خطبه ۲۶ آذر ماه ۸۹:
۲۶/۹/۸۹
خطبه اول
در خطبه اول بنابراین گزارده ایم که از راه خدا سخن بگوییم راه خدایی زندگی کردن راهی که خدا با ماست و ما هم با خدا هستیم من کان لله کان الله له هر کس با خدا باشد خدا هم با اوست راهی که خداوند خود در بحران ها شدائد گرفتاری ها دست انسان را می گیرد نجات می دهد و انسان را در طریق تعالی یاری می نماید راهی که راه انبیا صدقین شهدا اولیا خداست صراط مستقیم تعالی انسان عبودیت است راه خدا عبودیت است عبودیت یعنی اعتقاد رفتار و اخلاق دینی داشتن انعبدونی هذا صراط مستقیم عبودیت خدا پیشه کنید که این راه راست درست و راه عروج آسمانی شدن و تعالی است و دیگر راه ها راه ابتذال شوربختی و نگون روزگاری است جوهره عبودیت و راه خدا ایمان است ایمان یعنی بر مملکت جان انسان خدا حاکم بودن و در نظر سالک الی الله خود در محضر خدا دیدن است روح آخرت گرایی بر فکرش حاکم است دنیا را پلی بیش نمی داند فرصتی می داند برای رضایت خدا وتعالی روحی خود برای سعادت اخروی بر نگاهش نگاه قرانی و بر راهش سیره نبویخاتم الانبیا محمد مصطفی و ائمه اطهار سرلوحه است بینشش بینش قرآنی و راهش مکتب اهل بیت عصمت و طهارت است ایمان اگر انسان دارا باشد در امن و امان است از انحراف وانحطاط اگر ایمان نباشد در معرض سقوط بلکه ساقط در باتلاق متعفن ابتذال انحطاط و معصیت و خطا خواهد بود مومنان ویژگی هایی دارند که به برخی از اونها اشاره کردیم روح تقوامداری اخلاق محوری توکل انس به قرآن رشد فضای تعالی ایمانی هر روز بیشتر از دیروز در مسیر رشد ایمانی امانت داری وفای به عهد عدم پذیرش سلطه کافران در عرصه سیاسی پرهیز از لغو و بیهوده کاری شجاعت و بسیاری از امور که برشمردیم بیان کردیم که امام سجاد (ع) ۵ خصوصیت دیگر برای مومنان بر می شمارد عزیزان اگر ما بخواهیم قدم اول در راه بندگی خدا برداریم باید صفات مومنین داشته باشیم و ایشان اینگونه فرمودند علامات مومن خمسا یک انسان مومن ۵ خصوصیت دارد که این ۵ خصوصیت نشان می دهد این انسان مومن است و در حریمامن محبت خدا و حفظ وعنایت الهی است الورع فی الخلوه پرهیزکاری وپارسایی و ترک ارتکاب گناه نه در پیدا و آشکار بلکه حتی در نهان نزدیک گناه نمی شود که در خطبه اول نماز جمعه قبل مفصل صحبت کردیم دوم الصدقه فی القله به گاه تنگدستی صدقه دادن هنگام ثروتمندی صدقه دادن خوب هست ولی هنر وقتی است که انسان تهی دست باشد و باز صدقه بدهد این نشان ایمان هست الصدقه فی القله و الصبر عندالمصیبه هنگام بروز ناگواری ها مصیبت ها انسان صبر کردن نشکستن راضی به رضای خدا بودن والحلم عندالغضب هنگام عصبانیت تندی فشار عصبی انسان آرام بودن حلیم بودن بردبار بودن و پنجم الصدق عندالخوف به گاه ترس اون گاهی که انسان فشار روحی درش است که کزب بگوید دروغ بگوید راستگو باشد از خصوصیات مومنان هست در رابطه با صدقه امروز سخن می گوییم در رابطه با ویزگیاول الورع فی الخلوه سخن گفتیم امروز در رابطه با صدقه والقله یکی از ویژگی های صدقه دادن نه به گاه ثروتمندی است حتی به وقت تهی دستی است صدقه یعنی یاری رساندن به دیگران چه مادی چه معنوی با احترام راستی و درستی و برای خدمت با انگیزه الهی این گفته می شود صدقه این چیزی که انسان مقدار مالی