نمازجمعه ۱۹ آبان ۹۱:

خطبـه اول

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 

شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش می‌کنم، چرا که تقوا بهترین زاد و توشه برای سعادت اخروی و برترین راه برای جلب محبت الهی در حیات دنیوی است.

در خطبه اول بنابر این گزارده‌ایم که از راه خدا سخن بگوییم. راهی که صراط مستقیمِ کمال انسانی است. راهی که سعادت و رستگاری را در پی دارد. راهی که راه قرآن و راه انبیاء و خاتم المرسلین محمدبن‌عبدالله (صل الله و علیه و آله وسلم) است. راهی که خدا با ما است و ما هم با خدا هستیم.

راه خدا عبودیت است. عبودیت یعنی اعتقاد، رفتار و اخلاق اسلامی داشتن و جوهره‌ و اساس عبودیت، ایمان است. ایمان یعنی بر مملکتِ جان انسان، خدا حاکم بودن، خود را در محضر خدا دیدن، بر مدار دین اندیشیدن و عمل کردن و دنیا را فرصتی برای کمال و سعادت اخروی دانستن.

در عرصه ایمان موضوعات مختلفی مطرح است که یکی از آن موضوعات، اوصاف مؤمنان است و یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های انسان مؤمن، اخلاق مداری او است. انسان مؤمن، انسانی اخلاقی است هم در عرصه اخلاق فردی، اخلاق خانوادگی، اخلاق اجتماعی و اخلاق کاری وجودش مالامال از فضایل است و نهادش پیراسته از رذائل اخلاقی است.

یکی از فضائل اخلاقِ اجتماعی، مراعات حقوق اجتماعی مردم است. حقوق اجتماعی یعنی مطالب و اموری که باید یک انسان در عرصه اجتماع مراعات کند که گذشته از اینکه حریم جامعه و افراد آن را نمی‌شکند، بالی باشد مایه آرامش و آسایش اجتماعی، هنجارهای اجتماعی را مراعات می‌کند و از ناهنجاری‌های اجتماعی پرهیز می‌کند، در زندگی خود، دیگران را ملاحظه می‌کند، خود را برای دیگران می‌خواهد نه دیگران را برای خود، او مظهر مراعات و حفظ حقوق اجتماعی در جامعه است، انسان مؤمن این گونه است. قابل توجه است که حقوق بر دو قسم است: حقوق الهی و حقوق مردمی. حقوق الهی آن واجبات و محرماتی است که خداوند دستور داده است و انسان مؤمن باید آن‌ها را مراعات کند که بسیاری از واجبات و محرمات در رابطه با حقوق انسانی است، یعنی اینقدر حقوق انسان مهم است. حقوق الهی مثل نماز، روزه، حج و جهاد، انسان مؤمن حقوق الهی را مراعات می‌کند.

انسان مؤمن دارای انضباط عبادی و مظهر مراعات حقوق الهی است و با این مراعات، ارتباط بسیار صحیح بین خود و عرش برقرار می‌کند و وقتی که انسان مؤمن این حقوق را مراعات می‌کند، خداوند می‌فرماید: ما ده برابر به او پاداش می‌دهیم «مَن جَاء بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا»[۱]. وقتی با مراعات حقوق، رابطه‌ی خود با خدا را حل کرد، خداوند زندگی او را در همه عرصه‌ها چنان می‌کند که دارای مشکل جدی نباشد.

اما حقوق انسانی حقوقی ا‌ست که انسان در قبال دیگر افراد جامعه دارد، مانند: همسر، فرزند، پدر و مادر، خویشان، محیط پیرامونی و محیط کاری. آنان به گردن انسان حقّی دارند و انسان نیز به گردن آن‌ها حقی دارد، که باید تمامی افراد جامعه مراعات حقوق همدیگر را بکنند که اگر این چنین ‌شود، یک جامعه بسیار اسلامی بسیار دارای شاخصه‌های بالای آرامش و آسایش است. همه برای هم‌دیگرند نه بر هم‌دیگرند بلکه برای هم‌دیگرند، «رُحَمأُ بَینَهُم» هستند نه «اَشِدأ».

