بوشهر در فرمول قطعی برق استثنا شود
حضرت حجت الاسلام والمسلمین اسماعیلی امام جمعه موقت محترم بوشهر در خطبه های نمازجمعه این هفته 19 اردیبهشت ماه:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
خطبه اول
روز میلاد پربرکت امام همام حضرت علی ین موسی الرضا آلاف تحیه و الثناء است، تبریک عرض می کنم این میلاد پر برکت را خدمت همه شما خوبان و یاران و مردم عزیز و امیدوارم که ان شاءالله برکات خاصه امام رئوف حضرت رضا (ع) امروز شامل حال همه ما بشود . ان شاءالله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
از برکات وجود مقدس امام رضا (ع) که ایرانیان مفتخر شده اند در این روزگار به میزبانی این امام بزرگوار در کنار آن سیره و زندگی روح بخش این بزرگوار برکات فراوانی که همه مردم ما و مردم جهان استفاده کردند از این میزبانی که ایران عزیز برای این امام عظیم الشأن ما انجام داد همه دنیا منتفع شدند.اما یک درس بزرگ از زندگی پر برکت علی بن موسی الرضا یک کلمه است ، در طول زندگی مبارک ایشان یک جهاد خستگی ناپذیر، یک استقامت و پایداری و یک حرکت همیشگی به سمت اهداف عالیه الهی بود، وجود مقدسشان زندگیشان در دو بخش کلی می توان تقسیم کرد ، یک قبل از این سفر تاریخ ساز و بخش دوم این سفر عظیم و دارای برکات بی شمار و در ایام اقامت در ایران آن روز.
قبل از آغاز این سفر حضرتشان در صحنه حاضر هستند، حقانیت اهل بیت را، ولایت اهل بیت را آشکارا بیان می کنند با اینکه آن روز این جمله معروف بود که این شمشیر آخته هارون الرشید بر روی گردن ها بود، گردن هایی که مخالفت می کردند ، این را را می زد و از بین می برد اما وجود مقدس امام رضا (ع) یک مبارزه آشکار داشتند و این قدر آشکار است که راوی می گوید به امام رضا عرض کردم شما مشهور کردید خود را به این امر، یعنی شما صاحب این امر ولایت هستید و جای پدرت نشسته ای و از شمشیر هارون خون می چکد. ایشان جواب داد آنچه که به من جرئت داد که در این مقام بنشینم و آشکارا بیان کنم مسأله ولایت اهل بیت را فرمایش جدم رسول الله بود که ایشان فرمود:« ان اخذ ابو جهل من رأسی شعره فاشهدوا انی لست بنبی و انا اقول لکم ان اخذ هارون من رأسی شعره فاشهدوا انی لست بامام » اگر ابوجهل توانست مویی از سر من کم کند و کاری این چنین بکند شهادت بدهید که من پیغمبر نیستم و من هم همان جمله را می گویم اگر هارون توانست یک مو از سر من کم کند شما شهادت بدهید که من امام نیستم.
مبارزه علنی با رأس این حکومت طاغوتی سیره امام رضا است و شخصیتی از ائمه (ع) که آشکارا در سفر خودش توحید را گره زد به ولایت در آن سفر تاریخی و در بین مردم نیشابور که همه جمع شدند و آن هیبت علوی، آن اخلاق و معاشرت، آن تقوا، آن علم بی کران آمدند آقا را زیارت کنند یک حدیث را می فرماید که قسمتی از آن معروف است سلسله الذهب یک چیزی از آن معروف است، چیز خاصی نبود که من از پدرم و پدرم از پدرش تا امیرالمؤمنین و تا رسول الله و تا خداوند متعال فرمودند که « کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشروطها و انا من شروطها » کلمه توحید دژ محکم خدا است و هر کسی در این دژ توحید قرار بگیرد از عذاب خدا مصون است، تا اینجا جدید نبود، حرکت کرد امام بزرگوار و بعد از دقایقی سر مبارک را از محمل بیرون آوردند به شرطی و شرط اینکه انسان در دژ توحید قرار بگیرد آن این است که به ولایت ما اهل بیت اقرار بکند و من امام رضا از شروط این دژ مستحکم الهی هستم که باعث حفظ انسان از عذاب می شود.
