امام جمعه موقت بوشهر: مشکلات اقتصادی موقتی است/ این سختی‌ها برطرف می‌شود

«بسم الله الرحمن الرحیم»

خطبه اول

میدانیم که در سلوک اجتماعی ما و زندگی فردی ما بهترین سرفصل زندگی ازدواج است . این پدیده مهم در جامعه های انسانی و همه جوامع و اقوام و قبایل، همه ادیان، مذاهب و حتی کسانی که اعتقاد به دین و دیانت هم نداشته باشند این روز را روز پراهمیتی در زندگی خود می دانند و اهمیت فوق العاده ای دارد لذا هم برای آن مراسم خاص می گذارند و در همه قبایل این مراسم وجود دارد و کسانی که اهمیت بیشتری می دهند هر سال تا زمانی که به سن بالا هم می رسند سالگرد ازدواج خود را جشن می گیرند و احساس می کنند در زندگی فصل نوینی ایجاد شد که این فصل تغییر داد هویت زندگی را ، مسیر زندگی را متحول کرد و این ناشی از اهمیت موضوع ازدواج در جامعه انسانی است، یعنی صرف نظر از اینکه ما اعتقاد به دین و دیانتی هم داشته باشیم فطرت انسان ها همه بر این گواهی می دهد که این پدیده یک امر مقدسی است .

در دین هم تأکید بر همین مسأله شده است. پیامبر (ص) فرمود که «مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَیْتٍ یُعْمَرُ فِی الْإِسْلَامِ بِالنِّکَاحِ» محبوب ترین چیز نزد خدا این است که خانه ای آباد می شود با ازدواج و در برابر مبغوض ترین امری که خدا بدش می آید خانه ای است که خراب می شود به واسطه طلاق و از هم جدا شدن.

این تأبیراتی که ما از اهل بیت و پیامبر می شنویم حمل بر اغراق نکنید و وقتی که می گوید محبوبترین، وقتی که می فرماید مبغوض ترین ، دوست داشتنی ترین این معنا حساب دارد و حساب باز شده است و خداوند دوست دارد ، محبوب است برای او که خانه ای آباد باشد و تأبیرات دیگری وجود دارد نسبت به طلاق که اگر طلاقی صورت بگیرد بی حساب عرش خدا به لرزه می افتد و روایاتی که در باب طلاق وجود دارد زیاد است و در نکوهش طلاق روایات زیادی داریم.

تأبیر است خداوند دوست ندارد مطلاق را، کسانی که از ازدواج تنها خصوصیت خوشی جنسی آن را می فهمند ، خداوند این ها را دوست ندارد و این ها مایل هستند تنها این خوشی ها را بفهمند .

عرض بکنم در همین زمینه نکاح روایات زیادی داریم، پیامبر فرمود» نکاح سنت من است و کسی که اعراض بکند از این امر از من نیست، نکاح فی نفسه مستحب مؤکد است و ازدواج کردن صواب دارد فی نفسه بلکه واجب هم می شود و اگر فردی احساس بکند به دلیل عدم ازدواج به حرام می افتد واجب است ازدواج کند و لذا ما آن چیزی که از معارف دین می فهمیم در باب ازدواج و به هم رسیدن دختر و پسری که می خواهند زندگی جدید را بر پا کنند بنیان مقدسی است که دارد تحقق پیدا می کند و اصولاً آباد شدن جامعه ، پاک شدن جامعه مبتنی بر این بنیان مقدس است و اگر این بنیان استحکام پیدا بکند یقین بدانید جامعه به صلاح می رود و اگر امروز در گوشه و کنار جامعه مشاهده می کنید مفاسد را، از بد حجابی ها این قدر شاکی هستید، فساد دارد رسوخ می کند در کناره و گوشه جامعه یقین بدانید بنیان خانواده متزلزل شده است، ازدواج وجود ندارد ، اینجا این نکته را عرض بکنم متأسفانه دیدگاه نفوذی فرهنگ اجنبی از ازدواج گاهی برای جوانان ما تفسیر دیگری ارائه داده شده است و متأسفانه امروز در ذهنیت جوان این قرار داده شده است که ازدواج یعنی ارضای مسائل جنسی. اگر کسی با این دید نگاه می کند به ازدواج در زندگی خود طبیعی است که یک محاسبه مادی می کند و گوید من برای ارضای جنسی خودم این همه خود را به زحمت بیاندازم و گرفتاری ایجاد کنم در این گرانی ها و مشکلات خوب جور دیگر خود را ارضا می کنم و لذا می بینیم سن ازدواج بالا می رود، کم می شود، طلاق ها در جوانی بیشتر می شود و امروز می بینیم بنیان خانواده متزلزل است و اسامی مثل ازدواج سفید، ما با هم دوست هستیم، رابطه زن و شوهری هم داریم اما ازدواج نمی کنیم و دلیلی برای ازدواج نیست و می بینید که ازدواج به عنوان یک امر مضموم و یک امر طبقه دوم در زندگی اهمیت پیدا کرده است و این ها منشأ رواج فساد در جامعه و خیانت های در جامعه شده است.