این حقوق بر دو قسم است: حقوق مادی و حقوق معنوی. حقوق مادی که انسان‌ها به همدیگر دارند، حفظ حریم مادی همدیگر است. عدم تجاوز به حریم مادیِ افراد، اموال و دارایی‌ها. اگر انسانی دارای یک حریم مادی است دیگران باید آن را مراعات کنند، نکند خدای ناکرده یک انسانی که آن‌چنان تموّلی هم ندارد به خاطر سوء استفاده دیگری، زندگی اقتصادی او بهم بریزد، گران به او بفروشد، در عرصه معامله کلاه سر او بگذارد، در عرصه خدمات در حالی که حقوق می‌گیرد از او نیز مطالبه وجه کند.

حقوق مادی جامعه این چنین است که همه باید به حقوق مادی، اقتصادی و دارایی‌های افراد احترام بگذارند. عزیزان، یک ریال در این دنیا از حق کسی ضایع کردن، در آخرت عذابی دارد و در همین دنیا نیز که قابل محاسبه دنیوی نیست. امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) چند بار اموال خود را به دیگران داد، چند بار هم تنصیف کرد، نصفی گذاشت.

حقوق مردم، حقوق مادی مردم و مراعات این که حرام مادی در زندگی انسان پیدا نشود یکی از اصول اساسی زندگی ایمانی است. لقمه‌ی حرام موجب می‌شود نسل انسان دچار آسیب شود. روزی یکی از متدیّنین به منزل برمی‌گشت، دید فرزند خردسالش انار از بارِ انار فروش بدون اجازه برمی‌دارد و می‌دزدد، به شدت ناراحت شد. رفت منزل با خانمش مطرح کرد. گفت: همسرم، من چنین صحنه‌ای دیدم، با این که شما و ما این همه در زندگی مراعات می‌کنیم که حقی به گردن ما نباشد، مراعات شرعیات می‌کنیم اما فرزندمان این چنین است. نقل می‌کند همسرش شروع می‌کند به گریه کردن، می‌گوید: من در دوران بارداری به‌جهت ویژگی‌های خاصی که داشتم میلم به انار رفت، پول نداشتیم و شما نبودید، همین انار فروش، درِ خانه آمد و من سنجاقی را به انارش زدم و یک مقدار آب انار که به این سنجاق چسبیده بود را مکیدم، آن کار حتماً باعث شده که فرزندم دزد انار شود. عزیزان اگر سلامت نسل خود را می‌خواهیم، اگر آسایش و آرامش در جامعه را می‌خواهیم، باید حقوق مادی جامعه را مراعات کنیم. چنان زندگی کنیم که ذره‌ای اموال دیگران نه تنها این که در زندگی ما نباشد بلکه ما به زندگیِ مادی دیگران کمک کنیم، این روش علی‌بن‌ابیطالب (علیه السلام) است. چرا به ما شیعه علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) می‌گویند؟، فقط به خاطر اینکه نامی باشد؟

یک روز علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) در کوفه رفتند به بیت‌المال، مقداری عسل برای بیت‌المال به عنوان مالیات آورده بودند.دیدند درب یکی از ظرف عسل‌ها باز است، از مسئول بیت‌المال پرسیدند: چرا درب این ظرف باز است؟ گفت: یا امیرالمؤمنین، دخترت اُم کلثوم مهمان داشت، آمد گفت: من چیزی برای پذیرایی از مهمان ندارم، سهم مرا امروز بدهید تا من پذیرایی کنم و من سهم ایشان را دادم. حضرت به ‌شدت ناراحت شد، گفت: اگر دختر غیر من بود می‌دادید؟ گفت: نه، لذا اشتباه کردید، حقش را دادید اما زودتر از دیگران دادید. این قدر باید حقوق مادی دیگران را مراعات و دقت کرد.

تجاوز به حریم مادی دیگران آتشی می‌شود در زندگی مادی و معنوی انسان. چنان می‌کند که انسان هر چه کار می‌کند و درآمد دارد نمی‌داند به کجا می‌رود. با زحمت به دست می‌آورد و به راحتی از دست می‌دهد و برای خود عذاب آخرت می‌خرد. این در رابطه با حقوق مادی، اما انسان‌ها بر یکدیگر یک حقوق معنوی هم دارند.