ورود این بزرگوار تاریخ تشیع را، تاریخ اسلام را دگرگون کرد و ما امروز بر سر سفره پربرکت این تاریخ عظیم نشسته ایم، خواستند زیرکی کنند و مکر کنند برای اینکه امام رضا را محدود کنند و ایشان را از مدینه جدشان دور کنند که مردم دسترسی به آن ها نداشته باشند و امام را به ذهن ناقص خودشان آلوده کنند به مسائل دنیایی اما امام عزیز با نپذیرفتن ولایت عهدی و به اکراه پذیرفتنش و دخالت نکردن در این حکومت عباسی و از آن طرف آن جلوه امامت و آنت نور، شجاعت، آن اتصال به عالم بالا و علم بی کران همه باعث این شد که وجود مقدس امام رضا روز به روز بر درخشندگی این آفتاب عالم افروز افزوده شود مثل یک نماز وقتی می خواهد برگزار کند، امام را گفتند مناسب را نپذیرفتی نماز عید را که بپذیرید، وجود مقدسشان با اکراه قبول می کند اما شرطش این است که به سیره جدش رسول الله و جدش امیرالمؤمنین (ع) نماز عید را بر پا کند که آقا شروع کرد به تکبیر گفتن پا برهنه، خیل عظیم مردمی که حالا وجود پیغمبر را در وجود امام رضا (ع) می دیدند همراه شدند و جریانی اتفاق افتاد که به مؤمون گفتند اگر این جریان ادامه پیدا بکند تو باید خداحافظی کنی با سلطنت و حکومت را به دست امام رضا بدهی که در نیمه راه آقا را برگرداندند و همه این ها و این سفر تاریخ ساز باعث شد مکر و حیله و نیرنگ این ها همه نقش بر آب شد و خورشید ولایت حضرت رضا ( علیه آلاف تحیه و الثناء) امروز بر ما و جهان تابیدن گرفته است.
یک نکته از سیره اخلاقی آن بزرگوار و تعلیم اخلاق آن امام عزیز عرض می کنم. حمد بن محمد بنابینصر بَزَنْطی از یاران خاص حضرت است که می گوید من را امام دعوت کرد به منزلش، رفتم منزل امام و با دوستان آنجا بودیم، بحث های علمی، حضرت غذایی را آماده کردند و دوستان میل کردند و خواستند بروند و امام به من فرمود احمد اگر خواستی احمد امشب پیش ما بمان، چه سعادتی بهتر از این. احمد گفت من سرم را بر سجده گذاشتم و داشتم خدا را شکر می کردم که خدایا ولی تو مرکب شخصی خود را برای من فرستاد و من را دعوت کرد، بحث علمی خدمت امام و سفره پر برکتش بودیم، دوستان رفتند و امشب امام من را دعوت کردند در خانه امام بمانم ، داشتم شکر می کردم خدا را و دیدم امام وارد شد و اشاره کرد به من و من سرم را بلند کردم، این نکاتی است که باید عنایت داشته باشیم که تربیت چگونه باید اتفاق می افتد، من دارم خدا را شکر می کنم ولی از کنه این شکر خودم غافل است که آیا شکر است یا مسأله دیگری است ، دیدم آقا اشاره کرد به من که یک روزی صَعْصَعه بن صَوحان خطیب بلیغ امیر المؤمنین (ع) بیمار شد و امیرالمؤمنین عیادتش رفت، خواست بلند شود آقا فرمود که من اگر عیادت آمدم وظیفه ام بوده و فردا فخر فروشی نکنی بر برادرانت و تکبر سراغت نیاید که علی آمده است به عیادت من. امام رضا درس بزرگی به این شاگرد خاصش داد که اگر می خواهی مراتب کمال را طی کنی و عرفان را به حد اعلای خودش درک کنی باید حواست باشد تکبر و فخر فروشی در زندگی نداشته باشی.
خطبه دوم
در این خطبه به چند نکته اشاره می کنیم.
اولین نکته پیام تاریخی و مهم رهبر معظم انقلاب در همایش یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم بود که حاوی نکات بسیار ارزشمندی است، نکاتی راهبردی و ترسیم افق پیش روی حوزه و کشور است.
