مدیران برای حل مشکلات اقتصادی باید جهادی و انقلابی عمل کنند
حجت الاسلام والمسلمین دشتی امام جمعه موقت بوشهر در خطبه های نمازجمعه این هفته:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
خطبه اول
آقا امیر المؤمنین علی (ع) فرمود:« اوصیکم عباداللّه بتقوی اللّه و طاعت الله فَاِنَّهَا النَّجاهُ غَداًوَالْمَنْجاهُ اَبَداً » و صیت می کنم که تقوای الهی را داشته باشید، پیروی دستورات الهی را بکنید فردا با تقوا انسان نجات پیدا می کند، نجات ابدی شما از مهالک چه در دنیا و چه در آخرت با تقوا است. خداوند هم شما را ترساند و هم شما را ترغیب کرد نسبت به انجام طاعت و دستورات الهی ، دنیا را برای شما توصیف کرد و گفت پایان یافتنی است، این دنیا از شما به دیگران منتقل می شود، دل نبندید به آن چیزی که می پسندید از دنیا زیرا آن چیزی که از دنیا با شما همراهی خواهد کرد خیلی کمتر از چیزی است که شما به آن دل بسته اید.
خوب موضوع عرض بنده با استفاده از فرمایش آقا امیر المنؤمنین علی (ع) بحث حرص است.
یکی از صفات مذمومه علمای اخلاق در زندگی حرص نامیده اند، حریص بودن.
من در این وقت کوتاه مطالبی را که عرض می کنم سرنخ های مطالب است، اشاراتی عرض می کنم و ان شاءالله دوستان با علم و توجهشان و هم مراجعه به کتب مفصل در این زمینه مطالب بیشتری خواهند یافت.
حرص یعنی انسان به کفاف راضی نمی شود و به آن چیزی که کفایتش است راضی نیست و در حال جمع آوری است، همیشه در حال جمع کردن است در حالی که نیازی به آن ندارد. این را ما تعبیر به حرص می کنیم.
ریشه حرص اگر از جهت روانی بررسی بشود چنان که عالمان اخلاق هم ذکر کرده اند ریشه آن در حب و دوست داشتن است. انسان وقتی چیزی را دوست دارد، محبوب دل او می باشد، علاقه به آن دارد حریص است نسبت به آن ، انسان مایل است چیزی که دوست دارد جمع کند، بیشتر داشته باشد. اگر این محبت را اضافه کنیم به اینکه انسان طلب و جست و جویش هم پایان نیافتنی است، انسان هیچ گاه به محدود راضی نمی شود و همیشه به دنبال بی نهایت است و هر چیزی را تا بی نهایت می خواهد، هر چیزی را که دوست دارد ، هر انسانی این گونه است، انسانی که به دنبال علم و دانش است و علاقه به علم و دانش دارد ، علم و دانش در درون او محبوب است یقین بدانید که به اندک اکتفا نمی کند، او هم حریص به علم و دانش اندوزی است. کسی که حرص به خدمت به مردم دارد، کسی که حرص به مسئولیت های اجتماعی و ریاست های عامه دارد، اگر مدیریتی را به اوبدهند آیا کفایت می کند، راضی می شود؟، خیر حرص انسانی اکتفا می کند که هر روز درجات بالاتری به او بدهند.
در حقیقت ریشه این حرص در دو چیز خوابیده است. یکی انسان در زندگی دوست داشتنی هایی دارد، محبوباتی درون دلش ترسیم کرده، چیزهایی که به آن ها علاقه مند است به اضافه این فطرت انسانی که همیشه بی نهایت را می پذیرد و این ها را که ترکیب می کنیم حرص را درون انسان ایجاد می کند.
پیغمبر هم حریص بود. طبق آیه قرآن، قرآن به پیغمبر می گوید تو حریص هستی اما او چه حرصی داشت؟،«عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ» پیغمبر حریص بر هدایت مردم بود، شبانه روز نداشت، یک نفر و دو نفر نبود، می خواست کل جهان را هدایت کند، دستگیر همه مردم باشد، او هم حریص بود اما آن چیزی که درون دل او، محبوب درون او بود هدایت مردم بود. لذا او هم حریص بود.
