نمازجمعه ۲۹ مرداد ماه ۹۵

خطبه اول

کلمه ی عفت و مفهوم عفت برگرفته از آیات و روایات است. هم در قرآن ما کلمه ی عفت داریم و در روایات که علی ماشاءالله یحث عفت بحث شده است. ما به خاطری که ریشه یابی کنیم این حقیقت را استمداد می گیریم از نظریات اهل علم و اخلاق، آن معلمین اخلاقی که در این زمینه کار کرده اند و مطالبی را در کتاب هایشان نگاشته اند که قابل استفاده است. مرحوم نراقی در معراج السعاده جمله ای دارد در باب تعریف عفت چون این جمله را می فرماید: عفت عبارت است از مطیع و معتاد شدن قوه ی شهویت از برای قوه ی عاقله و آن حد اعتدال است. خوب این دو جمله ی کوتاه را من از گفته های ایشان گلچین کردم به خاطر اینکه یک مقدار هم اصطلاحاتی را به کار گرفته شده است در این جمله نیاز به توضیح دارد در این زمان کوتاه مطالبی را که مفید باشد برای خودم و دوستان تقدیم می کنم. علمای اخلاق مدعی هستند که زبان انسانی علی رغم اینکه یک واحدی است و بسیط هم است اما در او قوه های مختلفی وجود دارد، در حقیقت هم واحد و هم متکسر است، خیلی چیزها در این زبان وجود دارد. معجونی است زبان ما و جان ما و لذا خوب است که ما درباره ی خودمان فکر کنیم ، این روح و روانی که در درون ما این و از او به نام من معمولاً تعبیر می کنیم. من این من مرکب است از خلی چیزها ، در درون این من خیلی چیزها خوابیده است. انسان هایی که در درون خودشان فکر می کنند و می اندیشند ریزه کاری های خلعت الهی را درون خودشان احساس می کنند. من انسانی دارای غرایز و قوای مختلفی است، در همین من انسانی اندیشه وجود دارد، فکر می کند، تدبیر می کند، عاقبت اندیشی می کند؟، خیر و شر را بررسی می کند، ضرر و نفع را فکر می کند، شما هرگونه کاری که د ر پیش چشم شما قرار می دهند و هر نوع عملی که می خواهی انجام دهی یک قوه ای درون شما فعال می شود و در باره ی  آن عمل و آن کار فکر می کند. مسلحتش، مفسده اش، ضررش، نفعش، این ها را بررسی می کند و بعد حکم می کند و می گوید که این بد است و یا خوب است. عقل ما حسن قبح را می شناسد، زشتی و بدی را درک می کند، خوبی و بدی اعمال را به ما تذکر می دهد. این یک عقل فطری هم هست و شاید نیاز به معلم هم ندارد و از همان بچگی هم همین طور است. کافی است یک کار زشت در برابر بچه انجام شود بلافاصله می گوید این کار بدی است که انجام می گیرد، این دروغ بده، دنبال مردم حرف زدن و آبروی مردم را بردن بده، مهر و محبت خوب است، خوب این خوبی و بدی را حتی بچه ها می فهمند، نیاز به تعلیم ندارد، خداوند در درون وجود همه ی ما به  بدیعت گذاشته است، در این قوه ی اندیشه گر ما و فکر کننده ی ما خداوند به امانت گذاشته که ما خیلی چیزها را می فهمیم که خوب است یا بد است. به اینمی گویند در تعبیر اصطلاح علمای اخلاق می گویند قوه ی عاقله، قوه ای که می اندیشد، عقل این در همین روان من وجود دارد، در همین من من، در همین ذات من این قوه را خداوند به ودیعت گذاشته است و شما هر کاری که می کنید بلا فاصله قضاوت می کند. این که می گویی که وجدان من دیشب نگذاشت من بخوابم به دلیل کاری که با پدرم کردم، آن توهینی که به مادرم کردم، این وجدان کی بود، کی به او گفته بود، خداوند به او گفته، خداوند درون شما به ودیعه گذاشته. این قوه یکی از قوه های درونی ما است که زندگی ما را می خواهد اداره بکند. اما در کنار این قوه دو تا قوه ی دیگر علمای اخلاق ذکر می کنند که خداوند درون ما گذاشته، این ها هم مصلحتی درونش است و خداوند بی حساب نگذاشته. ما خیلی میل داریم، خواسته ها داریم، لذت هایی داریم که درون زندگی احساس می کنیم، این که یک مرد نسبت به زند یا زن نسبت به مرد احساس لذت و میل داردند. نه تنها مرد و زن بلکه حیوانات هم این حالت را دارند. نسبت به خوردن و آشامیدن ما احساس لذت می کنیم. این تعبیر و احساس لذت را ما در اصطلاحات شرعی اسمش را