نمازجمعه ۲۵ اردیبهشت ماه ۹۴
۲۵/۲/۹۴
خطبه اول
در آستانه عید بزرگ دینی و اسلامی مان هستیم که محل عنایت همه بزرگان ما بوده است و به تعبیر امام (ره) در بیاناتشان فرمودند که ما کمتر تعبیری داریم در باب اعیاد ایام الله مانند بعثت که در دعای وارد تعبیر بشودشب عید مبعث این دعا را که انشالله میخوانیم ………………………………. خدایا سوال می کنم از تو می خواهم به حق اون جلوه بزرگت تجلی اعظم اون تجلی بزرگ بزرگترین تجلی تو در عالم وجود شب بعثت بود حالا مفهوم تجلی یعنی چی جلوه خدا را چطور معنی می کنیم به زمین تنها ما یه جمله ای مثلا در قرآن داریم فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُلِلْجَبَلِجَعَلَهُدَکًّاوَخَرَّمُوسَىصَعِقًاخدا یک جلوه کوچکی به اون کوه طور کرد یا هر کوهی که حضرت موسی داشت دعا می کرد کوه متلاشی شد حضرت موسی بیهوش افتاد روی زمین این چه تجلی بود نمی دانیم حقیقت تجلی الهی را ما درک نمی کنیماما دعای وارده شب مبعث مثل امشب تعبیر دارد که خدایا به حق اون بزرگترین جلوه ای کهامشب به عالم خلقت کردی لذا مبعث پیغمبرجایگاه بلندی دارد در باب حقیقت بعثتبحث زیاده و مطالب فراوان است ولی به تناسب زمان ما لازم میبینیم که از مبعث پیغمبر سخنی را تقددیمحضور کنیم معمولا در باب عقاید شایدا بحث نبوت مشکل ترین بحث باشد یعنی اگرشما بحث از توحید الهی وجود خدا بخواهید در باب عقاید انجام دهید ساده است به خاطر اینکه هر انسانی که با عقل خودش جهان خلقت را میبیند این نظم و نظام حاکم را تشخیص می دهد تاملی نمی کنددر اینکه براین جهان شعور و درک و علم حاکم است عقل بزرگ حاکم است این جهان اتفاقی انجام نمی گیرد کافیه که انسان به وجود خودش نگاه کن کافی است که به سلول های موجود در بدن خودش نگاه کند این آثاری که خدا آفریده در وجود خود انسان هزاران پزشک و دانشمند در عظمت الهی خلقت انسان مانده اند متحیرند اگر واقعا با نگاه فطرتشان نگاه کنند همه با هم تبارک الله احسن الخالقین خواهند گفت چه با عظمت آفریده این انسان را از اون رزترین سلول هایی که در درون مغز ماست تا بزرگ ترین سلول ها و جریان های خونی غده های مختلفی که در بدن ما آثارشان اعمالشان عملیاتشان که هرکدوم از این ها پزشک های متخصص خودش باید کار کند علم باید کار کند تا انها را متوجه شود خب طبیعی است انسان وقتی که اینها را می بیند اعتقاد به خدا پیدا میکند می شود دنیای بدون خدا اصلا تصورکرد لذا این خیلی روشنه در باب معاد هم همین طوری است یعنی انسان وقتی که دقت می کند همه ادیان الهی ما را خوانده اند که روز دیگری وجود دارد بعد از این مرگما زنده میشیم والا این زندگی بیخود خواهد بود بی هدف خواهد بود خداوند اینها را خلق کرد وبعدش هم نابود کرد به چه معناست معنایی دارد لذا معاد هم روشنه برای انسان اثباتش از نظر عقلی اما رد باب بعثت ممکنه بعضیها سخن زیاد داشته باشند چرا خداوند پیامبران را بعثت کرد آیا ما نیازی به بعثت پیغمبران داریم آیا عقل ما کفایت نمی کرد برای اینکه زندگی ما را اداره کنه باید کسانی می آمدند دست ما را می گرفتند پیامبرانی باید مبعوث می شدند اینها مباحث مفصلی است که در باب عقاید بهش توجه شده یکی از مشکل ترین مباحث اقتصادی ما بحث نبوت استمی دانید که دو قسمت دارند در باب نبوت یکی نبوت عامه و یکی نبوت خاصهعموم نبوت خودش مورد بحثه که چرا وبه چه دلیل ضرورت دارد که خداوند