نمازجمعه ۱۴ بهمن ماه ۹۰
خطبـه اول
بسماللهالرحمنالرحیم
شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش میکنم چرا که تقوا بهترین زاد و توشه برای سعادت اخروی و برترین راه برای جلب محبت الهی در حیات دنیوی است.
در خطبه اول بنابراین گزاردهایم که از راه خدا سخن بگوییم، راه خدایی زندگی کردن، راهی که خدا با ما است و ما هم با خدا هستیم. راهی که راه قرآن است، راه انبیاء است، راه خاتمالمرسلین محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآله وسلم) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. راهی که سرانجام آن بهشت برین و رهرو آن راه، مورد لطف و عنایات ویژه خدا است.
راه خدا عبودیت است و جوهرهی عبودیت، ایمان است. عبودیت یعنی مطابق با دین عمل کردن، به مفاد دین ایمان داشتن، اخلاق الهی را مراعات کردن، بر مملکت جان خود، خدا را حاکم کردن، و خود را در محضر خدا دیدن است.
اساسِ عبودیت، ایمان است و یکی از موضوعات مهم پیرامون ایمان، صفات مؤمنان است، یکی از صفات انسان مؤمن، اخلاق مداری است، انسان مؤمن انسانی اخلاقی است که در وجود او همهی فضایل اخلاقی وجود دارد و از نهاد او تمامی رذایل اخلاقی به دور است.
یکی از ابعاد مهم اخلاق، اخلاق خانوادگی است. اخلاق خانوادگی ویژگیهایی دارد: اخلاق همسر داری، اخلاق فرزند داری، اخلاق خویشاوند داری، اخلاق پدر و مادر داری، که به اخلاق فرزندداری رسیدهایم. مطالبی پیرامون این موضوع عرض شد و امروز و در این خطبه پیرامون چند ویژگیِ اخلاقیِ والدین در رابطه با تربیت فرزند سخن میگوییم.
پدر و مادر تا هستند و فرزند نیز تا هست باید پدر و مادر چهار عنصر مهم در رابطه با فرزند خود مراعات کند، ۱- هدایت ۲- نظارت ۳- حمایت ۴- صیانت.
۱- هدایت. پدر و مادر از همان کودکیِ فرزند، باید او را هدایت کنند، هدایت در امور معنوی، فرهنگی و علمی و هدایت در امور مادی. از همان کودکیِ فرزند او را باید با معارف دین آشنا کنند، او را با اخلاق، معماری کنند، او را با فرهنگ دینی آشنا کنند، در دوران نوجوانی، جوانی و حتی میانسالی، پدر و مادر باید به فرزندشان تجربه خود را انتقال دهند. در بحرانهای سخت زندگی دست او را بگیرند، او را یاری کنند، او را راهنمایی کنند، او را به خود وا نگذارند، چون انسان اگر پیر هم شود باز فرزند پدر خود است و پدر، پدر است. پدر و مادر در تمامی مراحل زندگی چه دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و حتی کهنسالی باید هر چه علم، تجربه و اندوختهی معرفتی دارند به فرزندانشان ارائه کنند. چه بسیار فرزند در ورطه اشتباه میخواهد سقوط کند اما پدر با یک نصیحت به شکل صحیح او را از این سقوط نجات میدهد. در عرصه انتخاب همسر، در عرصه سرمایه گذاری اقتصادی، در عرصه انتخاب، در طریق سیاسی، پدر با یک راهنمایی و یک دلسوزیِ صحیح، فرزند خود را نجات میدهد و فرقی هم نمیکند که در دوران کودکی او باشد و یا در دوران بزرگسالی او باشد. انسان بزرگ، اشتباه بزرگ میکند و این پدر و مادر هستند که با تجربهای که انداختهاند و با معلوماتی که دارند باید دلسوزانه ببه او کمک کنند و فرزند نیز باید حرف پدر و مادر را دقیق بشنود و مراعات کند چون دلسوزترین انسان به فرزند، پدر و مادر است. هم در مسائل فرهنگی او را هدایت کنند هم در مسائل مادی، راه و رسم زندگی را به او یاد دهند در همه ابعاد اما به رنگ خدا.