که انسان به کسی می دهد وقتی معنای صدقه دارد که واقعا به راستی و درستی بخواهد خدمت رسانی کندبرای خدا باشد به همین خاطر به اوگفته می شود صدقه صدقه یکی از اموری است که خداوند در قران بدو عنایت کرده خز من اموالهم صدقه یا رسول اله برخی از اموال مومنان را به عنوان صدقه اخذ کن تطهرهم این موجب می شود که اموالشان و خودشان پاک وپاکیزه شوند و تذکیهم و این صدقه موجب تزکیه آنها می شود یعنی صدقه اموال انسان را طاهر پاک وآماده رشد و بهره مندی اقتصادی می کند می دهد که انسان که رشد در فضای روحی اش و در دارایی اش صورت گیرد صدقه دوکار عمده می کند در حیات انسان یک روح جسم و قلب انسان را پاک می کند از دنیاگرایی وقتی انسان مالش را داد اول کاری که می کند این هست که فضای دنیاگرایی و به بند دنیا قرارگرفتن این شخص نجات پیدا می کند گیر مال نیست گیر دنیا نیست لذا بخشی از مالش را به فقرا می دهد دوم اینکه این فضای جسمی فضای اخلاقی او را آماده رشد می کند هم از بند را از پایش باز می کند که گیر اموال و دنیا نباشد هم زمینه سازی می کند برای رشد سوم اینکه این پولی این مالی که به دیگران می دهد موجب می شود که اموالش پاک شود و به شکل صحیح بهره وری از او صورت گیرد و در طرف دیگر موجب می شود که مشکلات اقتصادی در جامعه کم شود این قدر برکت دارد یکی از اموری که خود خداوند این کار را قبول می کند و می گیرد از اموال انسان صدقه است خیلی از اموال انسان هست قرشتگان اون را می نویسند اون را اخذ می کنند در نامه اعمال انسان ثبت می کنند ولی صدقه این طور نیست خود خدا می گیرد در سوره توبه آیه ۱۰۴ این گونه است أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِهِ ایا نمی دانند که خداوند توبه انسان را قبول می کند و یاخذ الصدقات و خود صدقه را اخذ می کند و خود خدا صدقه ای که شما می دهید به دست یک فقیر قبل از آنی که به دست فقیر برسد به دست خدا می رسد امام صادق می فرمایند لیسَ شَی أثقَلَ علی الشَیطانِ من الصَّدقه هیچ چیزی بر شیطان گران تر نیست از این که یک انسان مومن صدقه دهد علی المؤمن؛ و هو تَقَعُ فی یدِ الرَّبِ این صدقه انسان می دهد توی دست خدا میگذارد …………………………. قبل از آنی که در دست فقیر گذاشته شود صدقه اثار بسیاری دارد که به برخی از اونها اشاره می کنم یکی از اونها اخروی است در روز قیامت فضای محشر بسیار سنگین است که تعبیر شده در روایات نار بسیار گرم سنگین ایجاد می کند اضطراب استرس نگرانی اما مومنان یک سایه ای دارند که در پرتو اون سایه اسوده می شوند اون سایه اثر صدقه است ارض القیامه نار این حدیثی است نبوی که رسول خاتم الانبیا محمد مصطفی می فرمایند ارض القیامه نار سرزمین قیامت یک پارچه آتش است ما خلا ضل المومن مگر اونجایی که سایه مومن است این سایه اش از چه چیز است فان صدقته و اضل صدقه او موجب این شده که او سایه ای گوارا پیدا کند در آخرت صدقه موجب رفع عذاب می شود باز در حدیث نبوی است ان الصدقه للتدفع غضب رب صدقه موجب این می شود که خشم خدا از انسان آرام بگیرد موجب نجات از جهنم است الصدقه جنه ان النار صدقه موجب این می شود که انسان نجات پیدا کند از آتش جهنم موجب رفع بلا می شود موجب رفع و دفع بسیاری از بیماری هاست گرفتاری هاست باز در