پیامبرانی را مبعوثکند برای انسان ها ما ضرورت دارد کهوحی داشته باشیم خداوند برنامه ای را برای ما بفرستد این یه بحث مفصلی دارد رد محل خودش ما اثبات کردیم در جای خودش که عقل انسانی نمی تواند جامعه انسان را اداره کند انسان باعقل تنهایی به جایی نمی رسد با تجربهبه تنهایی به جایی نمیرسد تجربه این را گفته است تجربه و عقل دو تامشکل را دارند یکی اینکه اولا محدود هستند خیلی چیزها را نمی داندعقل ما خیلی چیزها در محدوده تجربه ما جای نمی گیرد خیلی چیزها را ما نمی دانیم جهل ما زیاد است نادانی های ما نسبت ه علم ها خیلی فراوانه و لذا قانون های عقلی و عقلایی که مردم برای خودشان درست کرده اند باید هرسال بنشینند اصلاحشان کنند میبینند قانونشان اشتباه است و لذا انسان احساسا می کند خودش درک می کند اگربه خدا معتقد است خدایا خودت به ما برنامه ای بده ما با عقلمان نمی توانیم خودمان را اداره کنیم احساسات بر ما غلبه دارد همیشه عقل حاکم نیست تازه عقل هم حاکم باشد چه قدر علوم ما توان فهم مسائل به صورت بی نهایت در جهان دارد درک ما ناقص است هر روز علم درحال پیشرفت هست وتمام علوم قبلی اشتباه در میایند خطاهای زیادی دانشمندان گذشته می کردند لذا قوانین همیشه در حال تغییرند قوانین ثابت بشری کهکمتر پیدا می کنیم اینجاست که قوانین الهی لازم است خدا باید برنامه دهد این ضرورت دارد لطف الهی اقتضا می کند اگر انسان را آفریده ومیخواهد که انسان زندگی سعادتمندانه داشته باشد باید برنامه هم بهش بده و لذا خداوند میگه تابع عقلت باش هم گفت که تابع تجربه ات باش عقل وتجربه را کمکبده در زندگی خودت ولی همه چیزهم عقل و تجربه نیست بعضی چیزها خدا گفته به خاطر خدا باید انجام دهیم مصلحت الهی این است که برنامه های الهی را در کنار عقل قرار بدهی لذا دین الهی گفتن هم وحی خدا را و هم پیامبری وهم عقل را هردو می خواهیم ولی جهان امروزچی این را نمی پذیرد جهان امروز می گوید ما جهان بدن وحی می خواهیم جهان بدون خدا و دین قبول داریم دینمال خودتان مال درون خانه خودتان ما تنها عقلمان را حاکم می کنیم ولی متاسفانه یکی اینکه ما محدوده عقلمان و دیگری اینکه عقل ضمانت اجرا نمی دهد عقل مجبور نمی کند آدمی را که تربیت شودمگر همین عقلای عالم نیستند همین دانشمندان نیستند که جان بشریت را به خطر انداخته اند نسل را به خطر انداخته اند تهدید نسل ها می کنند بمب اتم را کی ساخته بمب های شیمیای را کی دارد می سازد مگر غیر از این عاقلان هستند عقل یک شمشیر دو لبه است برای انسان هم خطردارد وهم نفی لذا عقل نمیتواند مدریت کامل داشته باشد خوب نمی تواند تربیت کنداگر وحی نباشد اگر ترس از خدا نباشد اگر تقوای الهی نباشد مردم تقوای الهی ندارند عقل در خدمت شهوت انسانی قرار می گیرد و این سیاست مداران این عقلای عالم مگر عقل را در خدمت سیاست و شیطنت قرار ندادند جهان را دارد عقل اداره میکند ولی چجوری دارد اون عقل جهان را اداره می کند ما با امنیت داریم زندگی می کنیم عقلای عاقلن که داخل امریکا زندگی نمی کنند ولی این مدریت جهانی که سازمان بین المللی و دیگران دارند اداره می کنند دیگران را از روی عقل و علم دارند اداره می کنند ولی عقل و علم امنیت آور نیست عقل وعلم ضمانت اخلاقی درست نمی کند برای جامعه جلو فساد را نمی گیرد مربی خوبی برای جامعه نیست چون که ضمانت اجرا ندارد مگر عقل می تونه جلو مردم را بگیرد گاهی هم