حقوق معنوی، یعنی حفظ شخصیت افراد در جامعه. تمامی انسان‌ها در جامعه دارای یک حریم معنوی و شخصیتی هستند، از کودک تا بزرگ‌سال، که همگان باید این حریم را حفظ کنند. تخریب شخصیت دیگران به غیبت، به دروغ، به تهمت، به بهتان و به نمّامی، این‌ها آثاری دارند که گذشته از این که آن فرد دچار بحران شخصیتی در جامعه می‌شود و شکسته می‌شود، خودِ آن فردی که این چنین است خود را دچار بلیّه‌ای می‌کند که هم در این دنیا می‌سوزد و هم در آخرت. عزیزان، در حدیث است که اگر کسی غیبت دیگری کند چهل روز عبادت او مقبول نیست، اگر در بین این چهل روز نیز باز غیبت کند، باز چهل روز دیگر. اگر بین زن و شوهر اختلاف ایجاد کند فرشتگان الهی نفرینش می‌کنند. اگر در محیط اجتماعی و در محیط کاری چنان کند که فردی وجیه و پاک، مورد بدبینی و سوءظن قرار بگیرد، هم در دنیا عذاب می‌کشد و هم در آخرت. از پاک بودن کسی ضرر نکرده است، هر کس ضرر کرده از ناپاکی، بدی و دیگرسوزی است.

ما باید دست دیگران را بگیریم و نه پای دیگران را. باید کمک به هم کنیم، این دین اسلام است. حتی اگر کسی به انسان توهین کرد ما توهین نکنیم؛ بدی کرد ما بدی نکنیم؛ اگر بدی کردیم ما هم همانند او می‌شویم، ما هم بد می‌شویم. این سیره‌ی پیامبر، خاتم الانبیا محمد مصطفی (صل الله و علیه و آله وسلم) و علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) و ائمه اطهار (سلام‌‌الله علیه‌اجمعین) است.

جامعه اسلامی، مظهر رحمت، هم‌گرایی و وحدت در سایه‌ی ولایت است. بزرگ‌ترین عبادت خدا، حفظ حریم بندگان خدا است. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «ما عُبِدَاللهُ بِشَیءٍ اَفضَل مِن اَداء حَقَّ المومن»[۲] هیچ عبادتی بالاتر و افضل از اداء حق انسان مؤمن نیست، هم اداء کنیم هم احترام بگذاریم. «أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها، أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً»[۳] آن کس که بیشتر رعایت حقوق مردم را می‌کند، در خدمت مردم است، دست مردم را می‌گیرد، کمک و یاری می‌کند، در نزد خدا دارای شأنی عظیم و بزرگ است و در روایتی امام هادی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «حُرْمَهُ النَّبِیِّ وَ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ حُرْمَهِ الْبَیْتِ»[۴] احترام به حفظ حریم پیامبر و انسان مؤمن از احترام و حفظ حرمت خانه خدا بالاتر است.

عزیزان، برای سودجویی چند صباحی در دنیا، نباید حریم انسان مؤمن شکسته شود، ما نباید با شکستن دیگران چه در زندگی مادی و چه غیر مادی بخواهیم به جایی برسیم. هر کس چنین کند قطعاً در روز قیامت خدا او را می‌شکند، ما باید برای هم بال باشیم نه بار. «الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ، لَا یَظْلِمُهُ وَلَا یَخْذُلُهُ، وَلَا یَحْقِرُهُ»[۵] مسلمان برادر مسلمان است به او ستم نمی‌کند، خوارش نمی‌گرداند و به او خیانت نمی‌کند. «یَحِقُّ عَلَى المُسلِمِینَ الِاجتِهَادُ فِی التَّوَاصُلِ وَالتَّعَاوُنُ عَلَى التَّعَاطُفِ وَالمُوَاسَاهُ لِأَهلِ الحَاجَهِ»[۶] سزاوار است بر مسلمانان که کوشش کنند در هم‌گرایی، دست هم را بگیرند و یاری به هم رسانند، آن‌هایی که نیازمند هستند دستشان را بگیرند و به آن‌ها کمک کنند و اگر نمی‌توانند غم او را بخورند و در غمش شریک باشند و خوشحال نباشند. به این خاطر است که یکی از فضائل اخلاقی انسان با ایمان، حفظ حقوق مردم و اِدای حقوق است.

 

خطبـه دوم

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 

شما عزیزان نمازگزار به ویژه خودم را به مراعات تقوای الهی سفارش می‌کنم چرا که تقوا کلید رستگاری و طریق جلب محبت‌های ویژه‌ی الهی است.

