنگ بر می گشتند، جنگی بود که قاعدتاً زخم و کشتن و شهادت در آن بود. گفتند آفرین به گروهی که جهاد کوچک را انجام دادند اما باید بروید و جهاد بزرگ را انجام بدهید. گفتند یا رسول الله این جهاد بزرگی که می فرمایید چیست؟ آن ها ذهنشان از جهاد اکبر به یک جنگ بزرگتر می رفت که در آن کشت و کشتار بیشتر است. پیغمبر فرمودند که آن جهادالنفس است. بزرگترین دشمنی که بین دل تو وجود دارد و تو را به انحراف می رساند آن مشکلترین مبارزه است، مشکلترین جهادی است که انسان باید داشته باشد و مقدمه جهاد اصغر همین جهاد اکبر است. در جهاد اکبر انسان شجاعانه می جنگد، جانباز جنگ جهاد اصغر واقعاً افتخار می کند،بر می گردد می گوید ما جانباز شدیم و دستمان را در راه خدا از دست دادیم، جانباز شدیم و این افتخار است برای او اما در جهاد اکبر اگر کسی جانباز شود افتخار نمی کند، انسانی که مورد تعرض هوای نفسش قرار گرفته، خراب و منحرف و مشکل دار شده نمی آید به مردم بگوید ما در جنگ با نفسمان مغلوب شدیم و گرفتار شدیم، مخفی می کند، جهادی است که نتیجه ی آن اگر پیروزی باشد خوب است و اگر شکست باشد آبرو رفتن و خراب شدن است. ولذا این جهاد سختی هم می باشد که انسان باید بتواند با این عادت های درونی خود بجنگد، عادت هایی که انسان را به انحراف می کشاند. این جهاد بزرگتر از این جهاد نفس است. اما جهاد با دشمنان هم داریم. خوب این هم یکی از جهاد های بزرگی است که تأبیرات قرآنی در این زمینه فراوان است. حالا روش جهاد کردن با همه ی این دشمنانی که در پیش داریم ما می بینیم که قرآن معتقد است که جهاد کردن تنها این نیست که شمشیر بدست بگیریم، آن یک راه جنگ است با دشمنمان ، تأبیرات قرآن این است که « فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیماً» « فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدینَ دَرَجَهً» این آیه به دو شکل در قرآن وجود دارد ولی این قسمتش، این آیه کلمه ی « بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» را توضیح داده است که کسانی که در راه خدا هم با مالشان و هم با انفسشان و جانشان می جنگند لذا آن کسانی که آمادگی جنگ با دشمن بوسیله ی بدن ندارند نمی توانند بروند بجنگند، تفنگ بدست بگیرند، توانایی بدنی ندارند اما جهاد تنها جهاد بدنی نیست، جهاد مالی هم می باشد و باید کمک کرد. این جهاد در راه چه کسانی است، ما برای چه کسانی بجنگیم، این جهاد اطلاق دارد . گاهی ما خودمان متعرض می شوند و این جنگ با ما است و ما باید از خودمان دفاع بکنیم، ۸ سال دفاع مقدس است و این در دفاع از خودمان است اما در تأبیرات قرآنی ما دفاع از مستضعفین و محرومین هم داریم، ما تناه وظیفه ی دفاع از خود نداریم بلکه دفاع از هر محرومی را داریم، کسی که صدای یک مظلومی را بشنود که فریاد می زند« یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» اگر شما ببینید کسانی فریاد می کشند چرا به ما کمک نمی کنی، ما زیر بار ظلم و ستم گرفتار شده ایم و داریم از بین می رویم و اگر کسی بتواند کمک بکند و نکند باید در اسلام و مسلمانی خودش شک بکند، تأبیر روایت است و لیس بمسلم این ها را مسلمان حساب نکنید. کدام وجدان به شما اجازه می دهد که اگر ببینید کسی مظلوم واقع شده است، یک جوان یا پیرمردی مظلوم واقع شده و شما می توانی کمک کنی و دستش را بگیری و ظلم ظالم را دفع نکنی کار درستی انجام دادی؟، وجدان شما اجازه می دهد؟، بگوید به ما ربطی ندارد و ما در زندگی خودمان اگر برادرم بود کمکش می کردم، اگر پدرم بود کمکش می کردم، یک آدم غریبه است بگذار ظلم بر او بکنند. وجدان انسانی اجازه می دهد که انسان در برابر مظلومیت دیگران سکوت کند؟، نه وجدان اجازه می دهد و نه دین اجازه می دهد. این دفاع از مظلومین عالم اختصاصی به این ندارد که آن ها مؤمن باشند، حتی اختصاص به این ندارد که آن ها مسلمان باشند، مستضعفین جهان ما تأبیر قرآنی داریم که « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ» چرا در راه خدا قتال نمی کنید و در راه مستضعفین قتال نمی کنید یعنی مستضعفین عطف شده به تأبیر ما طلبه ها به خدا یعنی باید در راه دو نفر باید قتال بکنی، یکی در راه خدا و یکی هم در راه مستضعفین. در راه مستضعفین انسان باید بجنگد. کدام مستضعفین؟