یک دختر و پسر هیچ اعتقادی به بقای خانواده ندارند، دو سال نیست ازدواج کرده اند، دنبال طلاق از همدیگر هستند و این دلیلش این است که قداست این بنیان و خانواده در دل ما قرار ندرد و آن چیزی که دین به ما می گوید و نه تنها دین بلکه سنت های ما به ما آموزش داده اند که خانواده احترامش به ارضای جنسی نیست که ، مسائل جنسی در جوانی معنا دارد و اگر انسان میانسال شد و پیر شد باید از هم جدا شوند و آن انگیزه های و اعتقادات دینی که مبنای ازدواج را وقتی که نگاه می کنیم ، «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً» شما برای آرامش هم کنار هم هستید و کسی را می خواهید که به شما عشق بورزد و محبت وجود داشته باشد، بین زن و مرد و انگیزه های ازدواج این است در یک زندگی آرامش دار انسان می تواند رشد پیدا کند، راحتی زندگی درون خانواده است.

می بینیم در معارف دینی انگیزه های ازدواج صرفاً مسائل شهوانی نیست بلکه انگیزه های بالاتری وجود دارد، خود ارتباط ازدواجی و خانواده تشکیل دادن بنیان مقدسی است ، یک زن و مرد یک خانواده تشکیل می دهد به عنوان یک اجتماع پاک و کوچک ترتیب می دهد، در یک خانه محقر در مدینه فرزندانی تربیت می شوند که تاریخ را عوض می کنند، امام حسن، امام حسین، زینبین، تاریخ را عوض می کنند و خانواده این است و کسی که دیدش نسبت به خانواده این است به خانواده خود محبت می ورزد و طلاق معنا ندارد و نکوهش شده و مضموم و منفور است در چنین جامعه ای و متأسفانه می بینیم دارد رایج می شود.

متأسفانه می بینیم یک جامعه پر برکت جامعه ای است که ازدواج برای آن مهم است، فرزند آوری، امروز ما با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری و مبنایی جامعه شناسان ما به ما می گویند ما نیاز داریم به جامعه ای پویا و جوان و فرزندان برومندی که می توانند آینده این نظام و کشور را بسازند و این ها نیاز به ازدواج دارد، ازدواج وجود نداشته باشد، فرزند آوری وجود نداشته باشد و کسانی که با سن بالا ازدواج می کنند یقیناً درصد فرزند آوری پایین خواهد آمد و این ها انگیزه های ، خصوصاً اگر انسان ببیند دارد به گناه می افتد جوانان باید ازدواج کنند، اقتصاد و مسائل اقتصادی در روایات و آیه قرآن داریم که اگر ترس از فقر دارید ، ترس از فقر منشأ عدم ازدواج نشود و خداوند کسانی که ازدواج بکنند فضل خود و نعمت خود را ارزانی آن ها خواهد کرد و این ها وعده های الهی است.