در خطبه دوم پیرامون چند موضوع به اختصار سخن می‌گوییم:

روز بیست و چهارم ذی الحجه، سالروز جریان مباهله است. مثل امروز در سال دهم هجری در مدینه یک واقعه و حادثه‌ی مهمِ تاریخی اتفاق افتاد که در تاریخ ادیان بی‌نظیر بوده و نشان از عظمت اسلام دارد. نصارای نجران تعدادی از افراد مسیحی بودند که در میان آنان علمایی از این دین نیز بود که بعد از آنکه در انجیل دیده بودند که در بلاد عربی به ویژه مدینه پیامبری ظهور می‌کند، هم آنان و هم تعدادی از یهودیان در اطراف مدینه ساکن شده بودند و نسل در نسل در همان‌جا قرار داشتند، یهودیان در مثل خیبر و فدک و نصارا هم در منطقه نجران.

بعد از آن که اسلام ظهور کرد و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) اظهارِ اسلام نمود و در مدینه آمد، بسیاری از افراد مسیحی، مسلمان شدند حتی افراد یهودی، اما تعدادی از آنان با لجاجت، بر دین خود باقی مانده بودند و اصرار می‌کردند که اسلام حق نیست، علت‌های گوناگونی هم داشت. یکی از علت‌ها این بود که بزرگان نصارای نجران می‌گفتند اگر ما مسلمان شویم در حد بلال خواهیم بود، در حد افراد عادی جامعه اسلامی خواهیم بود، لذا نمی‌آمدند مسلمان بشوند و دیگران را هدایت کنند. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) با آن‌ها صحبت کرد ولی راضی نشدند و به لجاجت افتادند و خداوند امر کرد: یا رسول‌الله، به آنان بگو یا هدایت‌ شوند یا اینکه به بیرون از مدینه برویم و از خدا بخواهیم که بر گروهی که کاذب است و بر حق نیست عذاب نازل کند، به این جریان می‌گویند مباهله.

مباهله یعنی دو گروه همدیگر را نفرین کردن و خواستن عذاب از خدا بر گروهی که بر حق نیست. «فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَهُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»[۷] یا رسول‌الله، هر کس با تو جدال کرد بعد از آنکه قرآن بر تو نازل شد و تو آن‌ها را راهنمایی کردی، بیایید آن‌ها را دعوت کنید، فرزندان خود، نماینده‌ای از فرزندان شما یعنی چهره برجسته‌ای از فرزندان شما، کودکان شما، یک چهره‌ی برجسته، یک چهره برجسته هم از افراد آن‌ها، چهره‌ی برجسته‌ای از زنان شما و چهره برجسته‌ای از زنان آن‌ها، فردی که در حکم جان ماست و فردی که در حکم جان شماست یعنی فردی که تمام مسیحیت است و فردی که تمام اسلام است. این‌ها را با خود بیاورید، مباهله کنیم، بگوییم خدایا، اگر ما بر حق هستیم بر دیگری عذاب نازل کن. نصارای نجران پذیرفتند. روزی که قرار بود مباهله شود مثل امروز ۲۴ ذی الحجه، پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) خود جلو بودند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) نماد زنان اسلام، حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) نماد فرزندان اسلام و ساحت مقدس علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) را به عنوان نماد تمام اسلام، با خود آوردند. وقتی نصارای نجران این جمعیت نورانی را دیدند عقب‌نشینی کردند. گفتند: ما تابع هستیم، گروهی مسلمان شدند گروهی هم اهل‌ ذمّه شدند. گفتند: ما مسیح هستیم ولی تابع شماییم. در اینجا این نکته مهم است که پیامبر گرامی اسلام، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نماد زنان اسلام آورد و معرفی کرد. امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را نماد فرزندان اسلامی و علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) را نماد جان رسول‌الله و در حکم جان رسول‌الله و تمام جهان اسلام معرفی کرد. لذا مکتب اهل بیت، مکتب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) است.

همچنین امروز بیست و چهارم ذی الحجه سالروز نزول آیه تطهیر هم هست: «اِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تطهیرا»[۸] که این نشان از عصمت و طهارت اهل بیت (علیهم‌السلام) دارد.

همچنین امشب هنگام اذان مغرب، شب بیست و پنجم ذالحجه یک حادثه دیگر نیز برای جهان اسلام به وقوع پیوست که نشان از عظمت خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) دارد. همگی روز بودند، علی و حضرت زهرا و فرزندانشان (علیهم السلام) که یتیمی آمد، سپس اسیری آمد، آنگاه مسکینی و اینان تمامی طعام افطار خود را به آن‌ها دادند. سوره‌ی «هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ»[۹] سوره‌ی انسان، سوره الدَهر نازل شد، «وَ یُطعِمُونَ الطعَامَ عَلى حُبِّهِ مِسکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً»[۱۰] نازل شد. افتخار جهان اسلام و افتخار تشیّع این است که پیرو مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است و ما باید این ایام که ایام الله است را گرامی بداریم و از معارف دین آگاه شویم و بدانیم باید چه سیره‌ای را دنبال کنیم که به کمال برسیم.