، از آن مردان و زنان و فرزندانی که می گویند خدایا ما را از این قبیله ی ظالم بیرون ببر، ما زیر بار ظلم شکستیم « وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا» خدایا یک ولی و یک ناصری برای ما بفرست، دستشان به سوی خدا بلند است، دنبال کمک می گردند، شما فریاد مظلومانه ی آن ها را می شنوید، چطور نمی جنگید؟چرا؟. این تأبیر کتابی قرآن در حقیقت خطاب به وجدان است. ما این طور تأبیر می کنیم. بعضی از خطاب های قرآنی دستور تعبدی است ، می گوید باید این کار را انجام دهی و نماز بخوانی اما وقتی می گوید چرا این کار را نمی کنید؟، این چرا یعنی شما عقل و وجدانتان درک می کند چرا این کار را نمی کنید و این اشاره به وجدان انسانی دارد و می خواهد بگوید شما وجدانتان حاکم نیست بر این مسئله؟. واقعاً آن انسان هایی که احساس می کنند در عالم اگر ظلمی وجود دارد و به ما ربطی ندارد وجدانشان این سخن را می گوید؟. ما تنها از خودمان دفاع می کنیم، از خانواده و ملت خودمان. این ها تأبیرات انحرافی است و تأبیرات دین ما نیست. دین ما نگفته است خانه ام، شهرم، محله ام، کشورم، ملتم، حتی نگفته است اسلام، نگفته شیعه ، می گوید هر جا یک انسان مستضعفی و محرومی صدای استضعافش و مظلومیتش بلند شد وظیفه ی شما این است که به او کمک کنید و این اختصاص ندارد به اینکه مسلمان یا شیعه باشد، این ها معارف دین ما است یعنی اسلامی که فطری است این حرف را می زند و مطابق با فطرت شما دارد می گوید واقعاً خودتان و وجدانتان کنار هم قرار بگیرید ببینید چه قضاوتی می کنید وقتی که مستضعفین میانمار این گونه مظلومانه از خانه و مسکنشان، جانشان، تعرض به نوامیسشان شما مشاهده می کنید و سکوت بکنید، دفاع نکنیم؟ کمک نکنیم؟، وجدان انسانیمان اجازه نمی دهد. یمن، سوریه، فلسطین، جنوب لبنان، هر جایی که به تأبیر مقام معظم رهبری مستضعفی فریاد استضعاف بکشد وظیفه ی هر انسانی در همه ی جهان این است تا آن مقداری که می توانیم باید کمک بکنیم. وظیفه ی ما است، بله وظیفه متوقف بر قدرت است به مقداری که می توانیم باید کمک بکنیم، نمی توانیم و قدرت نداریم وظیفه نداریم اما اگر توان داشتیم وظیفه ی کمک داریم. حضرت موسی (س) نصف شب است دارد در شهر می گردد و می بیند دو نفر با هم درگیر هستند. تأبیر قرآن این است که یکی از آن ها از طرفداران او بود  و یک فرعونی در برابرش قرار گرفته و در گیر هستند. آن کسی که دوستش بود فریاد زد موسی کمک، حضرت موسی حضور پیدا کرد. جوان ، توانمند است، قدرتمند است، دفاع بکند از دوستش، یک مشت بیشتر نزد اما آن مشت جان او را گرفت. خوب حضرت موسی شاید این مقدار نمی خواست پیش برود که در حد مرگ طرف مقابل کار انجام بگیرد. اینجا بود که گفتند که این حرکتی که ما انجام دادیم در عمل شیطان بود، تا این مقدار ما نمی خواستیم و عوارض و گرفتاری دارد  و همین هم باعث شد حضرت موسی (س) دیگر فرار بکند از شهر و ادامه ی کارش نتواند بدهد ولی وظیفه ی خودش را در دفاع از یک مظلوم به این شکل می دید و وقتی خداوند تبریک گفت به او گفت بخاطر اینکه به من این نعمت کردی و تبریک گفتی و تقدیر کردی و از من گذشتی و توجه خاص کردی از این به بعد حضرت موسی را همیشه طرفدار مستضعف خواهی دید و هیچ گاه در کنار مجرمین قرار نمی گیرم و پشتوانه ی مجرمین قرار نمی گیرم. این روحیه ی ستم ستیزی و در برابر ظلم قرار گرفتن، استکبارستیزی در میان پیغمبران و اولیاء بوده است. اصلاً هدفشان این بوده که مستضعفین را کمک بکنند. ان هایی که احساس می کنند نیاز به کمک و همکاری دارند دست آن ها را بگیرند و آن ها را رشد بدهند. ان شاءالله خداوند به ما توفیق بدهد در راه رضای الهی مجاهدت کنیم و جهاد فی سبیل الله در همه ی ابعادش داشته باشیم.