شهوت و اشتها گذاشته ایم. این یک قوه ای است درون ما، خداوند ایجاد کرده درون ما این قوه را که ما اشتها داریم، میل داریم به خیلی چیزها و گرایش داریم و جذب خیلی چیزها، مایلیم به آن برسیم، این هم نیاز به تعلیم و تعلم ندارد، نیاز به معلم ندارد، جوان هنگامی که جوان شد احساس می کند نیاز به جفت گیری و ازدواج دارد. این احساس زنده می شود، نیاز به یادگیری ندارد، بچه ای که خداوند هنوز این احساس را در او زنده نکرده است نمی فهمد مسئله را اما خورد و آشامیدن و لذتش را درک می کند. لذت خوردن و آشامیدن و ازدواج کردن، لذت های دیگری وجود دارد بیش از این ها ، البته قابل بحث است، زیادی احساس لذت می کنند که مدح و ستایش شوند. هنگامی که از ما ستایش و تعریف می شود ما خوشمان می آید و لذت می بریم، این خداوند درون همه گذاشته است. این حب جا، حب مقام، حب بالا رفتن، در موقعیت های اجتماعی، شما حالا اسمش را نگذارید ریاست طلبی، همیشه معنای آن ریاست طلبی نیست، انسان دلش می خواهد ارتقاء پیدا کند، رشد پیدا کند در مقاماتی که ما به عنوان مقامات مادی می شناسیمش ، جایگاهش بالا تر برود. انسان دنبال ازدیاد ثروت است، حی ثروت درونش به صورت خدایی ودیعت و به امانت گذاشته است. انسان این حب و خوشی و حب مال را درون خودش احساس می کند. آیه کریمه:« زین للناس حب الشهوات» زینت داده شده است برای انسان ها دوست داشتن این شهوت ها، اسن شهوت همیشه شهوت جنسی نیست، شهوت یعنی خواسته ها و میل ها. بعد خداوند می فرماید: نسا یک طرف،« وَالْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَهِ من الذهب و الفض» پول ، طلا و نقره، ماشین، مرکب، این ها را در آیه می گوید، این ها زینت داده شده است، یعنی درون فطرت انسانی، در درون وجود انسان این غرایز به ودیعه گذاشته است. بی دلیل هم نیست، خداوند بی حساب این ودیعه را درون انسان نگذاشته است، این غریزه ها باید جواب گویی و ارضا شود. ما قبول نداریم دیدگاه هایی که معتقدند که باید این غریزه ها را باید کوبید، نه ،کوبیدن این ها خلاف آن چیزی است که خلقت خداوند است و خلاف آن که خداوند قرار داده، خداوند بی دلیل این ها را خلق نکرده درون فطرت انسان، باید به این ها پرداخت. این جا است که جمله ای که مرحوم نراقی بیان فرمودند، یک نکته ی مهم است. ایشان بیان کردند عفت را اگر من بخواهم تعریف کنم، عفت در قسمت شهوات است، این شهواتی که درون من وجود دارد، این میل ها و خواسته هایی که من دارم، این ها باید مدیریت شود، کی مدیریتش کند، باید عقل من آن ها را مدیریت کند، اندیشه ی من باید مدیریت بکند این خواسته ها و خوشی ها و لذت هایی که در درون وجود من است. من دوست دارم، خوشم می آید، لذت دارد نگاه کردن به این فیلم، لذت دارد نگاه کردن به این تصویر، لذت دارد این ارتباط با نا مرحم، لذت دارد که من این خنده ها را انجام دهم، این گونه قیافه بگذارم، این گونه پوشش داشته باشم، همه این ها لذت هایی است که من در درون خودم احساس می کنم. بعضی ها می گوین که آقا اصل بر این است که لذت داشته باشد، ما دنبال خوشی هایمان هستیم. هر چیزی که دوست داریم، همان را انجام دهیم اما عالمان دینی ما برگرفته از مبانی دینی این مبنا و اصل را قبول ندارند، اصل بر لذت بردن نیست، این لذت ها مقدمه هستند، این ها حکمتی درونش است، بی دلیل خداوند این ها را انجام نداده است، اینجا باید قوه ی فکر و اندیشه ی شما و قوه ای که خداوند در درون شما به ودیعت گذاشت که خوبی و لدی را تشخیص بدهید این را حاکم بکنید، آیا این لذت خوب است یا بد است، زشت است یا زیبا، این زشتی ها  باید تشخیص داده شود، این خوبی ها را باید بقهمیم. اگر کسی عقلش را خاموش کند، چراغ عقل را تاریک کند، هدایتگر او لذت هایی که درونش احساس می کند خوشی هایی که درونش می فهمد ، این جلودارش باشد، این را ما معتقدیم نهایتی غیر از علاکت و