۲- نظارت. پدر و مادر از همان کودکی فرزند خود را تحت نظارت قرار دهند، روحیات او، ویژگیهای او، تحصیل علم او، خصوصیات اخلاقی او، ایمان و تقوای او را با دقت نظارت کنند، دوستانش را بررسی کنند چه بسیار انسانهای بزرگ به خاطر دوستی با انسانهای منحرف به انحراف گرائیده شدند، و چه بسیار انسانهای عادی که با بزرگان نشستند و رنگ بزرگی پیدا کردهاند، «مصاحبه الابرار تُوجبُ الشرف و مصاحبهُ الاشرار توُجبُ التلّف»، لذا پدر و مادر باید بر امور زندگی فرزندشان به ویژه در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی نظارت عالیه داشته باشند، او را رها نکنند او را در مجالس شبانه وا نگذارند و ندانند که در مجالس شبانه شان چه میگذرد، دوستان آنها کیست؟ همراه آنها کیست؟ کجا میرود؟ نگاه او به کیست؟ باید با دقت نظارت داشته باشند اما یک نظارتی که به شخصیت فرزند لطمه وارد نکند. نظارت باز هم در امور معنوی و هم اموری مادی، نگاه کنند اگر فرزندشان بخواهد در یک امر مادی مشارکت کند و پدر و مادر میداند این کار اشتباه است این نظارت را داشته باشند دست او را بگیرد و او را راهنمایی کنند.
۳- حمایت. پدر و مادر باید از فرزندشان در تمامی مراحل زندگی حمایت کنند، چه در دوران تحصیل آنها، تاآنجایی که قدرت دارند حمایت کنند، چه در دوران اشتغال آنها، زندگی آنها حتی زندگی مشترکشان، چه در عرصه اقتصادی و آغاز زندگی مستقلِ اقتصادی آنها، و چه در امور معنوی و اخلاقی. والدین باید حمایت کنند، فرزند مثل پرندهای است که تازه بال گشوده و میخواهد پرواز کند این پدر و مادر هستند که باید بال او باشند و او را در پروازی که میخواهد در زندگی کند حمایت کنند. برخی از فرزندان گله میکنند که ما نیاز به حمایت مالی پدر داریم، ما نیاز به حمایت معنوی پدر داریم، اما پدر و مادر ما را رها کرده اند به ویژه دختران باید حمایت بشوند، باید عنایت باشد. فرزند همیشه فرزند پدر و مادر است همیشه نگاهش به پدر و مادر نگاه ابوّت است که این پدر من است این همان کسی است که از کودکی مرا رشد داده و مورد حمایت خود قرار داده، همیشه نگاه میکند که پدر و مادر او را حمایت بکنند. هزاران هدیه افراد برای شخصی بیاورند به اندازه یک هدیه کوچک یا یک شاخه گل پدر و مادر برای فرزند ارزش ندارد. عنایت داشته باشید، فرزندان خود را رها نکنیم، در همه حال از آنها حمایت کنیم به ویژه در مواقع بحرانی، برخی مواقع در زندگی مشترک بین فرزند و همسر او یک کدورتی رخ میدهد نگوییم شما خود کردهاید به خانه ما نیایید خودتان حل بکنید و ربطی به ما ندارد، در این شرایط این فرزند احساس تنهایی میکند، او را راهنمایی کنیم، حمایت کنیم اما سوق بدهیم به ورود دوباره در زندگی مشترک. پسر این طور نباشد که اگر در زندگی مشترک یا اقتصادی یا سیاسی دچار مشکل شد پدر و مادر او را ترک کنند، نه، بلکه با آغوش باز هدایت به سمت و سوی صحیح زندگی.
۴- صیانت. صیانت یعنی حفاظت از شکست فرزندان در زندگی. پدر و مادر باید با نظارت خود درک کنند کجاها هست که فرزندان دچار سقوط میشوند و دچار شکست میشوند، بررسی کنند یک عمر فرزند را تربیت کردهاند میدانند، اگر میخواهد یک همسری انتخاب کند میبیند یک انسان عاطفی است او را به عقلانیت در انتخاب همسر هدایت کند و او را از انتخاب همسری ناشایست نگه بدارد. در انتخاب شغل، در انتخاب رشته، همه این کارها باید انجام دهید. روی این حساب است که صیانت از فرزندان نیز یکی از امور مهم برای پدران و مادران است.
هدایت، نظارت، حمایت و صیانت، اینها چهار عنصری هستند که والدین باید یک مربع تشکیل دهند و اینها اضلاع آن باشد و فرزند در این مربع مورد لطف و عنایت پدر و مادر قرار بگیرد و خسته نشوند. عزیزان، محصول عمر انسان، فرزندان هستند باید این محصول به بار بنشیند و پدر و مادر تا هست باید پدری و مادری کند و این فرزند را فرزندی صالح و سالم در جامعه قرار بدهد که همواره جامعه از وجود او متنعم باشد.