 

خطبه دوم

در خطبه دوم مناسبت هایی وجود دارد که من به بعضی از مناسبت های مهم در این ظرف زمانی کوتاه تقدیم می کنم.

فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی فرمایشات قابل توجهی را فرمودند. ما خطمان و مسیرمان از رهبریت امت می گیریم و لذا توجه به فرمایشات ایشان سرلوحه ی کار ما است و مورد توجه. آقا فرمایشات فراوانی کردند که من تعدادی از این فرمایشات که احساس می کنم ضرورت بیان آن است تقدیم می کنم.

اولین نکته ی مهمی که فرمودند در مورد ملت ما، فرمودند ملت ما برای جهان یک پیام ارائه داد، برای همه ی جهان مستضعف و ان پیام شجاعت و نترسی در برابر استکبار بود. ایشان فرمود که ملت ایران در چهل سال اخیر به جهانیان ثابت کرد که می توان از ابرقدرت ها نترسید و در مقابل آن ها ایستادگی کرد و با وجود تحریم ها و فشارها به روند پیشرفت روزافزون دست یافت. این پیام پر اهمیتی است. یعنی اگر بررسی جامعه شناسانه بکنیم در جامعه ی جهانی نه اینکه مسلمان ها اگر با همدیگر اتفاق پیدا بکنند نمی توانند در برابر استکبار مقاومت بکنند، آن چیزی که الآن اسیتکبار بعنوان بزرگترین اسلحه ی خودش دارد ایجاد رعب در جامعه ی جهانی است، می ترسند از آمریکا، از کشورهای استکباری دلهره دارند، این دلهره است که موضع گیری ها و انفعالاتی که در مسائل سیاسی در جامعه ی جهانی و غرب گرایان مشاهده می کنیم وجود دارد، مهم این است که انسان های شجاعی مانند امام و کسانی که یاور امام بودند نترس بودند، در برابر شاه و شاهان نترس بودند، در برابر مستکبرین نمی ترسیدند و می گفتند بالاتر از شهادت که رنگی نیست. این نترس بودن بود که الگو شد در جامعه ی جهانی. آقا می فرمایند که این الگو دهندگی شجاعت و نترسی را باید در این ملت غنا بخشید، این خیلی مهم است، نباید مردم را بترسانیم، نباید مردم بترسند، نباید مردم دلهرهی جنگ با استکبار را داشته باشند، با یک تهدید غرب و استکبار انسان های شجاع به خودشان بترسند، باید در میان میدان باشند و ما این را از اماممان آموزش دیده ایم.