حدیث نبوی است الصدقه تمتع سبعین نوعاً من انواع البلاء هفتاد بلا را از انسان دور می کند این صدقه موجب زیادی رزق و اموال انسان است انسان به یک صدقه می دهد ده صدقه از خدا می گیرد مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا اکثر من الصدقه ……………………. زیاد صدقه دهید تا رزق شما بیش از این شود صدقه انواعی دارد صدقه مادی همین مقدار پول یا دارایی هایی که داریم به افراد بی بضاعت مستمند داده می شود اما یک صدقه صدقه معنوی است هدایتی که انسان به یک کسی می کند صدقه است به راستی درستی انسانی را راهنمایی می کند لذا امر معروف و نهی از منکر یکی از بهترین مصادیق صدقه است در حدیثی است از رسول خدا (ص) می فرماید بهترین هدیه یک انسان مومن به برادر خود سخنی درست و راهنمایی کارآمد و دینی است که او را می کند ما اهدی هدیه ای بالاتر از این نیست برای یک انسان مومن و مسلمان افضل من کلمه حکمت یک سخن حکیمانه که برادر مومنش را در راه هدایت کمک می کند و او را از مسیر سقوط در فضاهای نامطلوب نجات می دهد آفت صدقه منت گذاری اجب خودپسندی و بیان است انسان که صدقه می دهد چه مادی چه معنوی باید بداند اون فردی که بهش صدقه می دهند او بر انسان منت دارد فضایی درست کرده برای ما که کار خیر کنیم اگر صدقه همرا با منت باشد با اذیت باشد با معتلی باشد با منت گذاری و بیان در جامعه باشد که ما این کار کردیم این صدقه هدر رفته است لاتبطلوا صدقاکم بالمن والعذاب صدقه های خودتان را با منت گذاری با اذیت کردن به طرف مقابل باطل نکنید هم انسان مالش رفته باشد و هم آخرتی برای خود دست و پا نکرده باشد لذا یکی از صفات مومنان صدقه است حاتلا این صدقه گاهی به گاه ثروتمندی است دارد داراست می دهد اما هنر وقتی است که تهی دست باشد خود نداشته باشد اما خدمت به مردم را باز فراموش نکند صدقه دهد در قله در تنگدستی این نشان از ایمان انسان است .
خطبه دوم
در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن می گوییم امروز روز تجلیل از اسرا آزادگان و مفقودین است عزیزانی که در دوران دفاع مقدس با تمام وجود استوار شجاع ولایت مدار از نظام مقدس اسلامی دفاع کردند اسیر شدند رنج اسارت را تحمل کردند نشکستند ایستادند حماسه آفریدند مفقودین گرانقدری که هنوز چشم به راه هستند مردم ما و آن عزیزان جاوید الاثر هستند برای این امت گرامی می داریم یاد و خاطره این عزیزان و هیچ گاه حماسه این بزرگان در تاریخ ایران اسلامی و اسلام فراموش نخواهد شد روز شنبه ۲۷ آذر روز وحدت حوزه ودانشگاه است دو مرکز مهم تربیت نخبگان وتولید علم بی تردید وحدت این دو سرچشمه جوشان علم و فناوری معرفت و مرجعیت علمی ایجاد فضایی در جغرافیای ایران اسلامی بلکه جهان اسلام ایجاد خواهد کرد که خودکفایی علمی مدیریت تعالی نظریه پردازی های نوین تولید علم و مرجعیت علمی به بار خواهد آورد که این یکی از مهم ترین شاخصه های پیشرفت و استقلال است محکوم می کنیم جنایت تروریستی مزدوران استکبار جهانی در به شهادت رساندن عزاداران حسینی عزیزانی که در عزای ابا عبدالله الحسین در منطقه سیستان و بلوچستان از برادران اهل سنت شیعه در سوگ اباعبدالله الحسین اندوهگین بودند و به عزاداری می پرداختند اما مزدوران به خاک و خون کشیدند