آمد شکایت از فقر کرد، گفت برو ازدواج کن پیش پیغمبر، گفت من نیاز به کمک دارم و شما می فرمایید ازدواج کنم؟، گفت ازدواج کن فقر از بین خواهد رفت و این ها سنت های الهی است که باید به آن اعتقاد کنیم و در معارف دین چنین چیزهایی وجود دارد و ازدواچ موجب رشد روزی انسانی می شود و اینجا است که اگر انسان احساس بکند که به حرام می افتد ، فرمود که جوانان واجب است که بروند ازدواج کنند که این ازدواج چشم شما را از حرام می بندد و دامن شما را نسبت به حرام پاک می کند و اینجا است که مسئولین ما، مردم، بزرگان ما، پدر و مادر ها وظیفه دارند موانع ازدواج را از بین ببرند. ترس از فقر فرهنگ است و باید این فرهنگ را در جامعه رواج دهیم که ازدواج کنید و نترسید، دانشجو هستید ازدواج کنید، جوان هستید ازدواج کنید، خداوند روزی رسان است و سخت نگیرید در ازدواج ها و اگر معیارهایی که برای انتخاب ازدواج وجود دارد سختی ایجاد می کند کفو هم نیستیم، من مدرکم  بالاتر است و او مدرکش پایین تر است، سن ما مقداری با هم تفاوت دارد، این ها در یک ازدواج ایده آل شرایط را درست می کند اما زمانی که ضرورت ایجاد می کند این ها می رود کنار و در ازدواج آن چیزی که ضمانت بقاء ازدواج است تعقل طرفین است، علم نیست و عقل غیر از علم است و اگر این ها عاقل باشند با هم زندگی می کنند و درک می کنند همدیگر را و نیاز ندارند که این ها هر دو فوق لیسانس یا لیسانس باشند خیر می توانند با هم زندگی کنند اما مبنای زندگی و قوام زندگی درک کردن است و عقل خانوادگی و درک همدیگر داشتن است و اگر انسان این ها را در خود ایجاد کند.

اینجا است که ما باید ترغیب و فرهنگ سازی ازدواج کنیم، یقین بدانید دختران شما با ازدواج سالم می مانند ، پسران شما با ازدواج سالم می مانند ، همین دخترانی که احساس می کنید مشکل ایجاد کرده اند برای جامعه اگر ازدواج بکنند سالم خواهند شد و ما باید زمینه سازی ازدواج در جامعه فراهم کنیم و جلو طلاق ها را بگیریم و اگر بتوانیم جامعه ای که در آن آرامش وجود دارد، محبت خانوادگی حاکم است، پدر نسبت به فرزند و فرزند نسبت به پدر و مادر جامعه پاکی خواهیم داشت.

خطبه دوم

منسبت هایی را به اجمال اشاره می کنم، خوب ایام ما ذی الحجه می باشد و اهل مراقبت معمولاً ایام و لیالی مناسب را بی حساب نمی گذرانند خصوصاً ایام ماه ذی حجه و بالاخص دهه اول آن که در این دهه دهه ای است که هم حجاج توفیق زیارت بیت الله را دارند و کسانی که می خواهند درک بکنند صواب حجاج را اعمالی را توصیه شده که انجام دهند و آیات الهی و روایات هم در این زمینه وجود دارد«وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ» در ایام معلوم یاد خدا بکنید و این ایام معلوم را همین دهه را تأبیر کردند که این ایام است و لذا دعاهای خاصی وجود دارد که بین الصلاتین خوانده می شود و نمازهایی در شبش وجود دارد که ان شاءالله توفیق حاصل شود این نمازها خوانده شود، روز هایش مستحب است برای کسانی که آمادگی دارند روزه بگیرند و این ایام را با توجه و مراقبت طی کنند تا خداوند به ما قوت دهد در زندگی بتوانیم با انگیزه های الهی خدمت کنیم.