عقل انسان می گوید آقا منافع خودمامریکا می گوید منافع امریکا عقلش دارد می گوید به خاطر منافع امریکا باید نسل ژاپنی ها را نابود کنم بمب اتم بزنم عقلش گفته این را منافع برایش مهمه تمام این جنگ ها با مبنای منافع دارد صورت می کند لذا عقل تربیت کننده هم نیست اینجاست که نیاز به نبوت نیاز به پیغمبران و مربیان که تعبیر قرآن است که ما پیغمبران را فرستادیم که شما را تربیت کنند تعلیم هم بدند تعلیم از علم اما تربیت از نوع دوم بحثه مربان بشری از اول تا آخر انسان های برگزیده الهی بودند اگر تربیت وجود داشته اگراخلاق وجود داشته اگر عرفان وجود داشته بروید تاریخ را نگاه کنید آدمایممتاز آدمای اخلاقی و خوب و آرام کیا بودند اونایی که تو معبدا زندگی می کردند با خدا وصل بودنداوناییکه پیغمبربودند اونهای که نوابپیغمبر بودند تمام جهان احساس می کند آرامشش در یک معبد است که در اونجا رابطه با خدا وجود دارد اونجا پیامبر نائب پیامبر هست تمام انسان ها این را فهمیدند که آقا باید بریم طرف خدا و نوابی که خدا در زمین قرار داده است جانشینان او در زمین اند انسان ها باید بروند پیش اونها آرامش بگیرند از اونها تربیت یاد بگیرند معنویت یاد بگیرند اینجاست که به این دو دلیل ما نیاز به نبوت داریم آقا امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه جملات جالبی دارد جالبه که خدمتتان عرض کنم ما از یکی از ایت الله های هم استانی خودمان شنیدیم که خدا رحمتشان کند ولی خب من دقت کردم دیدم جمله ایشان از همین دعوات ما نشات گرفته است ایشان فرمود که من برای اثبات پیغمبری پیغمبر که همان نبوت خاصه است هیچ سختی بر خودم تحمل نمی کنم یکی از محکم ترین دلیل های من اینه ایشان فرمود که من دلیل پیامبری پیغمبر را ایمان علی به او قرار می دهم من علی را می شناسم نهج البلاغه او را دیدم شخصیت تاریخی او را شناخته ام علی به هر کسی ایمان نمی آورد علی به هرکسی اعتقاد پیدا نمیکند وقتی که علی کسی را به پیغمبری پذیرفته و در کنار او قرار گرفته و جانش را فدای او میکند پس معلومه پیغمبر بوده است این بهترین دلیل است برای پیغمبری پیغمبر و واقعا همینه که در دعاهای امشب و زیارت نامه اقا امیرالمومنین این جمله وجود دارد معجزه لرساله آقا امیرالمومنین معجزه رسالت پیامبر است یعنی اگر شما پیغمبری را به پیغمبری میخواهید اثبات کنید معجزه علی را ببین گفت اقا پیغمبری اش اثباته علی در مکتب او شاگردی کرده علی شده است معلومه پیغمبر است و دلالته واضحه لحجه اقا امیرالمومنین یک راه روشنی است برای پیغمبر برای اینکه پیغمبر حجت الهی است لذا اقا امیرالمومنین در تحلیل نبوت جملاتی در نهج البلاغه دارد زمان اقتضا نمیکند که منمطالب اقا امیرالمومنین را مفصل عرض کنم خطبه های اول نهج البلاغه است که اقا امیرالمومنین می فرماید خداوند از فرزندان حضرت آدم انبیایی را قرار داد ووحی را بر آنها نازل کرد و دستور تبلیغ رسالت را به انها داد هنگامی که دید اکثر مردم عهد خدا را وفا نمیکنند و به میثاق الهی پایبند نیستند جاهل اند نسبت به حق خدا برای خدا شریک قائل اند و شیاطین جلومعرفت اونها نسبت به خدا گرفته است وجلو عبادت مردمرا گرفته اند فبعث فیه رسل اینجا بود که خداوند پیامبرانش را مبعوث کردوَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُپشت سر هم برایشان پیامبر فرستاد چرا لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِتا ادا بکنند برسانند به اونها این پیمان فطری انسان ها خیلی این چیزا دقیق و علمی هست نمی دانم مخاطب امیرالمومنین اون روز کی بوده چطور می فهمیده این حرفا را ما الان سخته برامون فهمیدنبا اینکه زیادی از مسائل علمی هم برامون حل شده ولی درک این مسائل برامون سخته میثاقفطرت انسان را می خواستند ادا کنند برای مردم بیانات پیامبران با زبان فطرت بود واقعا اگرقرار بود پیغمبر با کسانی که رد عربستان زندگیمی کردند و از علم بویی نبرده بودندخواندن ونوشتن بلد نبودند می خواست با این ها حرف بزند چه جوری با اینها حرف می زد علمی میگفت فلسفه و دانش برای اینها می گفت اینها چطور می فهمیدند این حرفها را تعبیر امیرالمومنین این است که فطرت با اونها سخن میگفت میثاق فطرتشان را میگفت شما با زبان فطرت هرکی سخن بگویید سخن شما را می فهمد اما اگرخلاف فطرت انسان ها سخن بگویید سخن شما را نمیفهمند انسان با فطرتش همه چیز را درک می کند لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِاحتجاج بکنند به واسطه تحقیق و جمله جالب این است اینجمله را تفسیر کنید وَ یُثِیرُوالَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِپیامبران اومدند این گنجینه های درون عقل را برانگیزانند عقل خان بود عقل هنوز کاهیده نشده بود هنوز کسی که بیاید این عقل را بجوشاند وجود نداشت پیامبران آمدند این عقل را جوشاندند پخته کردند حرکت دادند که این عقل را به فکر وادارند به اندیشه وادارند لذا مبلغ علم شدند مبلغ فکر و دانش شدند وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِاینها رسالت پیغمبران بود پیامبران امدند علم آوردند پیامبران دانش را برای انسان و بشریت هدیه کردند پیامبران اخلاق را ارمغان آوردند برای انسان ها تمام این ها را نه تنها اهل بیت گفتند بلکه تاریخ و تجربه تاریخی را مطالعه کنید الان بشریت که ترقی کرده و ادعای تمدن می کند سوال بکنید از امریکا و اروپا وتمام این ملل متمدن که بگید اقا شما اگر اخلاق دارید اگردین دارید از کجا گرفته اید مگر دین را از درون همین خاورمیانه نبردند اونجا مگر دین یهود از کجا رفته مگر دین مسیحیت از کجا رفته است ادیان الهی از پیغمبرانی بوده که در همین محدوده های جهانی شرق ما از اینجاها سوغات رفته اونجا دین و اخلاق را از اینجا یاد گرفته اند اگر از کشیشان و ………………..دارند اخلاق یاد می گیرند اخلاق از پیامبران بوده ریشه تمام مسائل اخلاقی و دینی و اعتقادی و حتی علم و دانش بشریت ما معتقدیم اگر مسیر تاریخ و تمدن را ما پیگیری کنیم ریشه اش در درون خانه های انبیا بیرون آمده است و اولیا الهی و از طریق خدا به انسان رسیده است.
خطبه دوم
مردمدر این ایام پرفیض پر برکت ایامماه رجب تقوارا داشته باشید پرهیزگاری را داشته باشید عنایت خاص الهی به دل هایی می شود که در اونها چشمه ای از تقوا جوشش داشته باشد انسانی که تعبد ندارد متجری علی الله است جرات در برابر خدا دارد خداوند از او سلب توفیق می کند ایشالله خداوند به ما کمک کند که در این ایام مراقبت ههای لازم را داشته باشیم مناسبت هایی را به اختصار خدمتتان یکی دو مناسبت عرض کنم مناسبت بزرگ ما مناسبت امشب و فردا که شب مبعث پیامبر است بعثت پیغمبر بنابر مشهور در ۲۷ ماه رجب مصادف با عیدنوروز صورت پذیرفت پیغمبر در اونایام ۴۰ سال از عمر مبارکشان می گذشت و به تعبیر اقا امیرالمومنین