بدبختی در زندگی نخواهد بود. یقین بدانید لذت های در زندگی عاقبت شناس نیستند، آخر و عاقبت خوب را برای ما ترسیم نمی کند. لذت های زندگی بی نهایت می طلبد یعنی اگر کسی در زندگی به دنبال جمع کردن ثروت است، اگر کسی دنبال لذت جنسی است، این لذت ها حد یقف ندارد، نهایت ندارد، حد نمی شناسد، هر مقدار اضافه بکند باز بیشتر می خواهد. حرص در درون وجود انسانی وجود دارد، میلیلردر است اما شبانه روز در این فکر است که چگونه میلیارد دومی را اضافه بکند. مرحوم امام می فرمود: اگر به انسان تمام این مملکت زمین را در اختیارش بگذارند باز فکر می کند آیا کرات را می تواند تخصیر بکند. انسان حرص و ولع اضافه کردن را دارد و هیچ حد یقفی ندارد. چیزی که می تواند تدبیر بکند این سیل بنیانگر لذت ها را چیزی غیر از عقل و اندیشه ی انسانی نیست لذا تعبیر قرآنی در این زمینه عجیب است. خداوند فرمود که کسانی که دنبال شهواتشان هستند، تعبیر قرآن است، اتباع شهوات می کنند، پیرو شهواتشان هستند، پیرو عقل نیستند، این ها کسانی هستند که به دنبال میل عظیمی هستند، یعنی حد نمی شناسند «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلاه واتبعوا الشهوات» انسان هایی که مسیر غلط را پیمودند، آن خلف بعدی کسانی هستند که نماز را ضایع کردند و تمام زندگی خودشان را بر پیروی از شهوت ها و خواسته های نفسانی خودشان قرار دادند. آن چیزی که در آیات و روایات داریم و مضمون است از شهوت، اتباع الشهوت است، پیروی کردن از این لذتی که در درون انسان وجود دارد. اگر بتوانیم استقامت کنیم در برابر این لذت نفسانی قهرمانیم، پهلوانیم، پهلوان کسی که در برابر این لذت درونی خودش ، در برابر این میلی که او را وادار می کند آن مسیری که قابل قبول نیست از نظر عقلی، آن میل او را هل می دهد، جاره خودش نمی تواند بکند، این قهرمان نیست، این زلیل و اسیر دل است. آقا امیرالمؤمنین عجیب جمله ای دارد. فرمود: مجاهد شهید در راه خدا چقدر عظمت دارد، آن کسی که در راه خدا از جانش گذشت، به شهادت رسید، خونش را در راه خدا بر زمین ریختند، این ثوابش خیلی عظیم است اما آقا امیرالمؤمنین می فرماید: حتی مجاهد شهید اجرش بالا تر از این آقایی که من می گویم نیست. ما یک آقایی سراغ داریم که اجرش و مزدش خیلی بالاتر از آن کسی است که مجاهد و شهید در راه خدا است و آن کس جه کسی است؟، آن کسی که بتواند اما عفت به خرج بدهد، بتواند گناه کند، زمینه ی گناه برایش فراهم است، آبرویش هم نمی رود، مشکلی هم برایش وجود ندارد اما در برابر این دل قهرمانانه می ایستد، اسیر دلش نمی شود، خیلی از بزرگان اهل تقوای ما، علما و مراجع می گفتند که علی رغم اینکه این همه نماز، این همه روزه در روزهای گرم روزه می گیرند اما به خدا پناه می برم اگربا نامرحم در یک اتاق در بسته قرار بگیرم، هیچ اطمینانی به خودم ندارم و به خدا پناه می برم که چنین مسئله ای پیش بیاید. یعنی چنان قوه ی مهلکه ای که در درون این شهوات وجود دارد که انسان را به هلاکت می اندازد قبیح است که اگر کسی انسان در برابر این دشمنی که علی عدو است بتواند مقاومت بکند مثل مجاهد فی الله است و لذا تعبیر کرده اند از این مجاهدت به جهاد اکبر، این جهاد بزرگتر است از آن جهاد اصغری که انسان در آنجا شهید می شود. آقا امیرالمؤمنین فرمود:« فکانَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَه» نزدیک انسان عفیف یک فرشته باشد. فرشته عفت دارد، او دنبال این لذت ها نمی گردد اما او خدایی است و مجبور است این گونه باشد اما انسانی که قادر است حوان صفت بشود اما ملائکه صفت بشود این یقین از فرشتگان هم بالاتر است لذا آقا امیرالمؤمنین فرمود: انسانی که صفت عفت را در خودش ایجاد می کند، قوت و قدرتی را در خودش ایجاد می کند که می تواند استقامت بکند در برابر شهوات درونیش، این به یقین بدانید در حد یک ملائکه و فرشته است.