روز ۱۲ تیر ماه یاد آور خاطره تلخ حمله ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای جمهوری اسلامی بود و در این خاطره و برنامه حدود ۲۹۰ نفر انسان های بیگناه و مظلوم به شهادت رسیدند. تنها در این شهادت ۶۶ کودک بیگناه وجود داشتند، ۵۲ نفر زن  بیگناه در آسمان پودر شدند و پایین آمدند و این جنایت پای آمریکا نوشته شد ولی متأسفانه سازمان های بین المللی نتوانستند حتی جرأت محکوم کردن آمریکا را تنها به صرف ابراز تأسفی گذراندند و این ایام را به عنوان هفته حقوق بشر آمریکایی نامیده شد و در حقیقت باید گفت ضد حقوق بشر آمریکایی. از آن دروغ های قرن های اخیر است که کشورهایی که تمام ترور ها و تمام خشونت ها و تمام ضدیت با انسان از آن ها نشأت می گیرد پرچمدار حقوق بشر در جهان بشوند و متأسفانه انسان ها با صداقت در برابر این تأبیرات قرار می گیرند و یکی از مشکلاتی که ما داریم و امروز مقام معظم رهبری می فرماید جنگ شناختی، در جنگ شناختی جنگ در شناخت انسان ها می باشد و انسان ها به فطرت اولیه خود هر سخنی را حمل بر صداقت می کنند و ما وقتی سخنی را می شنویم می گوییم صادق الوعد است و حتماً درست می گوید و همین منشأ یک نوع عملیات روانی است ، انسان های جهان وقتی از کسی بشنوند که ما مدافع حقوق بشر هستیم در برابر شور و شر ها و خشونت ایستاده ایم، ادعای محبت بکنند، ادعای دوستی بشر را می کنند و می گویند در برابر ظلم می ایستیم متأسفانه اکثریت جامعه جهانی وقتی بصیرت ندارند و حقایق را نمی شناسند در این عملیات روانی گول می خورند. امروز با غول های رسانه ای خود جهان را علیه ما دارند تحریک می کنند به عنوانی که ما اشرار هستیم، شر هستیم در جامعه جهانی. ما چه گفتیم؟، ما ادعای عدالت کردیم، ما ادعای مدافع از محرومین کردیم، ما برای فلسطینیان داریم قربانی می شویم، ما برای کسانی که در یمن دارند پرپر می شوند حیثیت خود را واسطه قرار می دهیم و ما از آن ها دفاع می کنیم، ما شدیم شرور و ان ها شدند مدافع حقوق بشر و این ها از دروغ های قرن است ، این ها به عنوان دروغ های قرن که باید افشا شوند. چه توجیهی می کنند در برابر این حملاتی که به جامعه جهانی می شود و این ظلم هایی را که مشاهده می کنیم. زمان اجازه نمی دهد که وارد شویم، مورد به مورد، تأسیس داعش ، کشتاری که در جامعه جهانی وجود دارد از تروریست هایی که دست پرورده سازمان های جاسوسی آمریکا و غیره است، جامعه به اصطلاح متمدن، این ها همه دفاع از حقوق بشر است  و اینجا است که وظیفه جهاد تبیین به ما می گوید که ما باید چهره منحوس این افراد را و این کشورها را به جامعه جهانی ارائه دهیم و این ها باید در جامعه جهانی شناخته شوند که شناخته شده اند و جوامع مستضعف جهان می شناسند آن ها را ولی همین شعار شما، همین شعور شما ، همین شعار مرگ بر آمریکای شما افشاگر چهره های منحوس آن ها خواهد بود.

۷ ذی حجه مصادف است با شهادت امام باقر (ع) است و شهادت ایشان را به همه شیعیان تسلیت عرض می کنم خصوصاً به حوزه های علمیه که ریزه خوار سفره مدرسه باقرالعلوم هستند و ان شاءالله خداوند به ما توفیق بدهد از سرچشمه نور ها استفاده کنیم.

چند نکته در باب مشکلات اقتصادی عرض بکنم.