علی (ع) مدتی از سال را حدود یکماه را پیغمبر اعتکاف می گرفت در غار حرا و اونجا بود اقا فرمود که منم با او همراه بودم و جاهایی که کسی نبود مانند غار حرا من همراهی می کردم مانند یک فرزندی پدرش را ومن رنه شیطان تعبیر اقا امیرالمومنین است من ناله شیطان را شنیدم زمانی که وحی الهی بر پیغمبر نازل شد سوال گرفتم از رسول خدا (ص) که یا رسول الله این ناله چه بود که من شنیدم گفت پس تو هم آن چیزی که من میشنوم می شنوی اما توپیغمبر نیستی اینناله شیطان بود که قطع امید کرد با رسالت من از انسان ها چون که حاکمیت داشت بر انسان ها داشت حکومت می کرد بلا مناضع حکومت میکرد اما خداوند من را به پیامبری ارسال کرد و این ناله از سر ناامیدی است پیامبر در این شب به پیامبری رسیده است و همان طوری که عرض کردم در دعوات ما عنایت خاصی به مانند امشب و فردا دارد که تعبیر است که جلوه خاص خدا رد امشب بود تجلی الهی گاهی تجلی تکوینی است اما اینجا مقصود تجلی معنوی است تجلی عرفانی است تجلی هدایت است تجلی راهنمایی انسان هاست به تعبیر اهل معرفت امام رحمه االله علیه در باب وحی و قران که تعبیر می کند که در ایات قرآن تعبیر از قران شده است که انا انزلناه فی لیله القدر ما انزال کردیم پایین آوردیم قران را تعبیر امام آنم بود که این تنزل و ایین پایین آوردن پایین آوردن حسی نبوده نه اینکه از بالا آسمون قران آمده به دست مردم رسیدبلکه یک تنزل معنوی بود حقیقت قران خیلی بالا بود حقیقت قران و نورانیت قرآن خیلی بلند بود ولی خداوند اون را تنزل داد و در قلب پیغمبر ایجاد کرد و از قلب پیغمبر نزول پیدا کرد بر عقول بشر اینها نزول اتست پایین آمدن است اما پایین آمدن معنوی است لذا این یکجلوه معنوی است که به واسطه وحی بر انسان ها صورت گرفت به خاطر همین ایام الله را تعبیر قران است که به یاد بیاورید یوم الله باید به یاد آورید اینها نعمت های خدا بودند باید شاکر نعمت های خدا باشید اگر پیغمبری نبود اگرپیامبری وجود نداشت اگر رسول خدا نبود با اون زحمات اسلام را عرضه کند ما را از جهالت بیرون آورد دین را به ما بدهد معنویت و تقوا و اخلاق را به ما نشان دهد ما تو جهالت بودیم حق حیات دارد به ما پیغمبر لذا ما باید این نعمت را شکر گذاری کنیم لذا وارد است که امشب دعاهای امشب را بخوانیم وانجام دهیم فردا عید بزرگ خدا است دعاهای وارده دارد اگر کسی توفیق داشته باشد روزه بگیرد روزه بگیرد اینها مراقبت های این ایامخوب خصوصا ماه رجب است که انسان باید عنایتی داشته باشد جالب است که مراجعه بفرمایید مفاتیح الجنان و این از جالبی های دعاهاست و زیارت هاست که مثلا روز ۲۷ رجب یا شبش وارد است که انسان زیارت امیرالمومنین انجام دهد و این چیز جالبی است مرحوم شیخ عباس قمی داستان اون سیاح معروف ابن بطوطه را بیان می کند که نجف رفتم دیدم در شب ۲۷ماه رجبزیادی از مریض ها کسانی که مشکل دارند گرفتاری بدنی دارند میگفت سه نفر دیدم که یکی از اصفهان یکی از روم یکی از خراسان این ها آمده اند اینجا برای ۲۷ رجب متوسل به امیرالمومنین شوند و شفا بگیرند وتجربه اثبات کرده و این هم یکی از جالبی های روزگار است که شما در روز ولادت پیغمبر زیارت امیرالمومنین وارد است در شب مبعث زیارت امیرالمومنین وارد است انشالله خدا نصیب بفرماید مشرف بشوید موقع ورود باید سلام بر پیامبر کنید اذن ورودتان باید سلام بر پیامبر باشد این اخوت و