اینان به دنبال ایجاد تفرقه و اختلاف بین شیعیان و برادران اهل سنت هستند به دنبال ایجاد نزاع داخلی جنگ داخلی بین اقوام ایرانی هستند به دنبال بدنام کردن برادران اهل سنت هستند اندیشه های استکبار جهانی این گونه است که یکی از راه های تضعیف نظام آشوب داخلی برخورد مذاهب به ویزه شیعه و سنی است باید وحدت روزافزون شود مدیریت این وحدت کارآمد باشد و معرفت وتحلیل سیاسی و بصیرت روزافزون گردد و مراقبت و پیشگیری به طور بسیار دقیق بر جغرافیای امنیتی ایران اسلامی حاکم باشد محکوم می کنیم این جنایت را و برای شهدای این واقعه آرزومی کنیم با شهدای کربلا محشور شوند تشکر ویژه دارم از هیئات روحانیت معظم هیئت امنای مساجد تکایا حسینیه ها کانون های فرهنگ دینی شما عزیزان عزادارانی که واقعا امسال حماسه ای در عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین آفریدید با بصیرت و معرفت و در یک فضای پرشکوه اسلام علیک یا اباعبدالله علی الارواح التی حلت بفنائک . امروز همه ما در سوگ اباعبدالله الحسین و یارانش نشسته ایم صحنه های عجیبی در کربلا رخ داد که قلب تاریخ را جریحه دار کرد حضرت زینب (س) بعد از اتمام جریان کربلا این بچه ها را جمع کرد بچه هایی که همه غصه دار بودند اما بجای تسلیت تازیانه می خوردند اینها را جمع کرد اطراف خودش خیام اتش گرفته بود دامن برخی از دختران حضرت اباعبدالله الحسین آتش گرفته بود آنها را کنار خود گذاشت و آماده حرکت کرد اما از این دشمنان اهل بیت خواست که یک بار دیگر به مقتل رود و از حضرت ابا عبدالله الحسین خداحافظی کند به ایشان اجازه دادند حرکت کرد به طرف مقتل فضایی پر از نیزه و شمشیر وخون و خاک هر چه گشت پیکر مطهر ابا عبدالله الحسین پیدا نکرد این اشیا را کنار می زد ملاحظه می کرد یکباره دید پیکری غرق در خون خورد شده از سم اسب ها یک نگاهی کرد گفت انت اخی تو برادر منی اانت ابن امی فرزند زهرای اطهری نشست کنار این پیکر شروع کرد از گذشته یاد کردن حسین جان یادت می آمد ما با هم بزرگ شدیم در تاریخ نقل می کند که حضرت زینب هرگاه گریان می شد یک نام او را آرام می کرد و این نام حسین بود حسین جان در خاطر داریمن همواره با تو بودم در تمامی مشکلات یادت می آید وقتی مادرمان پهلویش را شکستند چه کسی تو را آرام می کرد مادری برایت کردم آنگاه که پدرمان فرق شکسته اش به خانه مان آوردند این من بودم که کنار تو بودم حسین جان یادت می آید تشت پر از خون جلو برادرمان امام حسن مجتبی بود چه کس تو را آرام کرد لاکن حسین جان همه امیدم به تو بود تو پشت و پناهم بودی تو برای من جد بودی پدر بودی مادر بودی برادر بودی حسین جان هیچ گاه تو را تنها نگذاشتم اما الان تو مرا تنها گذاشتی در بدترین شرایط که دارند مرا به اسارت می برند با این غم چکار کنم با این مصیبت چه کنم حسین جان آرزویم این بود که رویت ببوسم اما سر در بدن نداری حسین . حسن جان می روم هم تو مرا تنها می گذاری هم من تو را اما رفتن من به دستم نیست اگر می گذاشتند تا عمر داشتم در کنارت می ماندم لاکن در دروازه کوفه که رسید گفت حسین جان حق برادری را ادا کردی تو هم زینب در اسارت تنها نگذاشتی و آن هم وقتی بود که سر بریده اباعبدالله الحسین جلو کاروان اسارت به نیزه کرده بودند .