پیامبر خدا (ص) فرمود:« مَنْهُومَانِ لاَ یَشْبَعَانِ: طَالِبُ عِلْم وَ طَالِبُ دُنْیَا» دو انسان گرسنه هیچ وقت سیر نمی شوند. کسی که گرسنه علم و دانش است و کسی که گرسنه مال است، این ها هیچ گاه سیری پذیر نیستند تا وقتی که خاک قبر آن ها را به طرف خود بکشد لذا آن چیزی که حرص را مذموم می کند و حرص را بد قرار می دهد این است که حرص به چه داریم؟، محبت به چه داریم؟، اگر حرص یکی از شاخه های محبت به دنیا باشد مذموم است لذا انسان های با معنویت هم حرص دارند اما آن ها حرص به معرفت و علم دارند، آن ها در این چیزها طمع دارند .
هنگامی که کلمه حرص را همین طوری اطلاق می کنند منظورشان از حرص ، حرص مذموم است و آن اخلاق بدی است که انسان حرص جمع آوری مال را دارد، جمع آوری موارد دنیایی دارد. در این زمینه اگر بخواهم ارائه طریقی بدهم و دوستان را اشاره بکنم بحث مفصل و مستوفایی شهید مطهری در سیری در نهج البلاغه می فرماید که من آنجا احساس می کند هم بحث لازم و ضروری است و هم غنای بحث در آن وجود دارد که ریشه های زهد را آن جا بحث می کند و حرص در برابر زهد و قناعت است.
مرحوم شهید مطهری می فرماید که مبانی زهد اسلامی و شاید هم ما بگوییم آثار حرص انسانی، وقتی که انسان حریص باشد سه آثار بد و مذموم درون او خواهد گذاشت. اول : انسان حریص به دنیا مسیر و مقصد زندگی خودش را عوض می کند، انسانی که شبانه روزش گرفتار تجمیع ثروت است، تمام شبانه روزش به ذکر مال می گذرد و طبیعتاً آن چیزی که هدف زندگی او بوده است، مسیر زندگی او بوده عوض می شود، او محبوباتش فرق می کند، آرزوهایش با مردم تفاوت می کند، تمام زندگی خود را وقف بر مال و اموال و ریاست و وجوه دنیا کرده لذا هم مقصد زندگی خود را از دست داده و هم مسیر زندگیش با مردم تفاوت پیدا می کند و اینجا می بینید اگر حرص انسان را به هلاکت و بدبختی می کشاند منشأش این است . اثر دیگر بد حرص که در انسان ایجاد می کند بحث فضائل انسانی است، انسانی که حریص به مال شد، حریص به دنیا شد می بینیم که نسبت به ارزش های معنوی و ارزش های انسانی دور می شود. یکی از مهمترین ارزش انسانی حریت است، آزادگی و انسان حریص به مال آزاده نیست ، او تعلق به مال دارد ، مال زبان او را بسته است، ثروت او را محتاط کرده است، محافظه کار کرده است، برای حفظ امالش گناه می کند، دروغ می گوید، اگر روزی ثروت باید در خدمت او می بود الآن او در خدمت ثروتش قرار گرفته است، او عبد ذلیل ثروت و جاه و مقام شده است و اینجا است که می بینیم انسانی که حریص است آزاد نیست و اسیر است بر خلاف کسانی که تصور می کنند ثروتمند انسان آزاده ایی است که هر گونه مایل است زندگی می کند، این گونه نیست و هر چه انسان تعلقات دنیایی او اضافه شود می بیند نمی تواند دیگر از مال جداشود ، انسان های فقیر و متوسط هستند که ذکات می دهند اما انسان هایی که مقداری ثروتشان بالا می رود دیگر دستشان به احسان باز نمی شود و آزادگی خودشان را از دست می دهند.
از جمله آثار نامطلوب حرص این است که دیگر احساس مسئولیت در برابر جامعه نمی کند، شما در چه کسانی ایثارگری می بینید ، انسان هایی که حاضر هستند از خودشان بگذرند، چه کسانی حاضر هستند هنگامی که درد اجتماعی را می بینند همدرد مردم باشند، هم درد پابرهنگان و مستضعفان اجتماعی باشند؟، یکی باید مثل آقا امیر المؤمنین باید پیدا کنیم که هنگامی که در آن بالاترین جایگاه حکومتی قرار می گیرد او سخت زندگی می کند، چرا سخت زندگی می کند؟، می گوید: من آیا قانع باشم که به من امیر المؤمنین بگویند اما غافل باشم از کسانی که در زندگی هایشان مشکل دارد می گذرد؟، آیا من راحت بتوانم غذا بخورم و با دل سیر بر بالشت شب راحت استراحت کنم در حالی که در همسایگی های من کسانی هستند که قرص نانی به آن ها نرسد و لذا باید با سختی زندگی کنم. آقا امیرالمؤمنین همدردی با اجتماع داشت در حالی که ثروتمند هم بود، در حالی که باغ های زیادی با دست خودش آباد کرده بود، فرزندانش پولدار بودند اما احساس می کرد باید همدرد جامعه باشد در حالی که مدیر و مسئول بود ، احساس می کرد که باید همدرد باشد و انسانی که وابسطه به دنیا شد، حریص به دنیا شد برای جامعه دل نمی سوزاند، او ترحم در درونش وجود ندارد، ایثار نمی کند ، کسانی ایثار می کند «یُوثِرونَ عَلی اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خَصاصَه» که آن ها به دنیا دل نبسته اند، محبوبات دلشان تفاوت می کند.