خدایا در ظهور آقا امام زمان (عج) تعجیل بفرما و همه ما را در تربیت فرزندان یاری بنما …
خطبـه دوم
بسماللهالرحمنالرحیم
شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش میکنم چرا که تقوا کلید گنج رستگاری و طریق جلب محبت و عنایات الهی در حیات دنیوی و اخروی است.
در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن میگوییم.
مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای در دیدار با جوانان کشورهای اسلامی مطالب مهمی ایراد فرمودند که به برخی از آن مطالب اشاره میکنم و تحلیل و تفسیری پیرامون آن مطالب عرضه مینمایم:
معظمله فرمودند: تاریخ بشریت بر سر یک پیچ بزرگ و در آستانه تحولی عظیم قرار دارد، این یک خبر و یک پیام بسیار مهم برای جهان است. فرمودند که تاریخ بشر از همان آغاز مورد تاخت و تاز جبهه استکبار قرار گرفته است و شما میبینید که تاریخ انبیاء، تاریخ اولیاء خدا و تاریخ جهان را که مطالعه میکنیم میبینیم که جهان استکبار و جبهه ظلممدار چگونه با بشریت، انبیا، آزادمردان، ائمه و با مردم مظلوم چه جنایاتی کردند و روزبهروز به جنایات خود افزودند، که هم اینک، تاریخ، به خود چنین جنایت نهادینه شدهی جهانی ندیده است.
آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی با تمام شقاوت، با تمام قدرت، با تکنولوژی جنایتکارانه تهاجم و با در دست داشتن تمامی مجامع حقوق بشری مثل سازمان ملل، وارد صحنه ظلم و ستم شدهاند و این مسیری که اجداد آنها در ظلم و ستم در تاریخ رقم زدهاند اینها آن را به شکل بسیار پیچیدهتر و گستردهتر ادامه دادند اما هماکنون این مسیری که این جنایتکاران رقم زده اند مردم جهان با بیداریای که پیدا کردهاند شرایطی رقم خورده است که این مسیر در حال برگشتن و پیچ خوردن به سمت و سوی عدالتگستری، دینمداری، معنویت، اخلاق و اسلامخواهی شده است.
الان بیداری اسلامی، سرزمینهای اسلامی را فرا گرفته است. یک به یک رژیمهای دیکتاتور سرسپرده سقوط میکنند و انشاءالله بزودی تعداد دیگری از آنها سقوط میکنند. این بیداری و بیداری اسلامی به سراسر جهان خواهد رسید و این مسیری که جهان استکبار برگزیده بود و به جهان تحمیل کرده بود، به جایی رسیده است که با این بیداری اسلامی که منشأ آن انقلاب اسلامی ایران است این مسیر دارد عوض میشود، این مسیر دارد مسدود میشود و جهان در آستانه تحول عظیمی است و این تحول عظیم، همان بازگشت مردم به اسلامخواهی، معنویت، اخلاق، عدالت محوری و استکبار ستیزی است.
دومین نکته ای که معظمله بیان داشتند، فرمودند: بشریت از همه مکاتب و ایدئولوژیها، ایدئولوژیهای غیراسلامی، ایدئولوژیهای مادی مثل مارکسیسم، لیبرال دموکراسی، ناسیونالیسم و سکولاریسم عبور کرده است. یعنی اینها برای مردم آزموده شدهاند هم از حیث نظری دارای مبانی صحیح نیستند و هم در اجرا، ناکار آمدی آنها اثبات شده است. مارکسیستها با ادعای دفاع از طبقه مستضعف، حکومت را به دست گرفتند اما دیکتاتوری حزبی بهراه انداختند. سکولارها آمدند و گفتند که دین از سیاست جدا است و سیاست را از دین جدا کردند و جنایتهای وحشتناکی در جهان به راه انداختند. ناسیونالیست و ملیگرایی با شعار ملیت و اهمیت دادن به ملت خود آمدند و “جمال عبدالناصر” در مصر یک حرکت ناسیونالیسم عربی ایجاد کرد و از درون آن “انور سادات” بیرون آمد و پیمان “کمپ دیوید”. لیبرال دموکراسی فرانسه و آلمان “سارکوزی” و “مرکر” از آنها ببیرون آمدند که همه صهیونیست شدند و هستند.
مردم در تاریخ، تمامی مکاتب را آزموده اند، و ناکارآمدی و انحراف آنها برای آنها ثابت شده است و از این مکاتب عبور کرده اند و به سمت خدا آمدهاند، به سمت دینمداری و اسلامخواهی آمدند. لذا شما میبینید در مصر همین مکاتب وجود دارد، در تونس وجود دارد ، در لیبی وجود دارد، در عراق وجود دارد، در بسیاری از کشورهای اسلامی وجود دارد اما مردم فریاد اسلام سر میدهند. اسلامخواهی اساس حرکت است، بیداری اسلامی اساس حرکت است و این دارد فضای جهان را میگیرد.