روز شنبه روز خانواده و تکریمِ بازنشستگان است. گرامی می‌داریم این روز را و قدردانی می‌کنیم از زحمات تمامی عزیزان بازنشسته که یک عمر زحمت کشیدند، یک عمر با سختی‌ها در محیط‌های مختلف کاری به سر بردند و اکنون بازنشسته هستند. اینان گل‌های سرسبد جامعه هستند که هم در خانه باید مورد تکریم و هم در محیط اجتماعی و محیط کاری مورد تعظیم واقع شوند. اینان پیشکسوتان عرصه خدمت هستند. از عزیزان مسئول تقاضا دارم که به این بازنشستگان عنایت ویژه کنند. هر اداره که بازنشسته‌ای دارد جلسه‌ای گرفته شود، همایشی گرفته شود و از آن‌ها تجلیل شود. مشاوره از آن‌ها خواسته شود، اینان معدنی از تجربه هستند و در عرصه امور زندگی، اینان چون یک درخت پرثمر و پرسایه شده‌اند، اگر در اولِ سال‌های کار نهالی بودند اما الان چون درختی پرثمر و پرسایه هستند، سایه شان بر سر همسر، فرزند، عروس، داماد و نوه است. همه عصرها به خانه‌ی این عزیز می‌آیند، مرکزیت خانواده را دارند، نباید این عزیز آن چنان دچار مشکل باشند که وقتی صدای در می‌شنود شرمنده شود. عزیزان و مسئولین، ما باید قدرشناس باشیم اگر قدرشناس بودیم فردا که خودمان بازنشسته شدیم از ما قدرشناسی خواهد شد. گندم از گندم بروید جو ز جو.

عزیزان، در خدمت این عزیزان باشید، دستشان دیگر به جایی نمی‌رسد به ویژه آن‌هایی که به سن پیری رسیده اند، در امور بهداشت و درمان آن‌ها، دادن وام، خانه، زندگی. به این عزیزان برسید، اگر به این عزیزان برسید فرزندان سالم و کارمندان و کارکنان خوبی پرورش می‌دهند ولی وقتی به این عزیزان نرسید فرزندانشان می‌گویند آخر و عاقبت ما مثل پدرمان خواهد بود و مشغول کار و تلاش نمی‌شوند. قدرشناسی نشان از شخصیت انسان دارد. خداوند این عزیزان را طول عمر بدهد، مایه عزت و افتخار هستند، مسئولین نیز عنایت داشته باشند، خانواده را نیز باید تکریم کرد. خانواده اساس جامعه و اساس یک محیط اجتماعی است.

روز سه‌شنبه نیز روز حمایت از بیماران خاص، کلیوی و فردای آن نیز روز دیابتی است. بسیاری از این عزیزان، بنده کاملاً اطلاع دارم که حتی برای خرید داروی ابتدایی خود دچار مشکل هستند تا چه برسد به پیوند کلیه. برخی از بیماری‌های خاص یک بسته‌ی دارویی‌اش سه میلیون تومان می‌شود. فرزندان آن‌ها اشک می‌ریزند، خیرین و مسئولین به این انجمن‌ها کمک کنید. انجمن‌های حمایت از بیماران خاص کلیوی، غیرکلیوی، خدا شاهد است اگر کمک کنیم خودمان مبتلا به این بیماری‌ها نمی‌شویم.

برخی از این انجمن‌ها مراجعه می‌کنند و می‌گویند ما حتی یک اتاق هم نداریم که این بیماران به ما مراجعه کنند که ما به آنها کمک کنیم. الحمدالله استان بوشهر خیرینِ بسیاری دارد، مسئولین خوب، بسیار دارد. عنایت کنید تا ان‌شاءالله با یک برنامه‌ریزی خوب مشکلات این بیماران عزیز را مرتفع نمایید.