آقا امیر المؤمنین علی (ع) فرمود:« مَن لَهِجَ قَلبُهُ بِحُبِّ الدُّنیَا » کسی که قلبش همراه با دنیا شد، ملازم با دنیا شد، همیشه درون دلش ، شغلش و فکرش را دنیا قرار داد« التاطَ قَلبُهُ مِنها بِثَلاثٍ» قلب او همیشه پیوند می خورد با سه چیز ، آن سه چیز از قلبش جدا نخواهد شد،«هَمٍّ لا یُغِبُّهُ » یک غصه، غمی که هیچ گاه او را رها نمی کند، نه اینکه غصه می خورد که ندارد، غصه می خورد که بیشتر ندارد؟، چه کند که بیشتر داشته باشد و همین فکر و اندیشه همیشه او را مغموم نگه می دارد و خوشی پیدا نمی کند. « و حِرصٍ لا یَترُکُهُ »انسانی که محبت دنیا در دلش ایجاد شد همیشه حریص خواهد بود. « و أمَلٍ لا یُدرِکُهُ »و همیشه آرزوهای دراز درون دل او لاله می کند و او را ترک نخواهد کرد.
خطبه دوم
مناسبت هایی است که اشاره اجمالی عرض کنم.
نمی توانم از مناسبتی که دیروز گذشته است بگذرم شهادت بی بی دو عالم زینب کبری (س) به همه شیعیان تسلیت عرض می کنم. در هر حال اگر یک انسان نه تنها بلکه انسان حماسی، یک فرد حماسی و انقلابی جامعه اسلامی را بخواهیم نام ببریم در کنار امام حسین (ع) یقیناً ما از حضرت زینب نمی توانییم بگذریم. اویی که در کنار امام حسین، حضرت ابالفضل العباس، علی اکبر، دیگران بودند و در این راه حماسه آفریدند و به شهادت رسیدند اما زینب کبری چیز دیگری بود، او نام و نشانی از خود به جا گذاشت بعد از امام حسین (ع) که به یقین تمام افنخاراتی که امام حسین آفرید یقیناً حضرت زینب کبری (س) د ر آن سهیم و شریک است و بقاء عاشوری حسینی به خطابه های آتشین زینب کبری (س) است.
تجسم علم و معرفت بود« بِحَمدُاللّهِ عَالِمَهٌ غَیر مُعَلّمَهٍ » این مدالی است که امام به گردن او آویخته است که تو عالم غیر معلمه می باشی، تهجد، عبادت، معنویت او ضربالمثل است که فرمود عمه ما تمام این مسیر و سختی ها و مصائب نماز شب او ترک نمی شد و گاهی بخاطر سختی سفر نماز شب خود را نشسته می خواند ، این انسان ممتاز انسان های خاص هستند و هر کسی آن گونه نخواهد بود. اما بحث جهاد او، حماسه او، انقلابی بودن او دیگر جای سخن ندارد و ما اگر از او سخن می گوییم در حقیقت معرفی نمی کنیم، ذکر فضائل است که ذکر فضائل حضرت عبادت است و شنیدنش هم عبادت است که هنگامی که در برابر آنان که خون ریختن برایشان مثل آب خورد بود با شجاعت فریاد می کشید. انسان به لرزه می افتد، انسان هایی که این ها زیادی از آن کسانی که دور بر این ها بودند، هنوز صحابه امیرالمؤمنین و پیغمبر بودند اما در برابر یزید و ابن زیاد تملق می گفتند و می ترسیدند از عصبانی شدن آن ها اما این زن قهرمان یک تنه درحالی که این قدر مصیبت دیده، شهید دیده، مادر شهید، خواهر شهید، این ها در برابر آن ها فریاد می کشید« ما رأیتُ الّا جمیلاً » « یا یزید کد کیدک واسع سعیک ناصب جهدک فوالله لا تمحو ذکرنا » هر کاری می خواهی انجام بده ، به خدا قسم تو ذکر و یاد ما را از دل ها فراموشی نخواهی داد. این زن شجاع است.