خوب الحمدلله دلسوزانی که مسئولیت اجتماع را به عهده گرفتند به خاطر مشکلات اقتصادی که دامن گیر ما در ۴۰ ساله اخیر هم می باشد و مشکلاتی که از جهت تحریم بر ما تحمیل شده معتقد بودند متخصصین که باید جراحی اقتصادی شود و خوب طبیعت جراحی درد است ، مشکلاتی است که عوارض بعد از آن را ایجاب می کند چنانکه در پزشکی هم روشن است اما من می خواهم عرض بکنم همان طور که جراحی ضرورت دارد مراقبت ها هم ضرورتش بیشتر خواهد شد و امروز جراحی به دنبال خود عوارض و حواشی و گرفتاری دارد، گرانی های حاشیه ای دارد که به ما وعده داده اند که این ها موقت خواهد بود و از بین خواهد رفت ولی جامعه در یک التهاب رفته است و اینجا نیاز است که مسئولین وظیفه خود را بیشتر بدانند و مراقبت بیشتری از جامعه داشته باشند و توصیه می کنم مسئولین با مردم ارتباط بیشتری داشته باشند و جلسات توجیهی بیشتر مردم را باید بیشتر کنیم و مردم اگر بدانند این سختی را که تحمل می کنند برای حفظ نظام ضرورت دارد و این سختی موقتی است و بعد از مدتی بر طرف خواهد شد و ما به خاطر این نظام خیلی سختی کشیدیم، زیاد شهید دادیم، محرومیت ها کشیدیم، تحریم های اقتصادی های فراوان دیدیم و اگر مردم مطمئن باشند که این جراحی، جراحی درستی است و آمادگی به شکوفایی اقتصادی جامعه را به دنبال خواهد داشت یقیناً استقامت می کنند و نیاز است که با مردم راتباط برقرار کنیم، در مساجد با مردم ارتباط برقرار کنیم ، از ظرفیت بسیج استفاده کنیم و مردم را جمع کنیم و توجیه کنیم و این جلسات توجیهی و شنیدن درد جامعه هر چند مسئولین هم درگیر همین گرانی ها هستند اما گاهی مردم کوچه و بازار دردهایی دارند که ما نمی دانیم  و باید بشنویم و درک کنیم و راه حل پیشنهاد دهیم لذا نیاز است که با مردم ارتباط بیشتر داشته باشیم و مشکلات را از زبان آن ها بشنویم.

از جهت دیگر به همه مردم توصیه می کنم ما متأسفانه فضای اجتماعی ما به سوی مقداری زیاده روی رفته است،دخل و خرج زندگی ما با هم کنار نمی آید و ما آن مقدار که خرج می کنیم دخل نداریم ، انسان اقتصادی تقدیر معیشت دارد، توصیه می کنم مردم را به زهد اقتصادی ، تقدیر معیشت و باید تنظیم بکنیم خرج را ، ولو خرج ضروری ولی وقتی که نمی توانیم ، زندگی مشکل است و زیر بار قرض بیافتیم و این ها زندگی ما را فلج خواهد کرد ما باید زاهدانه زندگی بکنیم ، ان شاءالله هر مقدار درآمد انسان بیشتر شود زندگی انسان بهتر می شود ولی متأسفانه امروز قرض به عنوان ضرورت زندگی همه جا افتاده و انسان احساس می کند که منفعتی دارد که خود را مقروض بکند در حالی که در مسائل شرعی قرض نکوهش شده است و تا می توانیم باید تقدیر کنیم دخل و خرج را تناسب ببندیم.

از جهت دیگر توصیه می کنم به خدمات عمومی و عام المنفعه اقتصادی و همه کمک های اجتماعی به فقرا نیست و امروز همه مردم گرفتار هستند، ادارات باید کارهای خدماتی را به نیروهای خود انجام دهند ، جامعه باید سعی کند کسانی که از سطح زندگی پایینی هستند کالای ارزان تر به مردم رسانده شود به این ترتیب ما این وقتی که مقداری با سختی همراه است بتوانیم به راحتی بگذرانیم.