تمامی این مکاتب هر چند در آغاز علیالظاهر دارای یک مبانی علمی بودند و به جوانان و مردم نشان میدادند که دارای یک اندیشههای فلسفی هستند اما بعد از چندی هم ناکارآمدی و وضعفشان ثابت شد و همه آنها جزء شبکه بزرگ دیکتاتوری صهیونیستی شدند. لذا شما میبینید لیبرالهای فرانسه، رهبر آنها “سارکوزی” میشود، یک یهودی زادهای که فقط مجری اندیشههای صهیونیسم است. در ایتالیا باز این چنین است و “برلوسکنی” میآید و وزیر میشود که فردی است که در دامان صهیونیستها بزرگ شده است و در آلمان “مرکل” نیز همچنین است. در انگلیس حزب کارگر این چنین است، لیبرال دموکراتها اینچنین هستند. الان شبکهی بزرگ سیاسی صهیونیستی حتی آمریکا را هم اداره میکند، اروپا را هم اداره میکند و مردم آمدهاند که این حرکتی که از همان ابتدای تاریخ شروع شد و آن ظلم و ستم به جامعه بشری بود متوقف کنند و حرکت را به سمت دیگری و با یک چرخش و پیچ بزرگ به سمت اسلامخواهی و عدالت محوری ببرند.
سومین نکته ای که فرمودند، بیان کردند که پیروزی مسلمین و پیروزی مستضعفین بر جهان استکبار را چنان تلقین کرده بودند که غیر ممکن است، دشمن دو کار کرده بود، ناتوانی ملتها و شکستناپذیری جهان استکبار را تلقین کرده بود، این چنین بیان کرده بود، این چنین تلقین کرده بود. اما شما دیدید انقلاب اسلامی ایران، مقاومت آن و پیشرفت آن نشان داد که ملتها ضعیف نیستند و دشمنان نیز در نهایت قدرت نمیتوانند باشند. حزبالله عزیز، رژیم اشغالگر قدس را در مرزهای لبنان متوقف کرد و شکست داد، مردم لیبی “قذافی” را سرنگون کردند، در تونس “بنعلی” این چنین شد، در مصر “حسنی مبارک” این چنین شد، در عراق “صدام” سقوط کرد و الان نظام شان به دست اسلامگرایان است و این چنین است، یکی بعد از دیگری اسلام به سمت قوت و پیروزی است و آمریکا و رژیم صهیونیستی و جهان استکبار رو به افول و غروب است. به همین خاطر است که جهان در آستانه تحول عظیمی است، استکبار به آخر خط رسیده است و اسلام خواهی و عدالت خواهی هماینک سراسر جهان را دارد فرامیگیرد، اینجا است که همه باید به تکلیف خود عمل بکنیم.
نکته مهمی که در این عرصه است حمایت از بیداری اسلامی و نهضتهای ضد صهیونیستی است و باید با تمام قوا و تمام وجود مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا بایستیم و باید فریاد مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل تمام جهان را فرا بگیرد و در این رابطه نباید هیچ سستی به خودمان راه بدهیم.
الان آمریکا و اسرائیل و اتحادیه اروپا چون ببر کاغذی شدهاند، برای فریب و برای ادامه حیات جنایتکارانه خود به دنبال مذاکره هستند، پای میز مذاکره با اسرائیل، رژیم صهیونیستی و آمریکا نشستن نشان از عدم قوّت در تحلیل سیاسی است، اینها میخواهند مذاکره شوند که رسمیت یابند، جان پیدا کنند، الان اینها رمقهای آخر خود را دارند طی میکنند، باید با تمام وجود در کنار مقام معظم رهبری باشیم و باید با هدایتهای ایشان تاریخ استکبار جهانی را متوقف کنیم.
امروز، روز فناوری فضایی است، ایران اسلامی با هدایتهای مقام معظم رهبری و تلاش نخبگان و مهندسینِ دانش هوافضا، به افتخارات بزرگی دست یافته است و هماینک یکی از کشورهای برتر در ساخت تجهیزات فضایی مثل ماهواره امید، و طراحی نرمافزارهای بسیار پیچیدهی هوافضا است. تقدیر و تشکر میکنیم از همه این عزیزان که در این عرصه تلاش میکنند.
روز یکشنبه، آغاز هفته وحدت است، تولد حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (صلیالله علیهوآلهوسلم) را تبریک عرض میکنم.
«والسلامعلیکم و رحمهالله و برکاته»