قبل از اینکه تحلیل بکنم مقدمه ای را عرض می کنم. عزیزان همیشه در دل تاریخ های تاریک بشر اتفاقات خاصی افتاد که به چشم نمی آمد ولی در آینده منشأ تحولات بزرگی شد. یکی از آن ها ولادت حضرت موسی (ع) است. در تاریخ تلخ و روزگار سیاه فرعونی و ظلم بی حد فرعون که به فرمایش قرآن «یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ » بود این یکی از آن اتفاقات خاص است که ده ها سال بعد از این مولود بارش رحمت الهی باریدن می گیرد و حکومت جبار فرعونی توسط این مولود عظیم سرنگون می شود.
یا ولادت حضرت ختمی مرتبت ، حضرت محمد مصطفی (ص) در تاریخ ننگین جاهلی اتفاق می افتد ولی ۴۰ سال بعد این مولود عظیم الشأن منشأ تحولات بزرگی در این عالم می شود و بهترین فرهنگ ها و حاکمیت را برای مردم آن روزگار به ارمغان می آورد.
این ها اتفاقاتی است که از دید خیلی ها و مردم چیزی نیست، محدود است اما دست تقدیر خداوند و تدبیر الهی اتفاقاتی را بعد از آن رقم می زند.
رهبر معظم انقلاب در تلیئه این پیام بسیار اندیشمندانه شرایط داخلی و خارجی بازتأسیس حوزه علمیه قم را بیان کردند. حوزه علمیه قم در چه شرایطی بازتأسیس شد یا به یک معنا تولد دباره ای پیدا کرد؟. شرایط خارجی، حکومت های دست نشانده در عراق، در شامات به دست فاتحان جنگ جهانی اول، تقسیم کردن کشور بزرگ عصمانی به کشورهای دیگر و قیم هایی را به این منطقه آوردند استعمار انگلیس و فرانسه، ایجاد اختلاف، فشار بر مردم و علما، تفحص خانه به خانه، بعید علما ، کشتار علما، ایجاد غده سرطانی صهیونیست در منطقه در شرایط خارجی اتفاق می افتاد، در شرایط داخلی هم پرورش یک قزاق طماع، بی رحم، متکبر و رساندنش از صدارت به پادشاهی برای اینکه تسلط کاملی بر منطقه و غارت ثروت های عظیم حکومت های استعماری داشته باشند، ذخایر این منطقه را به تاراج ببرند. این اتفاقات رقم خورد.
در میانه این شب ظلمانی به فرمایش رهبر عزیز ستاره قم طلوع می کند، شرایط داخلی و خارجی را ببنید، نهال پربرکت حوزه در سنگلاخ این زمانه ناسازگار اما در زمینی مستعد در جوار ملکوتی حضرت فاطمه معصومه (س) نشانده می شود این نهال و انسانی دانا ، والا، مجرب، کارآزموده و دل مشهون از یقین و آرامش الطاف الهی یعنی آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری متولی این نهال می شود، این حوزه علمیه می شود. شخصیت عظیمی که توانست حوزه را زیر تیغ بران رضاخان که برای خاموش کردن ایمان و محو آثار دینی آورده بودنش این حوزه را به سلامت گذراند و حوزه ای که روزی طلبه های آن روزها از فیضیه بیرون می رفتند بیرون قبل از طلوع آفتاب ، می رفتند به باغات و اطراف قم پناه می بردند و تحصیل و تدریس می کردند و آخر شب مخفیانه و گاهی با لباس مبدل بر می گشتند برای اینکه حکومتی ها آسیبی به آن ها نزنند و در این حوزه یکباره یک خورشیدی طلوع می کند به نام روح الله الموسوی الخمینی ، آتش خشم توده ها با الهامات این امام عزیز شعله ور می شود و این دودمان خبیثی که روزی حوزه را زیر شمشیر و چکمه های خود قرار داده بودند به دست امام عزیز و رهبری و این مردم این سرنگون می شود. ببینید تولد حوزه را تا آن روزگاری که سلطنت خبیث این ها سرنگون می شود، مثل ولادت حضرت موسی (ع) و حضرت محمد مصطفی (ص).