 

خطبه دوم

مناسبت هایی وجود دارد که به اختصار به بعضی از این مناسبت ها اشاره می کنم.۳۱ مرداد روز جهانی مسجد است. این عناوین و این تعبیرات و این اصطلاحاتی که ما داریم مانند مسجد و تعبیرات دیگری از این دست، این ها اختراعات شرعی است، خداوند این ها را اختراع کرده است، مسجد اختراع خدا است، از ما نیست، خداوند این ها را قرار داد، این ها را اختراع کرد، این ها را به جامعه ی دینی ارایه داد و گفت آقا راه تربیت یعنی مسجد، بی حساب نیست، آن زمان شاید نمی دانستند اما تجربه اثبات می کند، انسان هایی که تجربه ی تاریخ را دارند می دانند که جایگاه مسجد در تربیت جامعه چگونه است، مسجد پایگاه فرهنگی، انتشار معنویت در جامعه است. اگر بخواهیم در جامعه تقوا و فرهنگ دینی را حاکم کنیم از درون مساجد بر می خیزد. در حقیقت در این جبهه ی تهاجم فرهنگی که امروز از آن خیلی سخن می رود و زیاد سخن می رود و به حق هم سخن می رود اگر بخواهیم جبهه ای تشکیل بدهیم مرکز و محور این جبهه یقین بدانید که در درون مساجد است. مساجد باید محترم باشد، مساجد باید آباد باشد، مسجدها را باید آباد کنیم، نبض معنویت اجتماع در مسجد می تپد. اگر بدانیم مسجد خالی است بدانید سطح معنویت جامعه پایین آمده است، چنانکه نماز جمعه هم همین طور است. مساجد و صفوف نماز جمعه و جماعت نشان دهنده ی آن هویت و روحیه ی معنوی انسان های آن جامعه است که احساس می کنند باید با سختی گرما و سرما و هر چیز این طبیعت را تحمل بکنند، بروند در این مرکز فرهنگی تا این مرکز فرهنگی آباد شود. این نشان دهنده ی اهتمام به فرهنگ است، به معنویت است، باید این جاها را آباد کنیم. لذا بر مردم است که مساجد را به آن اهتمام بورزند. کسانی که خود جوش دارند مساجد را فعال می کنند این ها سرداران جبهه ی فرهنگ هستند، این ها سربازان جبهه ی فرهنگ هستند، برای خدا دارند کار می کنند، احترام این ها واجب است. ما الآن در معارف دینی اگر مصارفی برای بیت المال داشته باشیم، بعضی از این چیزهایی که ما مصرف می کنیم، بیت المال ما نداریم در معارف دینی اما خدمت گزار مسجد، مؤذن مسجد این ها روایت داریم که باید از بیت المال باید به این ها حقوق داده شود. این ها در روایات وجود دارد، تصریح شده است که بیت المال مسلمانان برای همین چیزها است. مساجد باید فعال باشد، مساجد باید پر از انسان های مؤمن باشد، صف اول باید انسان های شناخته شده ی جامعه باشند، الگو بشوند برای دیگران، مساجد نباید خلوت بشود، مساجد را باید جوان ها، مسئولین، پیرمردها پر بکنند و همین هجوم انسان ها به مراکز فرهنگی خودش یک تبلیغ است برای فرهنگ، یک رو شروع فرهنگ است، خلوت شدنش هم عکس این مسئله را می رساند، مضر فرهنگ اجتماع است. من ضمن تقدیر تمام خدمتگزاران به مساجد عرض می خواهم بکنم یک نکته را در این قسمت که علی رغم اهمیت مسجد که زیاد داریم روایات و آیات در زمینه ی مسجد، «انمایعمرمساجدالله من آمن بالله» و از این دست آیات زیادی که در قرآن وجود دارد متآسفانه در جامعه ی اسلامی ما متولی خاصی مسجد ندارد. مسجد زیر نظر کجا کار می کند، کدام مجموعه ی دولتی، کدام مجموعه ای که می تواند و توان مدیریت دارد