مقام معظم رهبری از سیره این زن بزرگ، انقلابی، حماسی مسأله جهاد تبیین را استفاده کردند.
گفتند که گاهی لازم است ما در برابر انحرافات جهاد کنیم، یقیناً اگر زینب کبری عاشورا را معرفی نکرده بود، حرکت حماسی امام حسین را به جهان بعد از خود و معاصر خود معرفی نکرده بود آن ها می توانستند حرکت امام حسین را تحریف کنند، گفتند امام حسین به طمع حکومت جنگید و کشته شد، با پسر عموهای خود به جنگ افتاد و کشته شد اما زمانی که فریادهای کوبنده زینب در کوفه و شام در برابر آن همه جمعیت مطالب را ارائه دادند مردم چشمانشان بیدار شد، توابین درست شدند، انقلابیون بعدی زنده شدند، در حقیقت این جهاد زینبی بود که انقلاب امام حسین را از تحریف نجات داد و الآن ۱۴۰۰ سال است ما از کربلای امام حسین استفاده می کنیم، پیام امام حسین به هر جامعه ای که می رسد ایجاد انقلاب می کند و انقلاب ما مرهون حرکت حسینی بود.
امروز هم مقام معظم رهبری فرمایشاتشان همین است ، در همین دیداری که با تبریزیان داشتند به صورت تصویری این فرمایش را کردند و امروز اگر ما به یاری انقلاب بر نخیزیم، اگر حقیقت انقلاب را به جوانانمان معرفی نکنیم، اگر واقعیت ها را همان گونه که می باشد معرفی نکنیم به جوانانمان یقین بدانید دشمنان ما با لجن پراکنی، ایجاد تحریف مقدس ترین مقدسات شما را لکه دار خواهد کرد، یقین بدانید تمام شهدای شما را از مظلومیت در خواهد آورد و مظلوم را به جای ظالم خواهند نشاند و اینجا است که کسانی که حافظین این نظام و انقلاب هستند وظیفه جهاد تبیین را دارند. درست است تحریف ها یکی از ابزار کار دشمن است، سختی بر ما فراهم آورده است اما نباید ما هم زبان با دشمن سیاه نمایی کنیم. امروز به تأبیر مقام معظم رهبری مقدسات و ارکان این نظام را زیر سؤال می برند، لجن پراکنی می کنند، شایعه سازی می کنند، مجلس را، شورای نگهبان را، سپاه را زیر سؤال می برند و اینجا است است که باید با بصیرت شگرد های دشمن را ببینیم ، روش های شیطانی آن ها را مشاهده کنیم و مجاهدانه بدون رودربایستی، بدون احساس هر گونه ترسی حقیقت را بیان کنیم. الآن دشمنان ما و بعضاً در همین فضای مجازی دشمنان ماهم در این کلیپ ها زبان به تعریف و ستایش این انقلاب باز کرده اند که این نظام نظام آزادی و پیشرفت کننده ای است . خوب در میان کسانی که یک روز با این نظام بودند و خود را انقلابی حساب می کنند گاهی هم نوای با دشمن شروع می کنند سیاه نمایی کردن ، واقعیت ها را بیان نکردن، ما باید متوجه باشیم که در برابر تحریم دشمنی ، سختی ها بر ما روا کردند و این یک جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی و نرم یقیناً ذهن و فکر جوان را هدف قرار داده که اینجا نیاز به جهاد تبیین دارد.