اما در باب معرفی حوزه علمیه نکاتی را فرمودند و من اختصار، اول ناشناخته ترین بعد حوزه علمیه را عرض می کنیم. کدام بعد از ابعاد حوزه علمیه ناشناخته مانده در بین مردم؟. ابعادی دارد حوزه علمیه، کلمه حوزه علمیه نارسا است و نمی تواند حوزه را معرفی کند، یک بعدش بعد علم است در حوزه علمیه است، یک بعدش تربیت انسان های مهذب است و یک بعدش مقابله با دشمنان مردم است، حضور در خط مقدم و مقابله با دشمنان یکی از ابعاد ناشناخته و به فرمایش آقا ناشناخته ترین بعد حوزه علمیه همین جا است.
اهل مطالعه تاریخ معاصر می دانند در همه سیطره جویی های استعمار و استبداد کسانی که اول وارد میدان شدند و از حقوق مردم دفاع کردند، از حقوق نسل ها دفاع کردند، یعنی از حقوق ما که در این روزگار هستیم دفاع کردند علماء بودند. آنجایی که برخی درک نمی کردند چه اتفاقاتی دارد رخ می دهد چراغ فروزان یک عالم بود که میدان را روشن می کرد برای مردم، حقایق را نشان می کرد یا جایی که کسی جرئت عرض اندام نداشت بانگ رسای عالم حوزه بود که مردم را به میدان می آورد و شجاعت می داد.
قرارداد رویتر که خواهش می کنم این قرارداد را بخوانید، ۲۴ بند آن را بخوانید که با ایران برای ۷۰ سال می خواستند چه کنند؟، تمام ایران را، منابع زیرزمینی و رو زمینی، احداث راه ها و راه آهن ها، احداث بنادر، بهره برداری از جنگل ها، بهره برداری از دریاها و همه این ها را به اندک مال دنیا و رشوه ای که می خواستند بدهند به امثال ناصرالدین شاه به یک یهودی قرارداد بستند، چرا این ابعاد تاریخ ناشناخته مانده؟، گاهی اگر تاریخ هایی را مردم و جوان های ما بدانند بینششان تغییر می کند و قرار داد رویتر چه کسی مقابلش ایستاد؟، یک عالم بزرگوار ، یک مرجع تقلید و مجتهد، عالمی پارسا و شجاع، ملا علی کنی تهرانی و نامه شدیدالحنی نوشت به ناصرالدین شاه و مردم را روشن و به میدان آورد.
قرارداد تنباکو همین است، این قراردادها یعنی ماندگار کردن استعمار پیر انگلستان در کشور، علما کجا را می دیدند در این قرارداد ها، بله ممکن است این قرارداد برای عده ای شیرین باشد اما عمق این قرارداد این عالم بصیر دینی می بیند کجاست و به تعبیر امام عزیزمان مملکت را از حلقوم استعمار این فتوای میرزای شیرازی بزرگ در آورد. این یک عالم است که می ایستد جلو دشمن. قرارداد کاپیتولاسیون چیست؟، قرارداد ذلت ایرانی ها است ، در اسناد انقلاب اسلامی آمده از قول هویدا که خودش می گوید که ایرانی را در باشگاهی انگلستانی که مثلاً ایرانی با فلان حیوان ورودشان ممنوع است، این عزتی است که می خواستند به ما بدهد و امام با این کاپیتولاسیون مبارزه می کند و روشن می کند .امروز در ژاپن چه خبر است که این قدر تعریف می دهند، سیستم غذاییشان کاری نمی تواند انجام دهد در برابر فجایعی که آمریکایی ها در ژاپن ایجاد می کنند.
قراردادهای مختلف و نسل جوان ما اغلب این ها را نمی دانند.اتفاقاتی که همین سال های بعد از انقلاب افتاد، این فتنه های کور، این مسائلی که هر کدام از این ها می توانست ایران را تبدیل به لیبی کند، مگر رئیس جمهورشان نگفت ایرانی ها مراقب باشید که به درد ما دچار نشوید و امروز هم با بانگ بلند این آمریکایی های نحس می گویند که قصه لیبی باید در ایران اتفاق بیافتد، این ها را چه کسی روشنگری کرد؟، وجود نازنین مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای.