روز چهارشنبه هم روز کتاب و کتاب‌خوانی و کتاب‌دار است. رشد فرهنگ علمی، رشد فرهنگ پژوهش و تحقیق و مطالعه در هر جامعه نشان از رشد در همه ابعاد است. بنده جداً تشکر می‌کنم از عزیزانی که در این عرصه تلاشی وافر دارند ولی استان بوشهر جداً در عرصه کتابخانه نیازمندِ کمک مسئولین به این عزیزان است. ما باید در هر شهرستان، در هر شهر و در هر روستا کتابخانه‌های مجهزِ حقیقی و مجازی داشته باشیم. استان بوشهر استانی بزرگ است، یک استانی است که همسایه پنج کشور عربی است، این‌همه منابع بزرگِ نفت و گاز و پتروشیمی و گمرک و تجارت دارد اما شما می‌بینید که در فضاهای بسیاری در حوزه‌های فرهنگی دچار چالش جدی است به ویژه در عرصه کتابخانه. ان‌شاءالله اگر هر کدام از کسانی که از این استان بهره می‌برند، اسم نمی‌آورم، هر دستگاهی که بهره‌برداری می‌کند از استان بوشهر، هر کدام یک کتابخانه در شهرستان بزنند. به‌جایی برمی‌خورد؟ مشکلی است؟ پولی است؟ کمک‌کنند به این استان، کمک‌کنند به این جوان‌ها، به اشتغال برسند، به علم برسند، به دانشگاه برسند.

استان بوشهر یک استان بین‌المللی است، نگاه‌ها باید بلند باشد. من بارها عرض کرده‌ام که در عرصه توسعه و پیشرفت، کوچک بینی و کوتاه بینی در استان بوشهر ممنوع است. باید عزیزان با نگاه بلند برای این استان برنامه‌ریزی کنند. ان‌شاءالله و عزیزان در این مقام هستند.

و تذکر آخر به مسئولین درجه یک کشور است. ما تابع مقام معظم رهبری هستیم، سر را برای ایشان روی دست گرفته‌ایم. به تمام مسئولین عرض می‌کنیم: با صمیمیت و محبت در کنار هم دارای وحدت در سایه‌ی ولایت باشید، اگر اختلاف سلیقه است در درون خود حل کنید و به فضاهای مطبوعاتی نرسانید. مردمِ ما مردمانِ هوشیاری هستند، مردم ایران از زمان علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) تا الان درس‌های سیاسی آموخته‌اند و در این سی و چند سالِ انقلاب دانشگاه‌های بزرگ سیاسی دیده‌اند، همه خبره سیاسی هستند؛ همه ما مطلع هستیم، همه ما آگاه هستیم که ما یک محور داریم، یک نگاه داریم و به یک سمت می‌رویم و آن سمت، اطاعت محض از مقام مظم رهبری حضرت امام خامنه ای (دامت برکاته العالیه) است.

تمام مسئولین به اعتبار ارزش ایشان برای ما ارزشمند هستند و تا جایی که تأیید حضرت آقا است مورد تأیید ما هستند. لذا تمام مسئولین با نگاه مقام معظم رهبری بر مبنای ولایمداری، همان طور که حضرت آقا فرمودند: الان جامعه‌ی ما آرامش، همدلی، وفاق، برنامه‌ریزی، طراحی‌های مقاومتی در قبالِ تهاجم همه‌جانبه‌ی دشمن نیاز دارد، ایجاد اختلاف و ایجاد برخورد با هم موجب می‌شود که بسیاری از مشکلات پیچیده‌تر شوند. همه ما باید تحت لوای مقام معظم رهبری دست به دست هم بدهیم و در خدمت این مردم عزیز و اسلام عزیز باشیم که در آینده‌ای نزدیک حاکمیتی در جهان تحقق پیدا کند که به نام نامی مهدی آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

خدایا در ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل بفرما.

[۱]. سوره انعام (۶)، آیه: ۱۶۰.

.[۲] کافی، ج۲، ص۱۷۰.

[۳]. امام حسن عسکری (علیه السلام)؛ احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۵۱۷، ح ۳۴۰.

[۴]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، جلد ۲۸، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، قم، چاپ: اول، ۱۴۰۸ ق.

.[۵] سوره اعراف (۷)، آیه: ۱۷۶.

.[۶] کافى، ج ۲، ص ۱۷۵.

[۷]. سوره آل عمران (۳)، آیه: ۶۱.

[۸]. سوره احزاب (۳۳)، آیه: ۳۳.

.[۹] سوره انسان (۷۶)، آیه: ۱.

[۱۰]. سوره انسان (۷۶)، آیه: ۸.

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.