مقام معظم رهبری در قسمت دیگر فرمایشاتشان فرمودند که دشمن را بشناسید و در برابر مکر آن ها غافل نباشید. جمله ی جالبی دارند. مقام معظم رهبری تحلیل ظریفی اینجا ارائه می دهند، می فرمایند درست است که این گفته های جناب رئیس جمهور آمریکا نشان دهنده ی  بلاهت و نادانی ایشان است اما نباید این بلاهت موجب شود که از مکر و توطعه دشمن غافل بمانیم و او را حقیر بشماریم. شاید هم با یک تحلیل ظریف تر این جناب رئیس جمهور هم یک مترسکی باشد که با این بلاهتش دارد نقش بازی می کند، آن سردمداران فکور و اندیشمندی که دارند سیاست جهانی را هدایت می کنند این عروسک خیمه شب بازی را هم لازم دارند که با این سخنان خنده آور و مضحکش جهان را به استهزا بکشاند، این ها لازم است، آن ها دارند هدایت می کنند لذا مقام معظم رهبری به سیاستمداران ما می فرماید که شما از این گفته ها مغرور نشوید، خیال نکنید که یک شخصیت بی معنایی و یک شخصیت بلیهی الآن حاکمیت آمریکا را بر عهده گرفته و دارد جهان را هدایت می کند، در پشت سر این صحنه مکرها و نقشه ها وجود دارد که باید چشم شما باز باشد. ایشان فرمودند جنگ نظامی اتفاق نمی افتد اما مسائلی هست که اهمیتش از جنگ کمتر نیست. بنابراین باید پیش بینی کنیم و مراقب باشیم. یقیناً دشمنان ما غافل نمانده اند و برای ما نقشه می ریزند. ایشان تأکید کردند مسئولان ما توان دفاعی، دانش آموزی بعنوان عناصر قدرت روی آن تأکید بشود. فرمودند توان موشکی باید به کوری چشم دشمن هر روز افزایش یابد.

و در قسمتی از فرمایشاتشان که بنده خلاصه می کنم و خطبه ظرفیت بیان همه فرمایشات را ندارد فرمود ما احساس نکنیم اروپا بعنوان یک بدیلی در کنار آمریکا می شود به آن اعتماد کرد. نه این ها دستشان در یک کاسه است و اروپا باید متوجه کار خودش باشد و به آن ها ربطی ندارد که ما موشک داریم و نسبت به برجام باید موضع قابل قبولی داشته باشند و اگر آن ها برجام را پاره کنند ما برجام را ریز ریز خواهیم کرد.

۲۸مهر تا ۵ آبان را بعنوان هفته ی کمک به مردم مستضعف میانمار و یمن قرار داده شده است. در همه ی کشور ستادی ترتیب داده شده است. مقام معظم رهبری کمک خودشان را به نوبه ی خود انجام دادند و در همه ی شهرستان ها ستادی زیر نظر امام جمعه شهرستان و در مرکز استان زیر نظر نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه شهر بوشهر این ستاد تشکیل شده. ان شاءالله کمک خواهید کرد و این کمک نه تنها کمک است که ما خطبه ی اول را بر این گذاشتیم بلکه یک حرکت پیام دهنده هم می باشد. به تأبیر دوستان این حرکت می تواند تبلیغ کمک به انسان های مستضعف جهان باشد. ان شاء الله از هر مقدار کمک فروگذار نخواهید کرد.

در این هفته مدیریت جدید استان معرفی شدند. ما ضمن تبریک به جناب آقای گراوند استاندار جدید با توجه به آشنایی ایشان به استان انتظار می رود که از همه ی ظرفیت های استان و نخبگان علمی، فرهنگی، خصوصاً نماینده محترم ولی فقیه در استان و مسئولین دلسوز استانی در جهت رشد علمی، عمرانی، اقتصادی و فرهنگی استان ، باید از همه ی این ظرفیت ها بهره ببرند. توصیه می کنیم از تنگ نظری سیاسی و جناحی بعضی از سیاسی کاران نهراسند و در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری در جهت لبیک به فرمایشات ایشان در مسائل اقتصادی خصوصاً اقتصاد مقاومتی، مسائل عمرانی استان و اشتغال مردم قدم های بلندی بردارند. از خداوند توفیق ایشان را می طلبیم.

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.