الآن هم همین است، جایگاه های نمازجمعه از همه جا بیشتر حرف مردم، مطالبه و نیاز مردم را، درد و رنج مردم را بیان می کنند، من تعجب می کنم برخی اوقات رسانه ها حضور ندارند یا نمی بینند یا غرض دارند که ببینند آن جایگاهی را که مطالبات به حق مردم را از راه آهن گرفته، آب جیره بندی گرفته، زیرساخت های ضعیف بهداشتی گرفته، از آلاینده ها گرفته، از بیماریهای صعب العلاج جنوب استان، ریوی و پوستی گرفته ، این ها را علما و کسانی که در این مصدر قرار گرفته اند بیان می کنند، چرا فراموش می کنیم و دقت نمی کنیم؟، این بعد ناشناخته باید برای مردم بیشتر شناسانده شود که علما در صف اول دفاع از حقوق بر مردم بوده اند.
اما برجسته ترین انتظار از حوزه ها از لسان مبارک مقام معظم رهبری نوآوری تمدنی است. تمدن غرب با ظلم، سرکوب، غارت، قتل و ابزار علم سرکار آمد و الآن هم با همان ابزار علم کشتار عمومی می کند، کشاندن فساد جنسی در دل خانواده ها، کودکان، حتی نونهالان و این ظلم بی سابقه، این کشتارهایی که در غزه و فلسطین می بینید ادامه پیدا می کند و از نگاه مقام معظم رهبری که برخواسته از سنت الهی است تمدن غرب رو به زوال است و بر اساس آیات الهی این تمدن باطل است و این تمدن حتما نابود شدنی است.
اما تمدنی که قرار است جایگزین شود تمدن اسلامی است و همه باید کمک کنند، هم در نابود شدن این تمدن نحس غربی که این تمدن حتی علمش چرا به نجات غزه نمی آید؟، این علم اقتصاد چرا به کار بشریت نمی آید؟، علم حقوق در غزه و یمن نباید حضور داشته باشد و در این منطقه ای که زخم خورده این ظالمان است نباید به کار بیاید ، کجاست علم حقوق و اقتصاد و سیاست که به داد مردم برسد و مکتب غرب از اساس مکتب باطلی است لذا به کار بشریت نمی آید گرچه الفاظ شیرینی مثل حقوق بشر این ها استفاده می کنند و باید کمک کنیم به نابودی این تمدن نه اینکه برنامه هایی را اجرا کنیم که کمک کند به تمدن غرب و حرف هایی را بزنیم که حرف قرآن نیست ، نه اینکه اگر تذکری دادند راجع به مسأله حجاب دولتی ها موضع گیرند، شما مگر قرآن نخوانده ای؟، داری مقابله می کنی با نهی از منکر و با این سنت بزرگ خدا و واجب عظیم خدا، کار بی قلئده نیست، شما برای قسط کسی عقب می افتد پیامک می دهید، برای رانندگی پیامک می دهید و موارد مختلف ، آنجا رضایت مردم جلب می کنی که در این قصه می خواهی به نفع مردم حرف بزنی، قرار است که وقتی تمکن پیدا کردید، آیات قرآن است، وقتی تمکن پیدا کردند مؤمنین امر به معروف و نهی از منکر را گسترش می دهند که دست گیری از مردم است نه مچ گیری که مردم زندگی دنیا و آخرتشان آباد شود و این هوش افکنی ها و شهوت رانی ها و ترویج ولنگاری ها کجا کمک می کند به کشور و همه باید کمک کنند که تمدن غرب از بین برود و یگزین آن تمدن اسلامی شود.
در مورد مسائل منطقه باید پیروزی مجاهدان یمنی را و دور کردن این ناو ترومن، یکی از ناوهای پیشرفته جهان است به شمال دریای سرخ تبریک می گوییم ایستادگی این مجاهدان را و به خاطر این بی آبرویی ها حرف هایی زدند و یکی از آن ها خواسته که نام خلیج فارس را تغییر بدهد.