این مساجد را می تواند فعال کند. همه وظیفه دارند که نسبت به مسجد احساس مسئولیت کنند، تمام مسئولین باید احساس مسئولیت بکنند، اما یک متولی خاص لازم دارد که تمام این ها را جمع کند، امکانات را، ولی متآسفانه هنوز ما احساس نمی کنیم این نوع متولی خاص در مسئولین، سازمان ها به عنوان متولی که توان مدیریت داشته باشد، بتواند پشتیبانی بکند مسجد ها را وجود داشته باشد، همه ی این ها در یک گوشه ی کارشان اسم مسجد را دارند. ارشاد داریم، سازمان تبلیغات داریم، اوقاف داریم ولی هیچ کدام خود را متولی خاص مساجد احساس نمی کنند هر چند که مردم وظیفه ی اداره ی مسجد را دارند، این هم هست، این ها به عهده ی مردم ایت اما پشتیبانی کردن نظام اسلامی جزء وظایف و واجبات ائلیه است که باید به مساجد برسند چون که این ها مراکز تبلیغ اسلام است و فرهنگ سازی در جامعه است. روز ۳۱ مرداد باز روز صنایع دفاعی است. بنده اینجا دارد که تقدیر بکنم از دانشمندان ما، از متخصصین امر دفاع کشور. واقعاً با این همه فشاری که تحریم ها وجود دارد، فشار اقتصادی که وجود دارد اما در بعد دفاعی ما احساس می کنیم انسان های فرهیخته ای در درون این مجموعه های وزارت دفاع وجود دارد و قسمت های سلاح که با بهتریم وسیله و ابزار دفاعی توانسته اند امنیت را برای کشور ما ایجاد کنند به گونه ای که الآن جهان در برابر این ابزارهای دفاعی ما موضع می گیرد. این معناش این است که می ترسد، همان چیزی که ما در آیات کریمه می خوانیم، «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ» تا می توانید قدرت خودتان را از نظر دفاعی تقویت بکنید«تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم» بترسانید دشمن خدا را و دشمنان خودتان را، باید از نظر دفاعی قوی باشیم، الحمدلله قوی هستیم و من روزشان را و مناسبتی که به این نام نامگذاری شده است بر آن ها تبریک عرض می کنم، انشاءالله در زندگی خودشان موفق باشند. روز ۱ شهریور را به پزشکان محترم، تبقه ی فرهیخته و خدوم جامعه که در حقیقت حق حیات در جامعه دارد و الحمدلله از جهت علمی و تخصصی هم سطح پزشکی در ایران واقعاً قابل توجه است، هم در منطقه، هم در سطح جهانی در بعضی از رشته ها قابل توجه هستند. من این روز را به همه ی پزشکان خدوم، محترم، متعهد، متدین تبریک عرض می کنم. روز چهارم شهریور را به عنوان روز کارمند نامیده اند، تبقه ی مستضعفی که تمام بار نظام و دولت را به عهده گرفته است. کم توقع و پر کار دارد زحمت می کشد و در حقیقت چرخ اقتصاد مملکت، چرخ مدیریت، امنیت مملکت را دارد هدایت می کند. این روز را به همه ی کارمندان این نظام تبریک عرض می کنم. از خداوند می خواهم که توفیقاتشان را بیافزاید. انتظار داریم نظام ما که با این توانمندی دارد پیش می رود و در جهان خودش را عرضه کرده است و نامی و نشانی در عرصه ی جهانی دارد، ابر قدرت ها در کنار او قرار می گیرند و او را به حساب می آورند، اینجا است که مسئولین باید این مردم را واقعاً شکرگزار باشند، واقعاً همراهی با مردم، درک مردم، درک مشکلات مردم، هم اندیشی با مردم، این ها نیاز دولت ما است.

 

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.