اول اسفند شهادت مرحوم آیت الله شهید محلاتی است. نماینده محترم امام در سپاه و جمعی از مسئولین که در حین رفتن به جبهه مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. روز اول اسفند را روز روحانیت و دفاع مقدس قرار داده اند. نیاز است که از روحانیت مجاهد و ایثار گر سخن بسیار بشود. ۳۸۸۸ شهید، حدوداً ۴۰۰۰ شهید روحانی داریم که ۳۶۴۰ نفر از آن ها در جنگ به شهادت رسیدند و ۴۰ نفر قبل از انقلاب به شهادت رسیدند و ۳۸ نفر از روحانیت جزء شهدای مدافع حرم هستند و به ما نشان داده روحانیت که همیشه پیشتاز بوده ، در انقلاب امامش و شهدای روحانیت پیشتاز بودند به این معنا که آن ها جلو بودند و از عقب هدایت نمی کردند، خودشان زندان می رفتند، شهید غفاری ، شهیدهای دیگری که ما ، شهید سعیدی ، شهید عاشوری در استان و شهر ما که در زندان پیش از انقلاب کسانی بودند که هم جلو راهپیمایی ها بودند و هم به شهادت رسیدند و نیاز است که ما روحانیت شهید را و روحانیت را معرفی کنیم و این انتظار است که مسأله پیشتازی آن ها را هم در جهاد شهادت و هم در انقلاب و مبارزه و حتی در دوران اسارت کسانی که آزاده بودند می دانند روحانیت بزرگوار، شهید ابوترابی و این ها پیشتاز بودند در حفظ روحیه آزادگان ما. ما یاد و خاطره آن ها را باید زنده نگه داریم که زنده نگه داشتن خاطرات شهدا زنده نگه داشتن دفاع مقدس است و در حقیقت خود یک نوع جنگ و جهاد دیگری است.
۲۹ بهمن ماه روز اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی است . در این زمینه هم عرض کوتاهی را تقدیم کنم.
برادران و خواهران اقتصاد مقاومتی تعبیری بود که مقام معظم رهبری با نبوغی که دارند به عنوان یک اصطلاح رایج در مصطلحات اقتصادی ما رایج کردند و باید روی این کار شود، مبنای کار اقتصادی ما هم همین قرار می گیرد و امروز اگر مدیریتی را بخواهیم تعریف کنیم معمولاً از سه شاخص بیشتر رد نمی شوند، باید توانمند و متخصص باشد، باید متعهد باشد و توان مدیریتی هم داشته باشد و اگر یک مدیر سه شاخص داشته باشد یقیناً مدیر موفقی است اما امروز در جامعه انقلاب ما شاخص چهارمی وجود دارد که این شاخص اهمیتش کمتر از بقیه نیست و آن شاخص جهادی بودن و انقلابی بودن است. امروز کسی می تواند مدیریت اقتصاد ما را بر عهده بگیرد که بداند در یک جنگ قرار گرفته است، که از مقاومت به دست می آید، امروز ما یک محیط آرام نداریم، امروز نیروی انسانی، هزینه و اعتبارات آماده نیست برای یک مدیر تا بتواند مدیریت موفق خود را نشان دهد، امروز ما دو مانع مهم در برابرمان وجود دارد، یکی دشمن است، ما را تحریم کرده و امکانات در اختیار ما نیست از طرف دیگر متأسفانه درون کشور هم کارشکنی ها وجود دارد، حرص ها وجود دارد، بی اعتمادی ها وجود دارد و هر دوی این ها دست به دست هم داده که یک مدیر اگر باید امروز بخواهد مدیریت بکند نیاز به انقلابی بودن دارد، نیاز به این دارد که شبنه روز برای رفع مشکلات برای خودش وقت نگذارد.
آقا فرمودند در همین فرمایشاتی که خطاب به تبریزیان کردند اشرافی و مدیر اشرافی به درد نمی خورد، مدیر اشرافی، کسی که زندگی اشرافی دارد نمی تواند به حمایت از پابرهنگان وفادار باشد. مدیران امروز باید به مردم اعتماد داشته باشند و مردم می توانند کار کنند. ایشان فرمودند کسانی که حرف از تسلیم در مقابل آمریکا و مذاکره و مشکلات را از خارج بتوانیم حل کنیم بدهند این ها به شعارهای انقلاب پیبند نیستند، مردم می توانند مشکلات را حل کنند، به مردم اعتماد کنید مشکلات مردم را حل کنید و اینجا است که اعتقاد دارم مدیرانی که از پشت میز بیرون نمی آیند با این ها به جایی نمی رسد نظام ما و مدیر باید در عرصه باشد، مدیر باید در میدان باشد و ببیند مشکلات مردم را و احساس بکند مراجعین چه مشکلی دارند، چرا اینجا تراکم جمعیت است در شعبه ها، چرا سیستم خوب جواب نمی دهد که مردم مشکلاتشان را به راحتی حل کنند.
مدیری که بتواند در میدان و عرصه مدیریت خودش فعال و جهادی حضور پیدا بکند این مردم، این مدیر می تواند خدمت به مردم بکند و این مدیر جهادی است و این اقتصاد مقاومتی است.