اما در باره خلیج فارس همه می دانند پیشینه چندهزارساله خلیج فارس در اسناد متقن و اطلس های قدیمی جهان که قرن ها قبل از میلاد هم این اسناد وجود دارد منعکس شده و جای کوچکترین های خدشه ای نیست و حتی مدال هایی که در جنگ خلیج فار به قول خودشان بودند و به سربازهای آمریکایی دادند نام خلیج فارس هک شده است. نام پر افتخار خلیج فار همیشه همه جا نمایان بوده، کشورهای حاشیه خلیج فارس می دانند، ارباب آمریکاییشان هم می داند هزاران سال قبل از اینکه اسمی از این کشورها وجود داشته باشد، اسمی از آمریکا وجود داشته باشد این پهنه آبی یک نام بیشتر نداشته و آن خلیج فارس بوده و تا ابد خلیج فارس خواهد ماند.
چشم هایتان را باز کنید که روزگاری که بحرین را با رشوه و پول جدا کردید و آب از آب در این کشور تکان نخورد گذشته و امروز به خاطر ایستادگی مردم، رهبری های حکیمانه حضرت آقا حتی مخالفین جمهوری اسلامی، حتی کسیانی که آبا و اجدادشان این مملکت را حاتم بخشی می کردند این ها هم موضع گرفتند و علیه این سخنان و برای تمامیت عرضی کشور عزیزمان وارد صحنه شده اند و این ها از ایستادگی این مردم که دشمنانشان هم در صف خودشان آورده.
لذا امروز هم که روز اسناد ملی و میراث مکتوب ما است، روز بزرگداشت محدث جلیل القدر حضرت کلیلی بزرگوار است باید نسبت به انتقال هویت ملی و اسلامی به نسل جوان تلاش کنیم. غرب برای سیطره بر کشورها هویت و تاریخ را از بین می برد، نمادها و زبان آن کشورها را از بین می برد و دگرگون می کند حافظه مردم را برای تسلط و بنابراین یادآوری ، برجسته سازی اسناد ، خصوصاً برای نسل جوان ضرورت است، نمادسازی از نماد خلیج فارس در کنار این پهنه آبی باید صورت بگیرد. ما امروز با دست خودمان لاتین می نویسیم برای معرفی بوشهر که غلط است و باید نام خلیج فارس با همان خط زیبای نستعلیق ایرانی بر این کرانه درخشندگی داشته باشد، غافل نشویم که چیز کمی نیست و باید در این عرصه در تمام استان اسناد خلیج فارس، اثبات خلیج فارس جلو چم مردم باشد و مسائلی است که برای ما ساده است اما این ها تاریخ ۲۰۰ سال دیگرشان را نگاه می کنند و این نماد ها را می خواهند از بین ببرند، نقشه های قدیمی را در دید مردم قرار گیرد و به صورت آسان در اختیار باشد.باید تشکر کنیم از اداره اسناد ملی و نمایشگاهی که در این خصوص برگزار کردند.
در باره تهدیدشان و در مورد مسائل هسته ای این را عرض کنیم که بدانند که اگر دست از پا خطا کنند تمام پایگاه های این ها را در منطقه خاکستر می کنیم.
از گروه های جهادی و بسیج سازندگی هم به خاطر رفع محرومیت ها و کمک به اقشار ضعیف جامعه تشکر می کنیم و این هفته که هفته بسیج سازندگی است را قدردانی می کنیم و گرامی می داریم و امدواریم ان شاءالله به حق این مولود عزیز در این روز محرومیت از کشور ما رفع شود.
مسأله ناترازی ها جدی است. بوشهر را استثنا کنید از این فرمول قطعی برق یا فرمولش را به شکلی تغییر دهید چون اینجا هم شرجی است و هم ناترازی دیگری داریم که جای دیگر کمتر دارند یا ندارند و آن ناترازی آب است، بوشهر استثنا باید بشود در این هوای شرجی، خثارات عظیمی که به مردم وارد می شود، بخشی از هزینه مردم صرف سرمایش می شود ، گرانقیمت، تجهیزات گران قیمتی است که در این برق رفتگی ها می سوزد و باید عنایت داشته باشند که مناطق را برای قطعی برق تفکیک کنند و آمایشی انجام دهند و امیدواریم ان شاءالله این اتفاق رقم بخورد.