برادری چه قدر با هم ارتباط وثیق و محکم پیدا کرده است که هنگامی برای پیغمبر است شما باید سلام بر امیرالمومنین کنید اینها نکته ای دارد سری دارد که انشالله با مراجعه به دعوات این اسرار روشنی وشود انشالله خداوند به ما توفیق مراقبت های این ایام را عنایت بفرماید تحلیل هم داشته باشیم از وضعیت جهان و وضعیت کشورمان می دانید اخبار را تعقیب می کنید ولی اون چیزی که توصیه ماست و تاکید ماست این است که تحلیل را مقطعی نکنید در مباحث تحلیل جهانی و سیاسی ببینید جهان رد چه وضعی است ایران ما در کجای جهان قرار دارد تحلیل های ما این است ما از اولی که انقلاب کردیم سی سال از عمر انقلاب ما گذشته است جبهه استکبار که ما اسم گذاشتیم این جبهه را بر دشمنان نظام خودمان این جبهه از هیچتهدیدی فروکش نکرده است و هیچگاه دست از دشمنی خودش بر نگشته است که این ها کمک کرده باشند کوتاه آمده باشند واگرمی توانستند نقشه ایبریزند توطئه ای کنند تهدیدی نسبت به نظام ما داشته باشند اینها دست از تهدید برداشته باشند هرکاری که از دستشان برمی آمده انجام داده اند ما جنگیدیم ما انقلاب کریدم شهدای زیاد دادیم تو همه اینجوانب امریکا و تمام مستکبرین و تمام کشورهای منطقه که همراهی می کنند امریکا و استکبار را همراهی می کردند و همراه بودند توهمه این توطئه ها همدیگر را حمایت می کردند و لذا این جبهه هنوز وجود دارد این نکته مهمی است کهما باید فراموش نکنیم که ما درجبهه جنگ قرار گرفته ایم ما در برابرمان یک جبهه قوی استکباری مهم ذخایر اسلحه و غیر اسلحه فکر و دانش وعلم وسیاست و همه چیز در برابر ما قرار گرفته هر نوع ابزار مادی که شما فکر کنید در دشمن ما به وفور پیددا می شود همه اونها فکرشان و جهتشان الان قرار گرفته برای دشمنی با ما هیچ دشمن دیگری را سراغ ندارند و این دشمنی هم شرق و هم غرب با هم متحدند هم روسیه و هم امریکا و دیگر کسانی که دشمن دین و اخلاق و انسانیت هستند با همدیگر موافق همدیگر دارند عمل می کنند و این دشمنی وجود دارد واین وادامه هم خواهد داشت در برابر این جبهه هنر امام ره هنر مقام رهبری جبهه مقابل این جبهه است ما توانستیم با هنری که داشته ایم با بسیج جهانی که انجام دادیمبسیج ملت ها که انجام دادیم انسان های آزادی جهانی اینها در یک جبهه در کنار ما قرار بگیرند این جبهه میتواند در یمن باشد این یک جبهه ای است مقابل دشمن این جبهه جبهه مهمی است این جبهه را ما حفظ می کنیم و به هر قیمتی باید این جبهه را حفظ کرد حفظ جبهه جبهه خودمان است کسانی که این تحلیل را نمی توانند داشته باشنداحساس می کنندکه ماچرا کمک میکنیم به لبنان چرا به سوریهچرا کمک می کنیم به یمن این یک جبهه است ماغ در یک جبهه هستیم با هم مقابله با جهان استکبار می کنیم اگر اونجا نجنگیمهیچ قدرتی در برابر جبهه مقابل نخواهیم داشت این دید واین تحلیل را گداشته باشیم جایگاه خودمان را متوجه می شویم امروزه خطر بزرگی که ما را تهدید می کند و متاسفانهجبهه استکبار این خطر را آورده در برابر ما خطر تفرقه دینی و مذهبی رد بین ماهاست یقینا این انقلابیونی که رد بین ماهابه عنوان داعش خودشان را انقلابی حساب می کنند حاضرند خودشان را منفجر کنند اما به چه قیمتی بهقیمت کشته شدن مسلمان ها اگر این ها در برابر استکبار کشته میشدند ما چه جبهه قوی داشتیم متاسفانه با زیرکی هایی که اونها داشتند با یک نوع انقلابی گری بدلی توانستندزیادی از جوانان ما را از این نوع تفکر سیراب کنند در برابر ما قرار دهند و این سیاست غرب است سیاست شرق است که بتوانند ما را به خودمان سرگرم کنند این ابزار ابزار آخری اونهاست اینجاست که مقام معظم رهبری با سیاست با اون هوش خدادادی که بهش عنایت شده است و الهاماتی که به او می شود به ما میگوید که باید بصیرت داشته باشیم داخل این جبهه نکند جنگ بین اینها و ما تبدیل به یک جنگ مذهبی شود احساس نکنیم شیعه و سنی با هم درگیر شده است این ها به عنوان سنیبا ما درگیر نیستند و کسانی که با انگیزه شیعه گری بخواهند در برابر هم قرار بگیرندو اشتباه می کنند سنی ها هم اگر احساس کنند این ها به عنوان سنی دارند با ما می جنگند اشتباه می کنند اینجا یک حرکت افراطی است که این حرکت ابزاری برای نقشه استکبار شده است این بصیرتی که می طلبد ما همه باید متوجه شویم و بتوانیماین نقشه را خفه کنیم در نطفه اش که نتواند تفرقه ایجاد کند بین انقلابیون جهان اسلام اینجاست که من اضافه می کنمتوافق نامه هسته ای هم در همان قالب معنا پیدا می کند توافق نامه هسته ای یک مبارزه سیاسی است یک جنگ سیاسی است یک جنگ دیپلماسی است اون کسی که در طرف مقابل مسائل دیپلماسی قرار می گیرد در برابر جهان استکبار قرار می گیرد متوجه است و می داند که در برابر او دشمن قرار گرفته است باید با همین فکر و با همین دید در برابر دشمن خودش قرار بگیرد و مبارزه سیاسی کند و مبارزه دیپلماتیک کند مواظب باشد که در این مبارزه ما نباید تحقیر شویم در این مبارزه نباید ما ذلت پیدا کنیم ما تو هر مبارزه ای انقلابی بودیم با ذلت خودمان را نشان ندادیم ما به عنوان انسان های انقلابی تو جهان مطرحیم اما انقلابی منطقی انقلابی که حاضر است مذاکره کند انقلابی که حاضر است پای میز مذاکره هم بنشیند حرف حسابش هم می زند اما زیر بار تحقیر نمی رود الحمدالله با نظارت هایی که مقامن معظم رهبری و تمهیداتی که ایشان دارند ما احساس می کنیم مسیر این مذاکرات مسیر مناسبی را دارد طی می کند و معتقدیم که مسائل مذاکرات و مسائل هسته ای که دارد پیش می رود و مسائلی است که در جای خودشاهمیت دارد و یقین بدانید پیشرفت و مسائل اقتصادی کشور و دیگر مسائلی که در کشور دارد انجام میگیرد هیچ وابستگی به این مذاکرات ندارد ما به خاطر دفع ضرر دشمن هم که شده لازم است داخل ایننوع مذاکرات لازمباشد نرمش هایی نشان دهیم نرمش انجام می دهیم اما این نرمش به معنای حقارت و ذلت ما نخواهد بود در مورد وضعیت سیاسی کشور هم خدمتتان عرض کنم این نکته را که مقام معظم رهبری عنایت خاصی را که به مسائل سیاسی کشوردارند این توصیه را به همه ماها کرده اند و ما هم احساس می کنیم تمام سیاست مداران ما باید ایننکته را مورد توجه قرار دهند نکند دشمن سوء استفاده ای از تفرقه سیاسی ما پیدا کند مقام معظم رهبری به ارادتمندان خودش توصیه می کند که مواظب باشید کشور را دو قطبی نکنید دو گروهی نکنید دو قبیله ای نکنید بدون منطق بدون فکر هم دیگر را تخریب نکنید هر چند که تحلیل های س یاسی نقدهای سیاسی در جای خودش وجود دارد اما امسال که قراره مسائل سیاسی داخل کشور شدت پیدا کند و پر رنگ تر خواهد شد مسائل سیاسی این توصیه مقام رهبری و تمام دلسوزان جامعه هم باید مورد توجه ما قرار بگیرد که ما وحدت خودمان انسجام خودمان اعتماد به هم و ارامشی که در جامعه مان وجود دارد فدای اختلافات سیاسی خود نکنیم